زیبا
لذت شنا در استخری در دل طبیعت نیوزلند
با فرا رسیدن فصل گرما مردم نیز به یاد استخرهای شنا میافتند؛ جایی که ضمن خنکشدن، تمدد اعصابی هم کرده و با آرامش بیشتری به استقبال مشکلات زندگی میروند. اما گاهی مکان قرار گیری این استخرها نیز به نوبه خود شگفتانگیز بوده و شاید از خود استخر بیشتر جلبتوجه کند. در ادامه شما را با یکی از این مکانهای عجیب آشنا میکنیم. شاید با مجمعالجزایر ساموآ آشنایی نداشته باشید؛ مجموعه جزایر ساموآ در سال ۱۹۶۲ جدایی خود از نیوزلند را اعلام کرده و به نام ایالات مستقل ساموآ نامیده شد. البته آن را به نام ساموآی غربی نیز میشناسند. ساموآ از دو جزیرهی اصلی آتشفشانی به نامهای آپولو (Upolu) و ساوایی (Savaii) و تعدادی جزیره کوچکتر تشکیل شده است. محلی که استخر ما در آن واقع شده دهکده لوتوفاگا در ساحل جنوبی جزیره آپولوست.
معنای نام این استخر “گودالی بزرگ برای شنا کردن” است و در حقیقت این توصیفی دقیق از این مکان به شمار میرود. برای ورود به این استخر طبیعی لازم است که ۳۰ متر پایین بروید؛ این استخر در یک بستر آتشفشانی تشکیل شده و شناگران میبایست برای ورود به آن از یک نردبان استفاده کنند. آب این استخر بسیار زلال و شفاف بوده و در عین حال خنک و باطراوت است، همچنین این استخر از عمق چندانی برخوردار نیست. این گودال به اقیانوس راه داشته و از آن تغذیه میشود و در نوع خود تجربهای کاملاً متفاوت را در اختیار شناگران قرار میدهد.صنعت توریسم این روزها در ناحیه ساموآ رو به رشد است؛ چرا که آب و هوای مناسب، سواحل ماسهای سفید و طبیعت بکر و زیبای منطقه به اضافهی فرهنگ بومی غنی دست به دست هم داده و این جزایر واقع در اقیانوس آرام جنوبی را به شدت در نزد گردشگران محبوب نموده است. گودال تو سوآ توسط باغهای زیبا و یک ساحل ماسهای جذاب احاطه شده است. بهترین زمان برای بازدید از جزایر ساموآ از ماه می تا نوامبر است (تقریباً خرداد تا آبان)؛ چرا که در این زمان وضعیت اقلیمی مناسبی بر ناحیه حکمفرماست. به علاوه جشنوارههای متعددی برگزار شده که خود اسباب تفریح و سرگرمی را برای بازدیدکنندگان فراهم میکنند.برای رفتن به این جزایر نیز ابتدا باید سری به نیوزلند زده و از آنجا به مقصد شهر آپیا مرکز ساموآ سوار هواپیما شد. گردشگران میتوانند نهایت لذت را از شنا کردن در این گودال ببرند. البته همانطور که گفتیم بخشی از درآمد این جزایر از منابع گردشگری تأمین میشود؛ برای این استخر هم ورودیهای به مبلغ ۱۵ دلار تعیین شده و در مقابل محیطی امن و راحت برای مهمانان مهیا شده است.
گیتورن، ونیز هلند
گیتورن (Giethoorn) دهکده ای واقع در بخش هلندی از محدودۀ اویریسیل (Overijssel) می باشد که در محدودۀ شهری استینویکرلند و به فاصلۀ ۵ کیلومتری از شهر استینویک (Steenwijk) واقع شده است. گیتورن در گذشته شهری مخصوص پیاده رو ها بوده (ماشین ها اجازۀ تردد نداشته اند) و در هلند با لقب “ونیز شمال” یا “ونیز هلند” شناخته می شده است. این دهکده خصوصا بعد از سال ۱۹۵۸ معروف شد؛ یعنی بعد از زمانی که کارگردان هلندی، برت هانسترا، کمدی معروف فانفار (Fanfare) را در آن شهر بر روی صحنه برد. به همین دلیل گیتورن یک شهر توریستی شناخته شده در سطح بین المللی است که در هلند واقع شده است. در قسمت قدیمی دهکده، هیچ جاده ای وجود نداشت و تمام رفت و آمد ها از طریق یک کانال و از روی آب انجام می شد (امروزه نیز فقط یک مسیر دوچرخه سواری دارد). همچنین، دریاچه های موجود در دهکده در طی عملیات استخراج ذغال سنگ بوجود آمده اند.
