کردستان

 
 

قلعه باستانی زیویه

2saqz

قلعه باستانی زیویه به فاصله ۵۵ کیلومتری جنوب شرق شهرستان سقز در استان کردستان و در شمال روستایی موسوم به همین نام واقع شده است. قلعه زیویه یکی از قلعه های باستانی استان کردستان است که در سال ۱۹۴۷ کشف شد. این قلعه بر روی تپه ای بنا شده که بر نواحی پیرامون آن مشرف بوده و تسلط کامل داشته است که امروزه از نظر گردشگری نیز چشم انداز بسیار زیبایی دارد. زیویه هم از نظر معماری و هم از نظر آثار هنری یکی از شاخص ترین مکان های دوره تاریخی محسوب می شود و احتمالاً مربوط به اقوام ماننایی است که ۲۷۰۰ سال پیش می زیسته اند و محل حکومت آنها شمال غرب ایران بوده است. نخستین باری که از «زیویه» نامی آورده شد در سالنامه آشوری مربوط به سارگن دوم است. وی به هنگام لشکرکشی به سرزمین ماننا عنوان می کند که پس از تسخیر پایتخت ماننایی ها یعنی ایزیرتر و شکست پادشاه آنها به نام «ایرانزو» ۲ قلعه مهم مرکزی سرزمین ماننا بنام های زیپیه (ایزیپیه ازیپنا) و آرماثیت را متصرف شد که اغلب نویسندگان و پژوهشگران را عقیده بر این است که این زیپیه همین زیویه فعلی است و احتمال دارد که محل قلعه آرماثیت نیز در روستای «قپلانتو» در ۵ کیلومتری زیویه باشد. در ضمن چنان که می دانیم مسکن و مأوای ماننایی ها که یکی از قبایل متحد با مادها بودند در جنوب دریاچه ارومیه و شمال کردستان فعلی بوده است.در این که قلعه زیویه یک قلعه حکومتی مهم و قابل توجه بوده، شکی نیست و بیشتر محققان بر این عقیده استوارند؛ نویسندگان و باستان شناسان بسیاری درباره زیویه اظهار نظر کرده اند از جمله پرفسور گیرتنس محقق و باستانشناس فرانسوی، مؤلف کتاب «هنر ایران در دوره ماد و هخامنشی معتقد است که این قلعه یک قلعه حکومتی بوده و گنجینه به دست آمده را دفینه ای می داند که در کنار جسد یک پادشاه سکایی گذارده شده است. اهمیت، اعتبار و شهرت جهانی زیویه به زمانی برمی گردد که در حوالی سال ۱۳۲۵ شمسی تعدادی از آثار آن در اثر بارندگی شدید و فرو ریختن قسمتی از خاک تپه به صورت اتفاقی کشف شد. به دنبال وقوع این امر و پیگیری های شخصی به نام «ایوب ربنو» مجوزی تحت عنوان حفاری تجاری در زیویه از سوی مقام ها صادر شد و این شخص در ۸ سال متوالی در حدود ۹۵ درصد از سطح تپه را کاوش کرد و آنچه از بقایای معماری قلعه در جوار اشیا و آثار به دست می آمد را تخریب کرد و با دستیاری و همکاری اعضای هیأت خویش توانست به غارت و چپاول آثار زیویه بپردازد و اکثر آثار گران بها و ارزنده این محوطه باستانی را به خارج از کشور انتقال دهد که در حال حاضر زینت بخش بزرگترین و مهم ترین گالری ها و موزه های دنیا چون لوور در فرانسه، بریتانیا در انگلستان، رمیتاژ در لنینگراد و… است و تنها تعداد معدودی اشیا طلایی، نقره ای و سفالی در اختیار سازمان میراث فرهنگی کردستان قرار گرفته است. از نظر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کردستان سفالینه های به دست آمده و دیگر آثار کشف شده از این قلعه باستانی نشان می دهد که از اواسط قرن هشتم قبل از میلاد تا اوایل دوره هخامنشی، زندگی در این قلعه وجود داشته و با به سلطنت رسیدن داریوش هخامنشی و تهاجم وی به سرزمین مادها زندگی در این قلعه به پایان رسیده است.

