معرفی

 
 

گنبدهای شه میر

0ab25bf4-dd3b-41d9-afed-cb61fc1dafb7-840x560

گنبدهای شه‌ میر در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب نیشابور بر کنار راه این شهر به کاشمر در میان قبرستان قدیمی قرار دارند که دو بنای آجری به فاصله کمی از یکدیگر با ساختار و اندازه متفاوت هستند که به مهروا، مهرآباد و شادمهر معروفند. گنبدهای آجری مهرآباد که «مهراوا»، «شه میر» و «شادمهر» نیز نامیده می‌شوند، از مهم‌ترین بناهای تاریخی و مکان های دیدنی نیشابور در دهستان ریوند هستند. گنبد بزرگ، دارای پلان بیرونی هشت‌ضلعی و درونی چهارضلعی است. در کف بنا سردابه یا راهرویی زیرزمینی قرار دارد که حالت چلیپایی شکل داشته و به نظر می‌رسد آرامگاه شخصی که این بنا به خاطر او ساخته شده در این محل باشد. این بنا که قدمت آن به دوره سلجوقی می‌رسد، در نوع خود یکی از شاهکارهای معماری به شمار می‌آید. گنبد کوچک، در حدود پانزده متری شمال گنبد بزرگ قرار دارد، پلان بیرونی و درونی آن، شبیه بنای گنبد بزرگ است. این بنا، چهارطاقی‌ای است که ورودی‌های آن کم‌عرض و رفیع هستنند. قدمت این بنا به دوره ایلخانی می‌رسد. با توجه به اطلاعات موجود، هنوز ابهاماتی در مورد گذشته پر فراز و نشیب محوطه تاریخی مهراوا وجود دارد و به عقیده برخی تاریخ‌نگاران، وجود کلمه مهر در نام‌های محوطه، از ارتباط تاریخی آن با آئین‌های مهرپرستی ایران پیش از اسلام نشان می‌دهد که با وجود آتشکده آذربرزین‌مهر در ریوند نیشابور و رواج آئین زرتشت در زمان حکومت ساسانیان و پیش از آن، ارتباط دارد.

پل ورسک مازندران

7834_14752_Thumbnail

پل ورسک از زیباترین و مشهورترین پل‌های تاریخی ایران و از شاهکارهای مهندسی کشور محسوب می‌شود که هدف از ساخت آن، تردد قطار به‌سمت شمال کشور بوده است. این پل در مدت‌زمان دو سال ساخته شد و کار ساخت آن از آبان سال ۱۳۱۳ تا اردیبهشت ۱۳۱۵ به طول انجامید و سرانجام در سال ۱۳۵۶ به ثبت ملی رسید. این پل که در مسیر راه‌آهن سراسری تهران-شمال قرار دارد، نقش مهمی در سرنوشت جنگ جهانی دوم داشته است و اگر وجود نداشت، نتیجه دیگری برای جنگ رقم می‌خورد. پل ورسک در کنار روستایی به همین نام در بالای دره ورسک و بین دو کوه عظیم عباس آباد جای گرفته است و در مسیر خط‌آهن تهران-شمال قرار دارد. این پل که از جاهای دیدنی سوادکوه به شمار می‌رود و عنوان بزرگ‌ترین پل راه‌آهن شمال کشور را از آن خود کرده است، در سال ۱۳۱۵ افتتاح شد. امروزه از این پل تنها برای عبور قطارهای مسافربری تهران-گرگان، تهران-ساری و قطارهای سوختی و باری استفاده می‌شود. پل ورسک در ارتفاع ۲,۱۴۰ متری بالاتر از سطح دریا ساخته شد؛ به‌طوری که ارتفاعش از ته دره به ۱۱۰ متر می‌رسد و به‌دلیل همین ارتفاع در کتاب رکورد‌های گینس هم ثبت شده است. پل ورسک جزو ارزشمندترین آثار فنی و مهندسی راه‌آهن در شمال کشور به حساب می‌آید که به‌همت یک شرکت دانمارکی ساخته شد. اهمیت تاریخی و مهندسی این پل به‌حدی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در هر صورت جلوه زیبای این پل که در طبیعت کوهستانی البرز قرار گرفته است، هر گردشگری را ترغیب می‌کند تا برای مدتی کوتاه هم که شده، توقفی در طول مسیر خود داشته باشد و از این پل دیدنی بازدید کند. اگر فرصت داشتید، حتما به کنار رودخانه ورسک بروید و از هوای مطبوع این منطقه و چشم‌انداز زیبای اطراف آن نیز نهایت لذت را ببرید. آبشار ورسک هم می‌تواند در برنامه سفرتان قرار بگیرد؛ به‌خصوص که در نزدیکی پل ورسک قرار دارد. این آبشار در شرق روستای ورسک واقع شده است و بهار و تابستان بهترین زمان بازدید از آن به شمار می‌رود.