این شهر در ابتدای سال ۱۲۰۰ به عنوان یک پارک حفاظت شده شروع به توسعه و پیشرفت نمود. اولین ساکنین این منطقه کشاورز بودند و در طی فعالیت خود، تعداد بی شماری شاخ بز وحشی کشف کردند. این شاخ ها متعلق به بزهایی بودند که در سال ۱۱۷۰ در طی سیل جان داده بودند. نام این شهر از روی شاخ بز گرفته شده (Geytenhoren) و نام امروزی (Giethoorn) شکل کوتاه شدۀ آن است. کانال های این دهکده در طی روز بسیار شلوغ هستند پس صبح زود زمان مناسب تری برای بیرون رفتن و گشت و گذار می باشد. همچنین می توانید به راحتی به شهر رفته و یک روز را در آنجا بمانید زیرا این دهکده به شهر آمستردام نزدیک است و می توانید سفر سیاحتی فوق العاده ای داشته باشید.
وقتی آتش از زمین می بارد!
باید راهی جنوبی ترین جاده های کشور شوید و از رامهرمز به سمت رود زرد بروید تا بتوانید عجیب ترین کوه ایران را از نزدیک ببینید. کوهی آتشین که هر لحظه در خود می سوزد و شعله ور است! جنوبی ها کوه آتشین رامهرمز را «تشکوه» می نامند. نامی که از وضعیت همیشه سوزان این کوه برگرفته شده و از گاز و گوگردی حکایت می کند که زیر آفتاب داغ این شهر شعله ور می شوند.
توجیه زمین شناسانه ماجرا این است که گازهای هیدرکربوری از عمق زمین به سطح می آیند و در حین عبور از لایه های مختلف زمین از هر درز و شکافی که در سطح زمین وجود داشته باشد، به بیرون شعله ور می شوند. آنقدر که اگر در شب گذارتان به تشکوه بیفتد، کوه را روشن و سوزان خواهید دید و البته به احتمال زیاد این تنها شما نیستید که برای دیدن شگفت انگیزترین کوه ایران، از خواب شبانه تان زده اید! تشکوه هر شب گردشگران زیادی را به جاده می کشاند تا جاذبه های خود را برایشان نمایش دهد.اما شاید جالب تر از آتش تشکوه، ویژگی خاصی باشد که در نزدیکی این کوه دیده می شود. شما در مجاورت این آتش نمی توانید آتش دیگری روشن کنید و این به دلیل وجود گازهای فراوان در منطقه است!برای رسیدن به تشکوه باید به شرق رامهرمز سفر کنید و تا ۶ کیلومتری روستای ماماتین در جاده رامهرمز ــ ابوالفارس پیش بروید. جایی در مسیر خیجه و ماماتین و درست بعد از روستای گنبد لران. با این حال توصیه ما این است که در جاده های گرم و کشدار این منطقه، به راهنمایی یکی از محلی ها اعتماد کنید و از آنها بخواهید شما را تا رسیدن به تشکوه هدایت کنند. به خصوص که در مسیرتان هیچ تابلویی برای نشان دادن مکان این کوه وجود ندارد و همین سردرگمتان خواهد کرد.
