مردمشناسی

 
 

آداب و رسوم مردم کرمانشاه در ماه رمضان

a16629431284102a

رمضان در کرمانشاه با پیچیدن نوای ربنا در کوچه‌ها و خیابان ها می آید… با سفره‌های پر از خرما، حلیم، شیربرنج، زولبیا و بامیه… با دست های رو به آسمان و دعاهای زیر لب. مردم کرمانشاه هم مثل تمام مردم کشور، از قدیم عادت داشتند که سر رسیدن رمضان را از ارتفاعات نگاه کنند. آنها به بلندترین نقطه شهر می رفتند و سعی می کردند اولین نفری باشند که هلال ماه پربرکت رمضان را به چشم می بینند. کرمانشاهی ها در آخرین روزهای ماه شعبان به استقبال ماه رمضان می روند و بسته به توانشان، چند روزی را روزه می گیرند. آنها هنوز هم داوطلبانه جمع می شوند و با هم شروع به رفت و روب و پاکیزه کردن کوچه ها و مساجد می کنند. ریش سفیدهای محل، دست به کار آشتی دادن کسانی می شوند که به هر دلیلی از همدیگر کینه به دل گرفته اند و کوچکترها خود را برای روزه کله گنجشکی آماده می کنند. در همان روزها بود که شلیک گلوله توپ لحظه آغاز اذان صبح و اذان مغرب را به مردم شهر اعلام می کرد و جمعیت کم و متمرکز شهر، بهانه ای بود تا مردم شبیه یک خانواده بزرگ، همدیگر را از روی دیوارها صدا کنند و سر سفره های سحری و افطاری همدیگر بنشینند و روزه داری شان را با یکدیگر تقسیم کنند.

سفره رمضان : در ماه رمضان بازار غذاهای سنتی و محلی کرمانشاه به راه است. سر سفره کرمانشاهی ها که بنشینید، می توانید طعم لذیذ حلیم کرمانشاهی، آش عباسعلی، آش ترخینه، خورشت خلال، سیب پلو، خوراک چنگال، شیر برنج، کوفته، شله زرد و کله گنجشکی را بچشید که همه با روغن اعلای حیوانی درست شده اند. شیرینی های محلی کرمانشاهی مثل کاک و نان برنجی هم پای ثابت سفره های رمضانی مردم این منطقه هستند که در کنار نان روغنی، زولبیا و بامیه، شیره انگور، حلوا و خرما قرار می گیرند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که آش عباسعلی تاریخچه ای به اندازه ۲۰۰ سال دارد! در آن زمان آشپز متدین و ماهری به نام عباس علی نذر می کند که هر شب در مسجد به مردم آشی ویژه بدهد تا آنها روزه خود را با آن آش افطار کنند. در این این آش از گوشت، نخود، لوبیا، عدس، پوره گندم، سبزیجات معطر، روغن کرمانشاهی و ادویه جات استفاده شده بود که مزه ای منحصر به فرد به آن می دادند. سال ها بعد، این آش پرملات به نام آشپز آن یعنی عباسعلی در کرمانشاه معروف می شود و به یکی از غذاهای مورد علاقه مردم تبدیل می شود. حالا، بعد از ۲۰۰ سال، یاد عباس علی متدین در هر ماه رمضان بر سر سفره های افطاری مردم زنده می شود و مردم با این عقیده که چنین آشی متبرک و خوش یمن است، آن را نذری می دهند. خوراک چنگال هم یکی دیگر از خوردنی های پرطرفداری کرمانشاهی است که نوعی شیرینی محسوب می شود. این خوراک مخلوطی است از نان و روغن کرمانشاهی و شکر که به عقیده کرمانشاهی ها، روزه دار را تا افطار نگه می دارد.

فطریه : کرمانشاهی ها رسم دارند که مبلغ فطریه را شب قبل از عید مردم زیر بالشت خود بگذارند و فردا اول وقت، به خانواده مستمندی که آبرومند و اهل نماز و روزه است هدیه بدهند. این شیوه پرداخت فطریه اگرچه این روزها چندان رایج نیست اما هنوز هم در محله های قدیمی و روستاهای کوچک دیده می شود.