پل ورسک کجاست؟ پل ورسک در روستای ورسک در شهرستان سوادکوه استان مازندران قرار دارد. این پل در مسیر راه‌آهن شمال کشور روی دره‌ ورسک (عباس‌آباد) به زیبایی هرچه تمام‌تر می‌درخشد. فاصله پل ورسک تا بخش جنوبی شهرستان زیرآب حدود ۴۵ کیلومتر و تا شهرستان قائم ۸۵ کیلومتر است. برای رسیدن به پل ورسک، باید محور فیروزکوه را انتخاب کنید. اگر از تهران راهی می‌شوید، ابتدا به‌سمت جاجرود و گیلاوند حرکت کنید تا در ادامه به شهر فیروزکوه برسید. پس از این شهر از روستاهای گدوک و شورآب نیز گذر کنید تا با قدم گذاشتن به روستای ورسک چشم‌انداز زیبایی از پل ورسک پیشکش شما شود. نقش تاریخی پل ورسک فقط به اتصال جنوب به شمال کشور خلاصه نمی‌شود؛ بلکه سرنوشت دنیا در دوران جنگ جهانی دوم را دستخوش تغییر کرد و اگر این پل و خط‌آهن آن ساخته نشده بود، شاید دنیای امروزی تحت حکمرانی نئونازی‌ها و طرفداران هیتلر قرار داشت. با توجه به نقش تاثیرگذار پل ورسک در جنگ‌ جهانی دوم و کمک‌رسانی به اتحاد جماهیر شوروی، لقب «پل پیروزی» را به خود گرفت. فرماندهان متفقین اذعان داشتند که در صورت نبود راه‌آهن ایران، نقشه جهان تغییر می‌کرد. در جریان جنگ جهانی دوم، قوای روس و انگلیس درصدد ضربه‌زدن به آلمان هیتلری و نیروهای متحدش برآمدند و با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص ایران و وجود خط راه‌آهن و چاه‌های نفت،‌ این کشور را به‌عنوان محلی برای جابه‌جایی سریع اسلحه و مهمات بین نیروهای متفقین انتخاب کردند. به این‌ ترتیب، ایران در سال ۱۳۲۰ به اشغال ارتش متفقین درآمد و به «دالان پارسی» (Persion Corridor) معروف شد. وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلیس و از فرماندهان قوای متفقین، بر اهمیت پل ورسک در پیروزی آن‌ها تاکید کرده بود.

دلیل نام گذاری پل ورسک : عده‌ای معتقدند که ورسک از نام روستایی در اطراف پل گرفته شده؛ اما ظاهرا این باور اشتباه است؛ زیرا در زمان احداث این پل، این روستا و کوه‌های اطراف آن با نام عباس آباد شناخته می‌شدند. بر اساس روایتی دیگر، این نام از روی اسم مهندس «شژا ووسک» گرفته شده که در ساخت پل مشارکت داشته است؛ هرچند سندی برای اثبات این قضیه وجود ندارد. روایت معتبرتر از این قرار است که درختچه‌ای به نام «ورس» در همان حوالی می‌رویید و از همین رو پل مذکور و روستای نزدیک به آن در نهایت ورسک خوانده شدند. با این همه، نام پل در ۲۳ تیر سال ۱۳۲۴ با پیشنهاد وزارت راه به پل پیروزی تغییر پیدا کرد.