کوه سوخته : از تشکوه که دیدن کردید، می توانید بار و بندیلتان را برای دیدن کوه دیگری در نزدیکی امیدیه ببندید و راهی غاجاری شوید تا کوه سوخته را از نزدیک ببینید. کوهی که از لابه لای خاک و سنگ های سیاه رنگ و سوخته آن آتش زبانه می کشد و دود سیاهی بلند می شود؛ آنقدر که فضای اطراف و شعله ها هم سیاه رنگ به نظر می رسند!کوه سوخته کوچک تر از تشکوه است و رنگ سیاهش آن را از کوه های دیگر متمایز می کند. اما شاید مهم تر از این مشخصات ظاهری، حفره عمیقی باشد که در اثر رانش زمین در نوک کوه به وجود آمده و آتش از درون آن شعله ور است. دلیل این اتفاق هم چیزی جز خروج گاز از دهانه کوه نیست. این کوه سوخته، یکی از ارزشمندترین آثار طبیعی ایران است که شاید بیشتر از جاذبه های گردشگری اش، به دلیل جاذبه های خاص زمین شناسانه اهمیت داشته باشد.
قدم زنی در عصر اشکانی!
اگر اهل گشت و گذار در بناهای تاریخی و شهرهای باستانی هستید، تماشای دامغان را از دست ندهید. سرزمینی که به عقیده تاریخ نگاران، در سده چهارم پیش از میلاد با سکونت جمعی از مردم مغان در مسیر رودخانه چشمه علی به ده مغان معروف شد و بعد از مدتی به دامغان تغییر نام داد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید دامغان پیش از میلاد مسیح آنقدر عظمت داشته که اشک سوم و تیرداد اشکانی در سال ۲۴۹ قبل از میلاد آن را پایتخت خود قرار داده بودند. این شهر تا قرن اول میلادی اهمیت خود را حفظ کرد و همچنان مرکز ایالت بزرگ قومس بود و در طول دوران رفته رفته تبدیل به زنده ترین موزه تاریخ ایران شد که در هر گوشه آن، بخشی از تاریخ کهن کشور به چشم می خورد.
از ناری خانه؛ تا تاری خانه : اگر گذارتان به دامغان افتاد، مسجد تاریخانه این شهر را از دست ندهید. مسجدی که در جنوب شرقی دامغان قرار گرفته و نه تنها یکی از بهترین نمونههای مساجد نخستین ایرانی است، بلکه از قدیمیترین بناهای پس از اسلام هم به شمار می رود. مسجد تاریخانه، با تمام سادگی اش، یکی از گیرا ترین بناهای باستانی ایران است که احساس شکوه و زیبایی تمام تاریخ را با اولین نگاه در چشم شما می ریزد. بنایی که خیلی از معماران ایرانی معتقدند با شکوهترین بناهای اسلامی به شمار می رود. درباره وجه تسمیه این مسجد می گویند که تاری به معنای خداست و تاریخانه یعنی خدای خانه. هر چند در این باره نظرات مختلفی وجود دارد که به ورود اعراب به ایران بر می گردد. بر این اساس، گفته می شود که مسجد تاریخانه در گذشته آتشکده بوده و پس از تسلط اعراب، آن را ناریخانه خواندهاند و سپس به تاریخانه معروف شده است. زمان ساخت بنای اولیه تاریخانه هم روایت های مختلفی دارد. نویسنده مرآه البلدان، دستور ساخت تاریخانه را به امیرالمؤمنین علی(ع) نسبت داده و آندره گدار، تاریخ ساخت این بنا را اواسط قرن دوم هجری ذکر کرده است. آرتور پوپ، زمان ساخت این مسجد را بین سالهای ۱۳۰ تا ۱۷۰ هجری دانسته و محمد کریم پیرنیا – معمار و محقق ایرانی- تاریخ ساخت آن را حدود سال ۱۵۰ هجری میداند. در دوره سلجوقی، مناره دایرهشکل دیگری ساخته شده که کتیبهای به خط کوفی از آیات قرآنی روی آن دیده می شود و علاوه بر این، نام بانی آن، بختیار، فرزند محمد در تاریخ ۴۲۰ هجری هم دیده می شود .