حمام شیشه‌ای در کردستان!

1524

روزی که معماران عصر زندیه حمام شیشه ای کردستان را بنا می کردند، هیچ فکر نمی کردند این حمام در قرن های بعد تبدیل به یکی از دیدنی ترین آثار این شهر شود. حمامی که در ضلع شمالی بلوار کردستان شهر سنندج و در مجاورت پل و مسجد «ملاویسی» قرار دارد و هر روز خیلی ها را برای بازدید از این حمام جالب به این منطقه می کشاند. در حمام شیشه ورودی، هشتی، بینه، سربینه و حمام گرم را می بینید که در حمام گرم ستون های سنگی زیبایی تعبیه شده است. همچنین این حمام مثل تمام حمام های عمومی ایرانی، سکوها، آبنماهای گرم و سردو خزینه دارد و با تزئینات آهک بری جلوه بیشتری پیدا کرده است. سر در ورودی بنا هم دارای نمای آجر کاری است. تزئینات آهکبری این بنا، نقش های مختلفی از گیاهان و حیوانات را ترسیم می کنند. چیزی که این حمام را از همردیفانش متمایز می کند، طراحی زیبای سکوها و آب نمای گرم و سرد و خزینه است. در این بنا چیزی که خیلی به چشم می آید، سادگی و خلوتی بنا است . جالب است بدانید که این حمام تا سال های پیش از انقلاب کاربرد داشته و بخش های مردانه و زنانه آن فعال بوده اند. این نکته را هم بگوییم که اگرچه ساخت این بنا را به زندی ها نسبت می دهند اما عده ای هم معتقدند شکل معماری این بنا به دوره قاجار شباهت دارد. با این حال، تقریبا زندی بودن بنای حمام شیشه ای قطعی است. حمام شیشه برخلاف اسم جذابش، شیشه ای نیست. حمامی است مثل تمام حمام های دیگر تاریخی که از سنگ و گچ و ملات ساخته شده. با این حال به کار رفتن شیشه های رنگی زیبا در این حمام، آن را به این نام معروف کرده است. چیزی که این حمام را از همردیفانش متمایز می کند، طراحی زیبای سکوها و آب نمای گرم و سرد و خزینه است. در این بنا چیزی که خیلی به چشم می آید، سادگی و خلوتی بنا است و هرچند این روزها از در و پنجره‌ها و شیشه‌های رنگی حمام آثار زیادی باقی نمانده اما حمام شیشه با معماری موزون و متوازنش هنوز یکی از زیباترین بناهای تاریخی ایران به حساب می آید. حمام تاریخی شیشه بعد از بازسازی اساسی در سال ۸۳ قرار بود به عنوان موزه دائمی عکس کردستان بازگشایی شود اما یک سال بعد، مسئولان میراث فرهنگی سنندج درهای این حمام را روی بازدیدکنندگان بستند. عبور کانال فاضلاب شهر سنندج از نزدیکی آن باعث شده بود تا آب به دیوارهای بنا نفوذ کرده و هر روز بخشی از دیوارهای حمام تاریخی شیشه از بین برود. این ها همه در حالی است که حمام شیشه شهر سنندج در سال ۱۳۹۰ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۸۳۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