آداب و رسوم ماه رمضان در سیستان

a11043531284102a

ماه مبارک رمضان  در خطه‌ای که بر اساس تاریخ قدمتش به حدود ۱۰ هزار سال می‌رسد، آیین‌ها، آداب‌ها و رسوم فراوانی دارد. بر اساس کتاب تاریخ سیستان آیین‌های رمضان در این منطقه تاریخی غنی دارد و مردم این منطقه در صدر اسلام به دلیل برخورداری از رصد‌خانه با رصد ستاره‌ها به راحتی از حلول ماه مبارک‌ رمضان با خبر می‌شدند و یک ماه را روزه‌داری می‌کردند. ماه مهمانی خدا که می‌رسد سیستانی‌ها از چند روز قبل به استقبال آن می‌روند به طوری که در سراسر این خطه خروش مردم را در غبار‌روبی از مساجد‌، نذور و حضور بر سر خاک اموات می‌بینیم. برخی از سیستانی‌ها در روزهای پایانی ماه شعبان نان محلی و کلوچه محلی خرمایی را برای یک ماه مصرف خود آماده می‌کنند که در ماه مبارک تنها به راز و نیاز با معبود خویش مشغول باشند .زیباسازی‌، غبارروبی مساجد، اهدای فرش به مکان‌های مذهبی، کمک به نیازمندان و دادن خیرات از جمله برنامه‌های پیش از آغاز ماه مبارک رمضان در سیستان است. همچنین بیشتر مردم سعی می‌کنند با جامه‌های نو و تمیز به استقبال این ماه بروند تا ظاهر و باطن را پاک نگه دارند. در آیین سحرخوانی بزرگان منطقه یک ساعت قبل از اذان صبح بر بالای بلندترین منطقه روستا می‌روند و با ضربه زدن به دهلی خاص و با خواندن اشعار دینی و عرفانی مردم را از خواب بیدار می‌کنند

سحرخوانی؛ آیین هزارساله : سحر خوانی ‌از دیگر سنت‌های مهم و ماندگار منطقه سیستان است که جلوه‌ای زیبا به ماه مهمانی خدا در این خطه از ایران داده است. در آیین سحرخوانی با توجه به رشد تکنولوژوی و وجود وسایل سمعی بصری باز هم فریاد ریش‌سفیدان سیستانی شنیده می‌شود. در این آیین بزرگان منطقه یک ساعت قبل از اذان صبح بر بالای بلندترین منطقه روستا می‌روند و با ضربه زدن به دهلی خاص و با خواندن اشعار دینی و عرفانی مردم را از خواب بیدار می‌کنند. پس از آنکه مردم بیدار شدند با ذکر سروده‌ای خاص به استقبال اذان صبح می‌روند تا این‌که موقع اذان صبح آن را با صدایی بلند به مردم اعلام می‌کنند. بر اساس برخی از روایت‌های موجود، آیین سحرخوانی و رمضان‌خوانی بیش از یک هزار سال پیش یعنی از اوایل اسلام، نزد ساکنان سیستان مرسوم بوده است. بیشتر روایت‌ها که در تاریخ ماندگار این خطه بر جای مانده است نشان دهنده آن است که رمضان‌خوانی در ایام نیمه ماه خدا برگزار می‌شود. در زمان‌های گذشته تعدادی از جوانان برای کمک به نیازمندان این سنت حسنه را اجرا و در‌آمد حاصل از آن را بین مستمندان تقسیم می‌کردند. برپایی نشست‌های مذهبی، دعا و مراسم ذکر مصیبت اهل بیت (ع) و دوره‌های قرآن از دیگر مراسم مرسوم در بین مردمان منطقه به‌ویژه بانوان سیستانی است. از دیگر سنت‌های این خطه می‌توان به نذور پس از افطار اشاره کرد که مردمان در حد وسع، قوت خود را با دیگران تقسیم می‌کنند و روزه خود را باز می‌کنند. در قدیم مردم برای این‌که در طول روز دچار افت قند نشوند از آلوی خشک، برگ زرد‌آلو و دواهای محلی مربائی را درست می‌کردند که در طول روز به هیچ عنوان احساس ضعف نمی‌کردند

خوراک رمضان در سیستان : در ایام ماه مبارک رمضان غذاهای آب دار منطقه از جمله آبگوشت محلی و کشک زرد سیستانی در موقع افظار به اوج خود می‌رسد. هر چند که نباید از حلیم محلی (غلور) نیز غافل شد چرا‌که بیشتر خانواده‌ها در این مدت روی به این غذا می‌آورند. در قدیم زمانی که ماه رمضان در ایام گرم سال قرار می‌گرفت مردم از غداهای سرد همچون آب دوغ خیار و کشک استفاده می‌کردند تا در طول روز دچار گرمازدگی نشوند. آنها حتی برای این‌که در طول روز دچار افت قند نشوند از آلوی خشک، برگ زرد‌آلو و دواهای محلی مربائی را درست می‌کردند که در طول روز به هیچ عنوان احساس ضعف نمی‌کردند. در روزهای پایانی این ماه هم مردم مراسم ویژه‌ای را برای استقبال از عید بزرگ مسلمانان فطر دارند. در نقاط مختلف سیستان گاهی دیده می شود که مردم سه روز به جشن و شادمانی این روز بزرگ دینی مشغول می شوند که این نشان‌دهنده جایگاهی عظیم معرفت دینی در بین مردمان سیستانی است.