مسجد تاریخانه دامغان، یکی از قدیمی ترین ساختمانهایی است که به سبک خراسانی ساخته شده است. این بنا به شدت تحت تأثیر معماری ساسانی و ساختمانها و کاخهای سروستان و فیروزآباد قرار دارد با این حال، بنای امروزی مسجد تاریخانه، دقیقا همان چیزی نیست که بنیانگذاران اولیه آن در نظر داشتند. ظاهرا در قرن سیزدهم هجری قمری، تنها چند ستون از این بنا باقی مانده بود که میرزا آقا عاملی، از وعاظ دامغانی، با کمک مالی مردم، تصمیم به بازسازی طاقهای مسجد می گیرد. اما در زمان بازسازی این مسجد به جای طاقهای بیضی شکل اصلی آن که اغلب فرو ریخته بودند، طاقهای نوکتیز جناغی بنا شدند و صورت کلی بنا را تغییر دادند. هر چند که در بخشهایی از بنا، نمونههایی از طاقهای بیضوی اولیه هنوز هم به چشم میخورد که نشان دهنده اصالت معماری بنا است. طرح اصلی این بنا به سبک صحن مرکزی است؛ یعنی یک صحن بزرگ تقریبا چهارگوش در میانه و در گرداگرد آن رواقهایی با طاق ضربی روی ستونهای مدور. به این ترتیب، ۲۲ دهانه طاق به صحن باز میشود. در سمت چپ بنا، نمای سه بعدی از کاخ سروستان به چشم میخورد و در سمت راست، نمایی از فضای شبستان جنوبی. برای نگهداری طاقها، ستونهای عظیمی از آجر بر پا شده که اگر دقت کنید می بینید که با قوسهایی به همدیگر و به دیوار وصل شدهاند. بر روی این قوسها هم دیواری به بلندی یک متر ساخته اند و بعد، طاقی گهوارهای را بر آن سوار کردهاند. برای حفظ تعادل و اتصال محکم قوسها به ستون، از قطعات چوب استفاده شده است. دهانه طاقی که در مرکز رواق به سمت قبله قرار میگرفته، از دهانههای دیگر عریضتر و بلندتر ساخته شده و بیانگر مراحل اولیه شکلگیری ایوان در مساجد شبستانی ایران است. به این ترتیب، علاوه بر تداوم سنت معماری دوره ساسانی، به مرکز جایی که محراب و منبر در آن قرار دارد، اهمیت خاصی شده است. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که مسجد تاریخانه دامغان، جزء اولین مساجد ایران است که در آن، مناره ساخته شده است. در بخش غربی مسجد، بناهای دیگری می بینید که اگرچه امروز به طور کامل از بین رفتهاند، اما بقایای آنها قابل تشخیص است. درست مثل مناره ای با مقطع چهارگوش… می گویند ساخت این مناره میتواند به تأثیر از مناره مساجد عراق باشد، هرچند ممکن است آنها خود از معماری دوره ساسانی تأثیر پذیرفته باشند. اما در کنار این مناره، در دوره سلجوقی، مناره دایرهشکل دیگری ساخته شده که کتیبهای به خط کوفی از آیات قرآنی روی آن دیده می شود و علاوه بر این، نام بانی آن، بختیار، فرزند محمد در تاریخ ۴۲۰ هجری هم دیده می شود. روی این مناره، تزیینات آجری بسیار زیبایی دیده می شود که سبک و سیاق سلجوقیان را به خوبی در آن می توان دید.
روستای هسته ای ایران!
روستای فُردو در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی کهک و ۴۷ کیلومتری جنوب شهر قم قرار دارد. روستای سرسبزی که برخلاف آب و هوای خشک منطقه ای که در آن واقع شده، هوای خنک و معتدلی دارد و این سرسبزی و طراوت را وامدار رودخانه فصلی ای است که در شرق روستا جریان دارد. با این حال فردو شهرتش را مدیون هسته ای بودنش است! این روستا از زمانی که برای تأسیسات هستهای کشورمان در حوالی قم انتخاب شد، شهرت جهانی پیدا کرد! روستای فردو از جنوب غربی به کوه چال از جنوب شرقی به کوه عبدالوهاب و از شرق به کوه سلطان سعید شاه محدود میشود. نام روستای فردو برگرفته از کلمه فردوس به معنای بهشت است. خانههای روستا برای غلبه بر شیب طبیعی زمین و امنیت بیشتر در کنار یکدیگر و اکثرا در یک طبقه یا به ندرت در دو طبقه با سقفهای مسطح ساخته شدهاند . این روستا قدمت و پیشینه تاریخی طولانی ای دارد. بنای امامزاده بسوره (باوره) در حوالی روستا و همچنین امامزادهای در داخل روستا قدمت این روستای کوهستانی را نشان میدهند. قدمت این زیارتگاهها به دوره صفوی میرسد. مراتع سرسبز و حاصلخیز اطراف این روستا موجبات رونق دامداری را فراهم آورده و انواع لبنیات در آن فراهم آورده و انواع لبنیات در آن فرآوری می شود. زنان روستای فردو در کنار فعالیتهای زراعی و دامداری به بافت انواع قالی، زیلو و گلیم میپردازند. روستای کوهپایهای فردو بافت مسکونی متراکمی دارد و خانههای روستا برای غلبه بر شیب طبیعی زمین و امنیت بیشتر در کنار یکدیگر و اکثر در یک طبقه و به ندرت در دو طبقه با سقفهای مسطح ساخته شدهاند.