تفرجگاه نجنه

33113

روستای نجنه علیا یکی از روستاهای هدف گردشگری است که در فاصله ۳۸ کیلومتری جاده بانه به سردشت در محیطی جنگلی و کوهستانی قرار گرفته است. اهمیت این روستا به جز محیط طبیعی، بکر و زیبای آن در فراوانی چشمه سارها، وجود قرآن قدیمی در مسجد تاریخی آن و مجتمع شیلات کوچکی در روستا است که ماهی های آن طعم بسیار لذیذی داشته و در همان محل ارایه می شود. روس‍ت‍‍ا ی دی‍دن‍‍ی دی‍گ‍ر ی ن‍ی‍ز در ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان بانهن‍ه م‍‍ی ت‍و ان‍د ه‍دف م‍ن‍‍اس‍ب‍‍ی ب‍ر ا ی ی‍ک س‍ف‍ر ب‍‍اش‍د ک‍ه آن ر ا ن‍ج‍ن‍ه م‍‍ی خ‍و ان‍ن‍د. روس‍ت‍‍ا ی ن‍ج‍ن‍ه در ف‍‍اص‍ل‍ه ۳۸ ک‍ی‍ل‍وم‍ت‍ر ی ش‍‍ه‍ر بانهن‍ه و در ج‍‍اده س‍ردش‍ت ب‍ه ای‍ن ش‍‍ه‍ر و در م‍ح‍ی‍ط‍ی ج‍ن‍گ‍ل‍‍ی و ک‍و ه‍س‍ت‍‍ان‍‍ی و اق‍‍ع اس‍ت . اه‍م‍ی‍ت گردشگری‍ر ی ای‍ن روس‍ت‍‍ا ب‍ه ج‍ز طب‍ی‍‍ع‍ت بک‍ر و زی‍ب‍‍ا ی آن در ف‍ر او ان‍‍ی چ‍ش‍م‍ه س‍‍ار ه‍‍ا و وج‍ود ق‍ر آن ق‍دی‍م‍‍ی در م‍س‍ج‍د ت‍‍اری‍خ‍‍ی آن اس‍ت . وج‍ود م‍ج‍ت‍م‍‍ع ش‍ی‍لات در روس‍ت‍‍ا ن‍ج‍ن‍ه و ارای‍ه م‍‍ا ه‍‍ی ت‍‍ازه در غ‍ذاخ‍ور ی ه‍‍ا ی م‍ح‍ل ، ح‍‍ال و ه‍و ای‍‍ی وی‍ژه ب‍ه م‍ن‍طق‍ه ب‍خ‍ش‍ی‍ده اس‍ت ک‍ه ای‍ن ه‍م‍ه م‍‍ی ت‍و ان‍د ب‍‍ه‍‍ان‍ه ای ق‍‍اب‍ل ق‍ب‍ول ب‍ر ا ی م‍ق‍ص‍د س‍ف‍ر گ‍ردش‍گ‍ر ان داخ‍ل‍‍ی و خ‍‍ارج‍‍ی ب‍‍اش‍د.

مسجد دو مناره سقز

جاهای-دیدنی-کردستان-مسجد-دومناره-سقز-1

موقعیت مسجد دو مناره : مسجد دو مناره سقز واقع در محله میان قلعه سقز و در دامنه یگانه تپه تاریخی داخل شهر ؛ یعنی نارین قلعه ، و در واقع در بافت قدیم شهر ، در خیابان امام خمینی و پشت حسینیه سقز ، قرار دارد . این مسجد در محیطی آزاد ساخته شده ، و از هر طرف باز است . از طرف شمال به یک کوچه سه متری محدود به تپه قلعه قدیم نارین قلعه و خیابان امام ، و از طرف جنوب به محوطه باز حوضخانه راه دارد . در جهت غرب به یک گذرگاه چهار متری ، و از طرف شرق نیز به یک کوچه یک متری محدود است . این مسجد در سال ۱۳۸۰ با شماره ثبتی ۲۶۰۰ ، جزء آثار ملی کشور به ثبت رسید.