حمامی که موزه شد

hamam gale dari

حمام گله داری تنها حمام باقی مانده قدیمی شهر بندرعباس است که تاریخ احداث آن به اواخر قرن سیزدهم هجری قمری می رسد. حمامی که این روزها کاربری تازه ای پیدا کرده و از سال ۱۳۷۹ تا به حال به عنوان موزه مردم شناسی استان هرمزگان مورد استفاده قرار می گیرد.پیشینیه تاریخی حمام گله داری را که جستجو کنید، به دوره قاجاریه می رسید. یعنی زمانی که در حاشیه خلیج فارس و در بلوار ساحلی شهر اولین سنگ های بنای این مسجد بر روی بستری رُسی خاک بر زمین گذاشته شد. این حمام وقفی متعلق به مسجد گله داری و واقف آن تجارتخانه حاج شیخ احمد گله داری بود که آن را به عنوان یک حمام عمومی، وقف بهداشت شهر کرده بودند. اگر بنای این حمام را از نزدیک ببینید، ردپای سنگ های دریایی، سنگ های اسفنجی، گچ دست کوب و ساروج محلی را در آن پیدا خواهید کرد که به خاطر رطوبت بالای منطقه، در بنا به کار رفته اند. مصالحی که دلیل انتخابشان قدرت جذب بالای رطوبت بوده است و این روزها، همین سنگ های با دوام هم در مقابل رطوبت بالای منطقه تسلیم شده اند و رفته رفته تخریب می شوند.

بخش های حمام : حمام گله داری مثل تمام حمام های دیگر نواحی کویر مرکزی، فضاهای بینه، سر بینه، گرمخانه و خزینه دارد و البته پنج گنبد بزرگ و کوچک که ظاهر متفاوتی به آن می دهند. در ورودی حمام گله داری راهروی هشتی کوچک قرار دارد تا دما و رطوبت فضای داخلی را تنظیم کند. اگر در داخل این بنا شروع به گشت و گذار کنید، می توانید فضای بینه را ببینید که به شکل هشت گوش ساخته شده و در اطراف آن چهار صفه یا سکوی نشیمن و رختکن قرار گرفته است. این فضا که فضای ورودی و در ارتباط مستقیم با فضای خارج بوده است، باید هوایی سرد و خشک داشته باشد و به همین دلیل دریچه های ساخته شده در آن در گوشه های بینه به چشم می خورد. میاندر بخش ارتباطی بین بینه و گرمخانه است که فضای درون آن سرد و مرطوب است و سربینه هم فضای شست شو بوده که در دو طرفش دو صفه یا سکوی نشیمن قرار گرفته است. سربینه به خزینه متصل می شده که فضایی گرم وخشک دارد. خزینه اما محل گرم شدن آب مورد استفاده حمام است و آب گرم از این طریق تامین می شود. در خزینه کانال هایی از سنگ و ساروج برای انتقال آبگرم به کلیه فضاها در نظر گرفته شده است.

چاه گاوی : سیستم گرمادهی و آب رسانی حمام گله داری شامل انبار سوخت، آتشدان، دیگ، دودکش ها و گودال جمع آوری خاکستر می شود. این فضا در عمق زمین قرار گرفته تا بتواند گرما را به شکل بهتری در خود نگه دارد. آب مصرفی حمام از چاهی به عمق ده متر که هنوز پابرجاست، تامین می شد و البته در دوره ای هم که باید از آب برکه برای حمام استفاده می کردند، با استفاده از نیروی کمکی گاو که در مسیر گاورو دائم در حرکت بوده، آب را از چاه به انبار ذخیره آب می ریختند. در وسط سقف حمام روزنه هایی به عنوان نورگیر می بینید که در هر کدام از فضاها وجود دارد . این نورگیرها نه تنها نور حمام را تامین می کردند، بلکه با باز و بسته شدنشان در فصل های مختلف سال، به عنوان تهویه حمام هم مورد استفاده قرار می گرفتند.