پل ورسک را چه کسی ساخته؟ مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۵ طرح احداث راه‌آهن سراسری ایران را تصویب کرد که قدم مهمی در پیشرفت و آبادانی کشور محسوب می‌شد. طبق این طرح یک خط راه‌آهن، جنوب و شمال ایران را به هم متصل می‌کرد؛ هرچند ساخت و ریل‌گذاری آن مستلزم دانشی بود که در آن روزگار در کشور وجود نداشت. به همین منظور حکومت پهلوی تصمیم گرفت که کار ساخت این راه‌آهن را به شرکتی خارجی بسپارد که در نهایت قرعه به نام شرکت دانمارکی «کامپساکس» (Kampsax) می‌افتد. قرارداد ساخت راه‌آهن سراسری در اردیبهشت سال ۱۳۱۲ با مدیرعامل این شرکت دانمارکی، «یورگن ساکسیلد» (Yorgen Saxild) امضا شد. او بعدها در کتاب خاطرات خود با نام «خاطرات یک مهندس دانمارکی» که در سال ۱۳۵۰ به چاپ رسید، نمایی از پل ورسک را روی جلد کتابش به کار برده بود. پیش‌تر این شرکت موفق به ساخت ۱۲۰۰ کیلومتر خط‌آهن در ترکیه شده بود؛ از همین رو توانست مسئولیت این پروژه را به دست بگیرد. بر اساس این قرارداد، شرکت دانمارکی موظف به ساخت ۹۰۰ کیلومتر خط راه‌آهن در مدت‌زمان ۶ سال بود که در ازای ساخت هر متر راه‌آهن، حدود ۱٫۵ گرم طلای خالص (پنج دلار طلا) دریافت می‌کرد. به‌طور کلی ساخت این پل دو میلیون و ۶۰۰ هزار ریال هزینه برداشت.

طرح این پل هوشمندانه و زیبا کار مهندسی اتریشی به نام «لادیسلاوس فون رابسویچ» (L. Von Robcevidc) بود. وی در مصاحبه‌‌ای در آن روزگار گفته بود:

روزی که طرح احداث پل ورسک را تهیه کردم، مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن می‌نگریستند و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یکی از فتوحات علم مهندسی به حساب می‌آوردند. حالا که این پل احداث شده است، همه، من و رفقایم را تحسین می‌کنند و آن را در شمار بهترین پل‌های قشنگ و شاهکار مهندسی می‌دانند.

«هانس اتو نا‌تر» نابغه ریاضی و پل‌سازی که انجام محاسبات پل‌های راه‌آهن سراسری ایران تحت نظارت او انجام شد، سرپرستی مهندسان محاسب و طراح پل ورسک را نیز برعهده داشت.

قبر سازنده پل ورسک : مهندس «والتر اینگر» اتریشی یکی از دیگر مهندسان ساخت پل ورسک بود که گفته می‌شود در زمان تکمیل پروژه سه خط طلا از روی پل به پایین پرت می‌شود و دار فانی را وداع می‌گوید و در روستای ورسک دفن می‌شود.