ارزش تاریخی مسجد : بنای مسجد طبق روایات محلی ، به زمان شیخ حسن مولان آباد ، از عرفای حکیم ریاضیدان مشهور عصر افشاریه ، بر می گردد . هنگام عزیمت نادرشاه افشار به بغداد  وی از منطقه سقز عبور کرد و طبق درخواست شیخ حسن مولان آباد برای ساخت مسجدی برای اهالی شهر سقز . نادرشاه دستور ساخت این مسجد را در بافت قدیم شهر سقز داد . در حال حاضر نیز برخی از اهالی منطقه به این مسجد ، مسجد شیخ حسن مولان آباد می گویند . از نشانه ها و دلایل صحت این مدعا ، این است که در این سفر ،نادرشاه دو عصای مرصع و یک سفره منقوش زیبای چرمی را نیز به شیخ حسن هدیه می دهد . این وسایل در حال حاضر ، در قریه مولان آباد ، که آرامگاه این عارف عالی رتبه در آن قرار دارد . نگهداری می شود . همچنین ، یک جلد کلام ا… مجید خطی در مقبره شیخ حسن است ، و تاریخ آن به اواخر دوره افشاریه دلالت دارد . همچنین با توجه به کاشیکاریهای این مسجد که بیشتر مربوط به اواخر افشاریه و اوایل زندیه است و خصوصیات آن دوران را دارد می توان به طور قطع مطمئن شد که بنا مربوط به دوره افشاریه است ، و در دورانهای بعدی مرمت شده و تعمیرات جزئی در آن صورت گرفته شده است .