روستای فردو با ویژگیهای منحصر به فرد طبیعی اش یکی از روستاهای جالب توجه منطقه است. ارتفاعات اطراف مراتع وسیع کشتزارهای پیرامونی و باغهای روستا چشم اندازهای زیبا و شگفت انگیزی را پدید آوردهاند. علاوه بر این، در فاصله یک کیلومتری روستا چشمههای آب از زمین می جوشند و مزارع و باغات روستا را مشروب میسازند. جریان چشمهها مزارع و باغات از جاذبههای بسیار زیبایی اطراف روستا هستند. در فاصله ۱۰ تا ۱۲ کیلومتری اطراف روستا رودخانه پرآبی جریان دارد که حواشی آن زیستگاه پرندگان و جانوران گوناگونی است. سواحل رودخانه در فصول بهار و تابستان بسیار سرسبز است و محلی مناسب برای گشت و گذار و تفرج گردشگران به شمار میرود. کوه برف انبار در فاصله ۱۲ کیلومتری روستا قرار دارد و با چشم اندازهای بسیار زیبا گردشگران طبیعت دوست را به سوی خود جذب میکند. سطوح کوه در فصل زمستان از برف یکپارچه سفید پوش میشود و جلوهای بسیار تماشایی مییابد. غار سالمستان یکی دیگر از جاذبههای طبیعی این روستاست که در فاصله ۵/۸ کیلومتری قرار دارد. این غار مورد توجه غار نوردان و فضایی برای به گذران اوقات فراغت است. ویلحال مرتع وسیع و زیبایی است که در ۱۶ کیلومتری روستای فردو قرار دارد. این مرتع یکی از نواحی سرسبز و تماشایی روستاست که در بهار و تابستان با هوایی ییلاقی جلوهای ویژه مییابد. انواع گیاهان دارویی مانند گل گاو زبان، شیرین بیان، گل ختمی، شاتره، خاکشیر و گون در پیرامون روستا میرویند که کاربردهای متنوعی دارند. انواع پرندگان و جانوران مانند شغال، گرگ، روباه، خرگوش، کبک و تیهو حیات جانوری پیرامون روستا را تشکیل میدهد.
آرامگاه امامزاده فردو، بقعهای ساده و کوتاه است که در بالای تپهای کوچک و میان گورستان روستا قرار دارد. این آرامگاه را مدفن شش تن مینامند. در برابر در ورودی بقعه، یکی دو سنگ قبر کوچک با تاریخهای ۱۰۲۷ و ۱۱۵۰ هجری قمری و درون گورستان، چند سنگ قبر کهنه از جمله دو سنگ بزرگ از قرن یازدهم هجری قمری دیده میشود، ولی بنای امامزاده چندان قدیمی نیست. امامزاده فردو، مورد احترام مردم روستای فردو و روستاهای پیرامونی است. بازدیدکنندگان در بهار و تابستان برای اقامت شبانه از امامزاده داخل روستا و امامزاده باوره استفاده میکنند. روستای فردو از طریق شهرهای قم و کهک، با جاده آسفالت و از طریق شهر کاشان روستای رحق با جاده خاکی ماشینرو قابل دسترسی است.