مراحل ساخت پل ورسک : بهترین مهندسان اروپایی برای نقشه‌برداری و طراحی راهی منطقه شدند و پس از تهیه عکس‌های هوایی از کوه‌های البرز اعلام کردند که مسیر خط‌آهن از روستای عباس آباد عبور خواهد کرد که بعدها به ورسک تغییر نام داد. در ابتدا قرار بود این خط‌آهن از روستای ورسک و کوهستان البرز عبور کند و به‌طرف تونل گدوک ادامه مسیر دهد؛ ولی به‌دلیل شیب تند مسیر، این طرح منتفی شد. مهندسان این مسیر را به‌شکل سه پله‌ای طراحی کردند تا مشکل شیب حرکت قطار در گردنه‌های کوه‌های البرز برطرف شود؛ مسیری که به «سه خط طلا» معروف شد و در حد فاصل بین روستاهای شورآب و ورسک، سه کیلومتر مانده به پل ورسک قابل مشاهده است. در ادامه آن‌ها برای عبور از دره عمیق ورسک باید یک پل می‌ساختند که با توجه به دهانه بزرگ دره و وسایل آن روزگار، کار دشواری به نظر می‌رسید. از آنجا که در زمان ساخت پل ورسک، از ابزارآلات مهندسی و امکانات امروزی خبری نبود، اجرای این پل با ابزارهای ساده‌ای همچون دریل دستی و دینامیت جلو رفت. در ابتدا به‌منظور ایجاد فضایی برای احداث پایه‌های داربست، از دینامیت استفاده و سپس داربستی چوبی نصب شد. برای اینکه بتوانند مصالح ساخت پل را از یک طرف کوه به طرف دیگر ببرند، کابلی به دو طرف دره وصل ‌کردند. دو پایه داربستی، پایه‌های پل را تشکیل می‌دادند که سازه اصلی پل روی همین داربست‌ها ساخته شد. هم‌زمان با ساخت داربست‌ها، عملیاتی برای احداث قالب دال قوس در حال انجام بود. در تمام این مدت، از همان کابل‌ها برای انتقال قطعات پیش‌ساخته و مصالح استفاده می‌شد. سرانجام دو پایه داربست به هم رسیدند و ساخت قالب دال قوسی کامل و نمای آجری روی آن اجرا شد. از اقدامات هوشمندانه در ساخت این پل، احداث تونلی در زیر رودخانه‌ ورسک بود تا به این ترتیب از این پل در برابر طغیان احتمالی رودخانه محافظت شود؛ به همین دلیل قطار پس از چرخشی که در طول مسیر خود دارد، تا ۱۰۰ متر بالاتر می‌رود و بعد روی پل قرار می‌گیرد. در ادامه، کار ریل‌گذاری موقت روی پل انجام شد و قبل از زمستان ۱۳۱۴ اقدامات آماده‌سازی نصب ریل‌بند در دستور کار قرار گرفت. کار ساخت پل در سال ۱۳۱۳ آغاز شد و در سال ۱۳۱۵ به پایان رسید و نتیجه آن پلی به طول ۸۶ متر با ۱۰ دهانه کوچک و یک دهانه‌ بزرگ ۶۶ متری بود. جالب اینکه قطارها پس از پل ورسک، ارتفاعشان را کم می‌کنند تا وارد تونلی در زیر کف دره شوند؛ سپس با عبور از پل روگذر جاده فیروزکوه، وارد ایستگاه ورسک می‌شوند. ساخت پل ورسک کمتر از دو سال به طول انجامید که در این مدت چندین بار توسط رضا شاه مورد بازدید قرار گرفت. او برای افتتاحیه پل در روز پنجم اردیبهشت ۱۳۱۵ شخصا راهی این منطقه شد؛ آن هم از طریق خط راه‌آهن و قطاری که به دستور خودش ساخته شده بود. او در فیروزکوه از قطار پیاده شد و خود را به محل پل ورسک رساند. این طور روایت شده است که رضاخان از دیدن این شاهکار مهندسی حیرت‌زده می‌شود و برای اطمینان از استحکام پل دستور می‌دهد که سرمهندس اتریشی با خانواده‌اش در زیر قرار بگیرند تا اولین قطار از روی پل بگذرد. مصالح این سازه زیبا شامل سیمان، ملات، آجر و شن شسته‌شده است. از نکته‌های جالب‌ در مصالح پل ورسک همین است که در ساخت آن از هیچ فولاد و سازه‌ فلزی و آرماتوری (بتن آرمه) استفاده نشده است. در واقع سازنده فقط از ملات غیرمسلح برای ساخت پل استفاده کرده بود تا هزینه‌های ساخت پل کاهش یابد. هنگام ساخت پل ورسک این تضمین داده شد که برای ۷۰ سال پابرجا خواهد بود؛ هرچند با گذشت نزدیک نود سال از آن روزگار، و اقدامات مرمتی و مقاوم سازی یا همکاری دانشگاه صنعتی شریف هنوز هم مقتدرانه بر فراز دره‌ای عمیق ایستاده است و دانش و تعهد و نبوغ سازندگان خود را به رخ می‌کشد.