شرح بنای مسجد : مسجد دو مناره سقز ، پلانی تقریبا مربع شکل دارد . در ساخت این مسجد ، از مصالحی مانند : خشت خام ، ملات گل ، سنگهای لاشه ، آجر و چوب استفاده شده است . ورودی اصلی این مسجد ، در ضلع غربی قرار گرفته است . این در ورودی ، سر در آجری با بافت گره چینی آجر و کاشی زرد رنگ دارد ، که معرف دوره زندیه است . بعد از در ورودی ، یک دالان ارتباطی برای رسیدن به شبستان مسجد قرار دارد . ابعاد این دالان ارتباطی ، حدود ۳ در ۵/۳ متر است ، که از همین دالان به وسیله نه پله می توان به پشت بام مسجد رسید. پله های این راه ارتباطی ، بدین صورت ساخته شده اند که از چوبی جهت لبه پله استفاده نموده ، و برای ساخت پله ها پشت این لبه چوبی را به وسیله سنگهای لاشه ، خشت خام و اندودکاه گل پر کرده اند. شبستان مسجد دقیقا در ضلع شرقی این دالان قرار دارد ، که از طرق درگاه جداگانه می توان به آن را ه یافت . ابعاد این شبستان ، حدود ۱۰ در ۱۲ متر است .. سقف این شبستان با ارتفاع ۲ متر و ۸۰ سانتیمتر ـ همانند بیشتر مساجد آن محل ـ بر روی چهار ستون چوبی تقریبا مدور با سر ستونهای چوبی مشکل ، تکیه داده است . پشت بام این مسجد تا سال ۱۳۶۴ ،کاهگلی بود ؛ که در آن سال با همت اهالی محله ، اندود کاهگل برداشته و پشت بام بنا آسفالت شد . قطر ستونهای این بنا در حدود ۳۵ سانتیمتر است . که بر روی پایه ستونهایی سنگی با همین قطر قرار دارند. در ضلع جنوبی این شبستان و قبل از هر چیزی ، محراب مسجد جلب توجه می کند . این محراب ، بافت قدیم خود را که همان طاق هلالی باشد ، حفظ کرده است . البته به دلیل اینکه در سال ۱۳۷۸ همه مسجد گچکاری مجدد شد ، تغییراتی در تزیینات و مشخصه های آن به وجود آمد ؛ به طوری که امروزه فقط محرابی هلالی مشاهده می شود که بر بالای آن “ بسم ا….  الرحمن الرحیم ” با گچ ، قالب گیری شده است . در ضلع جنوبی شبستان علاوه بر محراب ، دو راه ارتباطی دیگر که دقیقا شکل محراب را دارند ، برای راه یافتن به ایوان جلوی مسجد ، تعبیه شده است . قطر دیوارهای این مسجد ،حدود یک متر و ۷۰ سانتیمتر است ، که در ضلع جنوبی و داخل محراب ، بوضوح می توان آن را مشاهده کرد . راز استحکام و پایداری بنا از دوره افشاریه تاکنون ، بدون تردید همین ضخامت و ستبری دیوارهای آن است . در ضلع شرقی شبستان ، شش تاقچه با اندازه های متفاوت قرار گرفته است ، که از ان برای نگهداری مصحفها و وسایل دیگر مربوط به مسجد استفاده می شود .. در این ضلع ، همچنین یک در ارتباطی به اتاق در ضلع شرقی مسجد که برای انباری از آن استفاده می شود ، تعبیه شده است . در ضلع شمالی شبستان و در زمانهای قبل ، سکویی وجود داشت که احتمالا کاربرد آن برای این بود که بچه هایی که در نماز یومیه شرکت می کردند ، بالای آن نمازشان را به جا می آوردند و می توانستند امام جماعت مسجد را ببینند. این سکو در حال حاضر وجود ندارد . در این ضلع در سال ۱۳۷۹ ، شومینه ای ساختند که بیشتر جنبه تزیینی دارد . و از آن استفاده چندانی نمی شود در این ضلع شبستان بجز این شومینه ، دیگر هیچ گونه عنصر تزیینی ، همانند تاقچه یا عناصر دیگر ، دیده نمی شود . در ضلع غربی شبستان ، چهار تاقچه با اندازه های متفاوت ساخته شده اند ، که همان کاربرد تاقچه های ضلع شرقی را دارند . تاقچه هایی که از آنها نام برده شد ، به دلیل متاخر بودن گچکاری مسجد ، مشخصه بارزی ندارند که بتوان آن را بر شمرد . فقط ، تاقچه هایی اند معمولی با شکل تقریبا مستطیلی ، که البته دیوارهای اضلاع شبستان را از یکنواختی بیش از حد خارج کرده اند . در ضلع غربی مسجد علاوه بر دالان ارتباطی به شبستان اصلی مسجد ، دو اتاق دیگر نیز وجود دارد که در ادوار پیشین ، محل سکونت طلبه های دینی و محل درس خواندن آنان بود . در حال حاضر ، کاربری این دو اتاق عوض شده ؛ به طوری که یکی از اتاقها به وضو خانه تبدیل شده ، و اتاق دیگر نیز خالی مانده است . راه ارتباطی به این اتاقها ، از داخل شبستان است . از طریق اتاق اول ، می توان به اتاق دوم راه یافت . احتمالا ، از ایوان جلویی مسجد ، به عنوان مصلای تابستانی استفاده می شد . به دلیل اینکه این مسجد همانند اغلب خانه های این منطقه بر سطحی شیبدار بنا شده است ، معماران اولیه آن برای اینکه بتوانند مسجد را بر روی سطحی مسطح بنا کنند .مجبور شدند در جلویی مسجد سکویی از سنگهایی لاشه با ارتفاعی در حدود ۴ تا ۵/۴ متر بنا نمایند ، و سپس مسجد را بر روی این سکوی سنگی بنا کنند . ایوان جلوی مسجد ، دقیقا بر روی این سکوی سنگ چین ساخته شده است . ابعاد این ایوان ۸۰/۴ در ۱۶ متر می باشد . که با شبستان اصلی مسجد دارای بامی در یک سطح است . این ایوان در ضلع غربی ، همانند خود مسجد ،در مجزایی دارد . بر بالای این در ورودی ، سر دری با بافت گره چینی آجر و کاشی هست ، که در آن عبارت : “ علی مدد”  نقش شده است . علاوه بر این در ورودی را می توان از طریق محراب و درهای جانبی آن ؛ یعنی از داخل شبستان مسجد ، به این ایوان راه یافت در ضلع جنوبی این ایوان ، شش ستون چوبی با سر ستونهایی دقیقا مشابه ستون و سر ستونهای داخل شبستان تعبیه شده است . که بار سنگین سقف ایوان را به دوش می کشند . کف این ایوان ، تقریبا ۵۰ سانتیمتر از کف شبستان اصلی مسجد پایین تر است . به همین دلیل ، ستونهای آن نیز در حدود نیم متر از ستونهای داخلی شبستان بلندترند . نکته قابل توجه در این ایوان ، این است که برای پوشاندن سقف آن ، از چوبهای یک پارچه ای به طول تقریبی پنچ متر استفاده شده است . علاوه بر ستونهای چوبی در این قسمت ، نرده چوبی نیز با طرح ساده برای جلوگیری از پرت شدن افراد از ایوان به پایین مسجد ، تعبیه شده است . کل این مجموعه ایوان ، جلوی مسجد نمایی بسیار دیدنی و زیبا بخشیده است . همین بافت جلویی مسجد ، آن را در میان مساجد منطقه کردستان و شاید هم ایران متمایز کرده است . در ضلع شرقی ایوان ، مقبره یکی از امامان جماعت مسجد ، به نام سید حکیم ، قرار دارد . مردم برای تبرک و زیارت ، هر روزه آنجا می روند.

 گلدسته های مسجد : موقعیت دو گلدسته بسیار زیبای این مسجد ـ که وجه تسمیه مسجد نیز شده اند ـ بدین صورت اسست که دو گلدسته در ضلع شرقی و غربی مسجد ، و دقیقا در موازات محراب مسجد قرار گرفته اند . هر دو گلدسته ، به صورتی بنا شده اند که نیمی از آنها داخل دیوارهای مسجد قرار دارد ، و نیمه دیگر آن نیز بیرون است. برای ساخت مناره ها در پی ، از سنگ استفاده شده و برای بدنه ، کلا آجر و کاشیهای معقلی رنگی به کار رفته است . این گلدسته ها با استفاده از کاشیهای معقلی و با نقوش زیبای هندسی ، تزیین شده اند . البته ، تزیینات کاشیکاری دو گلدسته ، متفاوت است . و در کل گلدسته ضلع غربی تزیینات بیشتری دارد. برای ورود به داخل گلدسته ها ، از پشت بام و از طریق دریچه کوچکی که با یک فرم در هر دو مناره تعبیر شده است ، می توان به داخل مناره ها راه یافت ، انتهای مناره ها با شش ستون استوانه ای کوچک و با ارتفاع تقریبی یک متر ، به سقف مناره ها منتهی می شود. ارتفاع گلدسته ضلع غربی از سطح پشت بام ، حدود ۵ متر و ۳۰  سانتیمتر است ، و۲ متر و ۸- سانتیمتر قطر دارد ، که با ۱۱ پله ، می توان به بالای آن راه یافت . گلدسته ضلع شرقی نیز ارتفاعی حدود ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر ، و قطری حدود ۲ متر و ۶۰ سانتیمتر دارد ، که راه ارتباطی بر بالایی آن نیز از طریق ۱۲ پله ممکن می شود گلدسته ضلع غربی ، ۱۵ سانتیمتر به طرف کوچه غربی مسجد منحرف می باشد. در ادوار پیشین مؤذن برای اذان گفتن به بالای این مناره ها می رفت تا صدایش به گوش همه محله برسد . اما در حال حاضر ، این رسم منسوخ شده است ، و مناره ها این کاربرد خود را از دست داده اند .