لمس تاریخ در موزه باستان شناسی سلیمانیه عراق

اربیل2

«موزه سلیمانیه» (Sulaymaniayh Museum) از موزه های ناحیه کردستان عراق و یک موزه باستان شناسی است. موزه سلیمانیه مسلماً بهترین موزه باستان شناسی در منطقه کردستان عراق بوده و پس از موزه ملی عراق در بغداد، دومین موزه بزرگ این کشور است. این مجموعه کار خود را به طور رسمی از ۱۴ جولای سال ۱۹۶۱ با مدیران و کارکنان متعهد خود آغاز کرد. یونسکو برای حفاظت و ترویج میراث ملی چند ملیتی در عراق با معرفی و به اشتراک گذاری موزه های معتبر بین‌المللی به دولت منطقه ای پذیرفته شده کردستان کمک هایی کرد؛ علاوه بر این، هر ماه کمک های سخاوتمندانه ای از سوی اتحادیه میهنی کردستان و خانم “هرو طالبانی” (Mrs. Hero Talabani) یکی از رهبران آن ها که همسر رئیس جمهور سابق عراق، آقای جلال طالبانی نیز هست، صورت می گیرد. با توجه به شرایط حال حاضر کشور عراق، وضعیت این مجموعه نسبت به دیگر موزه‌های این کشور بهتر بوده و برای گردشگران خارجی، تورهای گردشگری و همچنین مردم محلی بدون هیچ محدودیتی به راحتی قابل دسترس است. هر یک از آثار این مجموعه دارای توضیحاتی به زبان های عربی، کردی و انگلیسی است. کافه یا رستورانی در داخل این مجموعه وجود ندارد. زمانی که مصنوعات موزه باستان شناسی سلیمانیه را تماشا می کنید متوجه می شوید که بر روی بسیاری از مصنوعات برچسب  IM زده شده است، این برچسب نشان دهنده آن است که این ها به موزه عراق تعلق دارند اما عده ای هم معتقدند که این مصنوعات به طور موقت قرض گرفته شده و در موزه به نمایش گذاشته شده است. در این موزه بخشی وجود دارد که در آنجا اشیای تازه کشف شده را مورد بررسی قرار می دهند، آن ها را بازسازی می کنند و بر روی آن ها تحقیقاتی انجام می دهند، در واقع اینجا یک اتاق تحقیقاتی است. گردشگران نمی توانند از بخش تحقیقاتی دیدن کنند و تنها پرسنل بازسازی و تحقیقاتی مصنوعات موزه اجازه رفت و آمد به این بخش را دارند.

هنگامی که وارد ساختمان می شوید، سالن های اصلی را روبه روی خود خواهید دید و اولین اشیایی که با آن مواجه خواهید شد، تکه سنگی از غار کیز کاپان (cave of Kiz Kappan) است که در کنار تکه سنگ هایی از کوه های ربان (Rabana) و میر کولی (Meer Quli) قرار دارد؛ این سه قطعه سنگ ارائه کننده و یادآور نشانه های تاریخی دولت سلیمانیه است. پس از ورود به محوطه اصلی، اگر به سمت راست سالن بروید، محوطه کوچکی را می بینید که اخیراً توسط یونسکو بازسازی شده است. این سالن شامل مصنوعاتی است که مربوط به دوران پیش از تاریخ اسلام تا دوره اسلامی عباسیان به شمار می رود. بسیاری از مهمترین و قابل توجه ترین مصنوعات موزه در این بخش در معرض نمایش قرار داده شده است. در پشت این سالن، موزه به دو سالن بلند متصل شده است. مصنوعات این بخش نیز با توجه به تاریخچه آن ها در تاریخ بین النهرین، جداگانه نمایش داده می شود؛ برخی از مصنوعات نیز متعلق به دولت های محلی امروزی کردستان عراق است. مخروط های باستانی مربوط به زمانی بابلی ها نمونه هایی از مصنوعات مربوط به موزه است، بر روی این مخروط ها می توان نوشته هایی را دید که اطلاعاتی از ساخت و ساز معبد Numushda شهر Kiritab  که توسط پادشاه Enlil-bani، شاه Isin  ساخته شده بود را در بر دارد. مجسمه عبادت کننده سومری (از جنوب بین النهرین مربوط به قرون وسطی؛ ۲۸۰۰ تا ۲۳۰۰ قبل از میلاد)، بلوک کوچکی از برج پیکولی (Paikuli Tower)، لوح گیلگامش (Gilgamesh Tablet)، گوشواره های طلایی، استوانه ای سنگی از Iddi-sin، گرم کن یا مشعل بخور دادن Hurrian، Door Lintel، گردنبندهای مطابق با نمونه اصل و یک لوح رسی با نوشته های باستانی نمونه های برجسته دیگری از اشیای این مجموعه فرهنگی هستند.