500x767_1451290501800153

حوضخانه مسجد : حوضخانه این مسجد در منتهی الیه ضلع جنوبی مسجد و مجزا از آن ساخته شده است . از طریق ۱۴ پله مرمرین سفید که در غرب مسجد ساخته شده اند ، می توان به آن راه یافت . این حوضخانه از نظر معماری ، اهمیت فراوانی دارد و همزمان با بنای اصلی مسجد ، ساخته شده است . پلان کلی ساختمان هشت متر است ، که اضلاع چهارگانه ان در انتهای دیوارها  ، به وسیله چهار فیلپوش متوسط ،به سقفی گنبدی با قطر تقریبی ۵ متر منتهی می شود. برای روشنایی داخل نیز در اطراف گنبد ، روزنه های مدوری تعبیه شده است . که براحتی روشنایی داخل حوضخانه را تامین می کند . در ساخت این بنا نیز همانند مسجد در پی ، از سنگ و برای بدنه ، از آجر استفاده شده است . کف این حوضخانه ، سنگ فرش زیبایی دارد . در چهار طرف حوض نیز چند عدد سنگ خارای میان تهی برای نشستن کسانی که وضو می گیرند ،گذاشته شده است . شبکه آبرسانی حوض و آبریزگاهها در قدیم ، بدین صورت بود که آن کاریز به وسیله جوییهای سنگی ، به داخل حوض سرازیر می شد . این آب از داخل حوض نیز دوباره به وسیله جوییهای سنگی ، به ترتیب از آبریزگاهها عبور می کرد و در انتها ، به بیرون محوطه آبریزگاهها و حوضخانه سرازیر می شد . این شبکه در حال حاضر ، آبریزگاهها را شامل نمی شود . فقط حوضخانه از آب بسیار گوارا و روشن کاریز تغذیه می کند ، و در آبریزگاهها از آب شهری استفاده می شود . بنابر اظهارات معتمدان محل ، در کنار این حوض ، در اتاق مجزا حوض دیگری نیز وجود داشت که برای غسل کردن نمازگزاران و تطهیر اموات ، از آن استفاده می شد . این حوض بعدها برای گسترش آبریزگاهها ، از بین رفت . در گوشه های دیوار این حوضخانه ، به تناوب هر شش ردیف آجر ، تیکه های چوب دقیقا به ضخامت  آجرها کار گذاشته شده تا فشار دیوارها را مهار کند و از ترک خوردن دیوارها جلوگیری شود .

عناصر تزیینی : عناصر تزیینی به کار رفته در داخل این مسجد ، همان تاقچه های گچکاری شده ، شومینه ضلع شمالی ، شبستان و سرستونهای چوبی به کار رفته در مسجد است . دیوارهای بیرونی مسجد ، با استفاده از طاقنما های آجری تزیین شده است . در هر طاقنما ، مقدار زیادی شمسه کلوک معقلی ، به طور ساده یا چهار لنگه با ترکیب زیبایی به کار رفته است . از دیگر عناصر تزیینی ، سرو معقلی می باشد که همه این عناصر تزیینی . بر روی زمینه آجری با بافت ساده یا حصیری نقش شده است . کاشیهای معقلی که برای تزیین به کار رفته اند . شامل چهار رنگ : سفید ، آبی ، زرد و سیاه است.

 کاربری بنا : درباره کاربری بنا و نوع بهره برداری از آن ، باید ذکر کرد که از این مسجد از ابتدای ساخت ، به عنوان پایگاه مذهبی و اجرای فرییضه پنجگانه نماز جماعت استفاده می شده است . همچنین ، طلبه های علوم دینی نیز برای طلب علم ، پیش ماموستا و روحانی این مسجد می آیند و مدارج علوم دینی را کسب می کنند . همچنین ، از طرف سازمان میراث فرهنگی استان کردستان پیشنهاد شده است که از این مسجد در آینده ، به عنوان کتابخانه دینی و مذهبی نیز استفاده شود.