ساعات کار و آدرس موزه سلیمانیه عراق : این مجموعه در خیابان سلیم شهر واقع شده است. ساعت کار آن در روزهای یکشنبه تا چهارشنبه ۹:۰۰ صبح تا ۱۲:۳۰ ظهر و پنجشنبه ها ۱۲:۰۰ ظهر تا ۴ بعد از ظهر است. در روزهای جمعه و شنبه تعطیل می باشد. ورود رایگان بوده و نیازی به خرید بلیط نیست. با بازدید از موزه سلیمانیه تاریخ این سرزمین را لمس کنید.

کاخ مروارید (کاخ شمس) البرز

4420588

مهرشهر یکی از مناطق مهم شهر کرج، دارای دو خیابان اصلی به نام‌های ارم و شهرداری است که در انتهای خیابان ارم کاخ مروارید یا همان کاخ شمس پهلوی قرار دارد. پس از ساخت کاخ مروارید و در زمان محمدرضا شاه پهلوی، یک بلوار ۴ بانده و منطقه‌ای ویلایی برای شهروندان در سه فاز در مجاورت کاخ ساخته شد که مهرشهر نام گرفت. شمس پهلوی به دلیل بیماری آسم این منطقه را برای زندگی انتخاب کرد. کاخ مروارید که هم اکنون نیز پا برجاست و عموما از آن با نام کاخ شمس یاد می‌شود، از آثار تاریخی و جاهای دیدنی کرج و استان البرز محسوب می‌شود. کاخ مروارید با زیر بنای ۲۵۰۰ متر مربع برای اقامت شمس پهلوی در سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ بنا شد. این بنا توسط وسلی پیترز، معمار آمریکایی و بنیاد فرانک لوید رایت با صرف هزینه یک میلیون دلار به شکل یک سفره ماهی که صدفی آن را در برگرفته است، طراحی و ساخته شد. این کاخ در زمینی به مساحت ۱۱۱ هکتار با ۲۵۰۰ متر مربع زیربنا در مهرشهر کرج، انتهای خیابان ارم واقع شده است. تا سال ۱۳۵۷ به مدت ۱۲ سال شمس پهلوی و خانواده او در این کاخ زندگی می‌کردند. گفته می‌شود شمس پهلوی در این کاخ ایرانی، اروپایی پذیرای مهمانان ویژه‌ای از داخل و خارج از کشور بوده است. کاخ مروارید یکی از با ارزش‌ترین کاخ‌های تاریخی ایران است و از لحاظ ویژگی‌های فنی از بسیاری از کاخ‌های موجود چند پله بالاتر است و تکنیک‌های که در ساخت، طراحی و رنگ آمیزی این مجموعه به کارگرفته شده حتی از سبک و شیوه ساخت کاخ سعدآباد نیز برتر است. سازه اصلی بنا به صورت سفره ماهی طراحی شده است و ضلع شمالی کاخ و محوطه بیرونی دریاچه نیز به‌ شکل باله‌های سفره‌ماهی اجرا شده‌ است. در طراحی فضای بیرونی دریاچه کوچکی از سه طرف کاخ را احاطه کرده است. همه فضاهای معماری در زیر سقفی با فرم حلزونی و با نورگیرهای گوناگون و به‌شکل دانه‌های مروارید اجرا شده‌ است. تالار طلایی بار، دفتر مخصوص شمس، تالار پذیرایی، سالن سینما، سالن بیلیارد، استخر، آب‌نما، محل نگهداری پرندگان کمیاب، اتاق‌های خواب از بخش‌های متنوع این کاخ هستند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های این کاخ اتاق صدف است که دارای تزئینات مختلفی بوده، به خصوص نمای بیرونی آن که بصورت حلزونی شکل ساخته شده‌ است. این کاخ یکی از مجهزترین، مرفه‌ترین و اشرافی‌ترین بناهای دوره‌ی پهلوی محسوب می‌شود. در ساخت و ساز کاخ شمس، هیچ یک از اصول معماری ایرانی رعایت نشده و سبک، نقشه و ساختار آن کاملا غربی است. معماری این اثر که بخشی از تاریخ معماری مدرن است، با تاثیر از شیوه فرانک لوید رایت از پرآوازه‌ترین معماران آمریکایی است که از سوی یکی از شاگردان ایرانی‌اش به نام عامری شکل گرفته است.