پیر شالیار؛ آیینی باستانی در سرزمین باستانی ارومانات

5223801128214924025393311648234198175144

روستای اورامانات تخت یکی از فضاهای ویژه روستایی کردستان است که علاوه بر زیبایی چشم اندازها، به دلیل اجرای همه ساله مراسم باستانی و حیرت انگیز پیر شهریار یا پیر شالیار قابلیت های ارزشمند جهانگردی دارد. آرامگاه پیر شهریار که به پیر شالیار نیز معروف است از قدسین زرتشتی و زیارتگاه ها و معابد بسیار مورد احترام مردم این ناحیه می باشد. به روایتی پیر شالیار و مراسم آن از یادگارهای دوره پیش از اسلام است. مراسم فوق در اواخر تابستان و به مدت یک هفته انجام می شود. مردم منطقه ابتدا در فصل تابستان، گردوهای درخت ها را می چینند و خشک می کنند و به منظور استفاده در این مراسم نگهداری می کنند سپس در زمان انجام مراسم، بچه ها به نمایندگی از جانب چند تن از بزرگان منطقه به درب منازل رفته و جهت تهیه آش مخصوص از مردم آرد و گوشت قربانی (گوسفند یا گاو) و مواد لازم دیگر را جمع آوری نموده و در ظروف خالی شده اجناس جمع آوری شده آن ها، تعدادی گردو می ریزند. سپس با آرد جمع آوری شده نان می پزند و مقداری از گردوهای سائیده شده را با خمیر نان مخلوط می کنند. معمولاً خانم ها هر روز به میزان قابل توجهی نان می پزند و در اختیار مردان جهت صرف ناهار و شام قرار می دهند. صبح خیلی زود، تعدادی از مردان آشپز، دیگ ها را روی اجاق ها گذاشته و مقدار زیادی گوشت و سایر مواد داخل آن ها می ریزند و آش مخصوص می پزند و هنگام نهار و شام بین اهالی احسان می کنند.
هر روز پس از صرف نهار، مردها در پشت بام وسیع یکی از منازل به رقص های گروهی عرفانی می پردازند. شیوه اجرای این رقص بدین شکل است که کلیه مردها دست ها را به کمر یکدیگر حلقه می کنند و آرام آرام می چرخند و تعدادی مابین ۳ تا ۸ نفر نیز در وسط گروه رقص، دایره وار می چرخند و مرتباً سرهایشان را تکان می دهند و موهای بلند خودشان را آشفته می کنند و آن قدر این حرکت تکرار می شود که معمولاً چندتایی از آن ها از خودبیخود شده و چاقو، قیچی، سیخ کباب و … را در بدن خود فرو می کنند. برای اینکه اشخاص آسیبی به خود نرسانند دیگران جلوی این افراد را به سرعت می گیرند. پس از پایان رقص، شب هنگام وارد خانه ای که گویا خانه پیر بوده، می شوند و به خواندن اشعاری در وصف پیر می پردازند و آنگاه لنگه کفشی را که در صندوق یکی از اتاق ها است و معتقدند به پیر شالیار تعلق دارد، از صندوق در می آورند و دست به دست می دهند و با احترام خاص می بوسند و سپس در صندوق نگهداری می کنند. روز آخر انجام مراسم، ماست و نان تهیه می کنند و به صورت گروهی به سمت آرامگاه پیر می روند و به محض ورود به محوطه باز آرامگاه، کفش ها را از پا درمی آورند و پای برهنه، زمین را می بوسند و آنگاه به زیارت پیر مشغول می شوند و دستمال هایی نیز جهت گرفتن حاجت به دیوارها و درخت های محوطه آرامگاه می آویزند و سپس به خوردن نان و ماست می پردازند و برای خوردن آن تلاش زیاد می نمایند تا از خوردن آن بی بهره نمانند، زیرا معتقدند خوردن نان و ماست روز آخر در جوار آرامگاه پیر، تبرک است و در درمان بیمار ها نیز مؤثر است. غروب همان روز (روز هفتم) مراسم پایان می پذیرد.