پس از انقلاب این کاخ به بنیاد مستضعفان و بعد از حدود ۱۵ سال به بنیاد تعاون واگذار شد و بنیاد تعاون نیز در ازای هزینه‌ی صدور مجوزِ ساخت‌ و ساز در حدود ۸۰ هکتارِ این مجموعه، ساختمان‌های مسکونی مجموعه‌ی کاخ شمس را به شهرداری فروخت. از آن زمان از این کاخ به‌ عنوان موزه و با نام مجتمع اردویی، تفریحی شهید فهمیده استفاده شده است تا حدود سال ۱۳۸۲ و پس از بارش سنگین برف و با شکایت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، کار این مجتمع تفریحی به پایان رسید. ۳۰ درصد یعنی ۲۷ هکتار از مجموعه‌ کاخ مروارید به اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز واگذار شد تا با مرمت و سامان‌دهی فضای کاخ، امکان بازدید عموم از آن فراهم شود. این کاخ اکنون در وضعیت نامناسبی قرار دارد و گفته می‌شود به بودجه‌ای معادل ۲۰۰ میلیارد تومان برای بازسازی و مرمت نیاز دارد و هنوز مالکیت آن کامل تعیین نشده است. بیشتر بخش‌های بنا دچار آسیب‌های جدی شده است، سقف‌ها نم برداشته‌، جداره‌ و تزیینات سردرها کنده شده‌ و درب‌ها شکسته شده‌اند. آب باغ قطع شده است و درختان نادر آن زرد شده‌اند. این اثر در سال ۱۳۸۲ به شماره ثبت ۷۰۶۷ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.

کاروانسرای تاج آباد همدان

1279168

ساخت کاروانسرا از قدیم در خطه ایران‌زمین امری رایج بوده است و در جای‌جای سرزمین ما کاروانسراهای زیادی وجود دارد. شاید تاکنون در هیچ مقاله معرفی کاروانسرا، به مفهوم و کاربرد دقیق این بنا اشاره نشده است، این فرصت را مغتنم می‌شماریم تا کمی بهتر کاروانسراها را بشناسیم. کاروانسرا ترکیبی است از کاروان، یا کاربان، به معنی گروهی مسافر که دسته‌ای سفر می‌کنند و سرا هم که از زبان پهلوی گرفته شده است، به معنای خانه و مکان است. به زبان ساده می‌توان گفت کاروانسرا ساختمانی است که یک کاروان را در خود جای می‌دهد. پلان کاروانسراها معمولا مربع یا مستطیل است. کاروانسراها ورودی‌هایی بزرگ و بدون تزئین دارند و دیوارهایی به‌عنوان بادگیر در انتهای ساختمان کاروانسرا تعبیه شده است. کاروانسراها در تمام دوره تاریخ ما نقش مهمی داشته‌اند، کاروانسراهایی وجود داشتند که افراد از آن برای اسکان چهارپایان خود استفاده می‌کردند که آن را رباط می‌خوانند. سنت ساخت کاروانسرا چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام در ایران جاری بود و بعد از اسلام هم کاروانسراهای زیبایی در خاک ما ساخته شد، کاروانسرای تاج‌آباد هم یکی از کاروانسراهای زیبای بعد از اسلام است که در عصر صفوی در روستای تاج‌آباد همدان ساخته شده است و از جمله جاهای دیدنی همدان شناخته می‌شود. تاج‌آباد سفلی روستایی از توابع شهرستان بهار در استان همدان است. در لغت‌نامه دهخدا درباره این روستا مطالب زیادی وجود دارد، عبارت زیر بخشی از تعریف تاج‌آباد در لغت‌نامه دهخدا است: تاج‌آباد. (اِخ) دهی از دهستان چهار بلوک بخش سیمینه‌رود شهرستان همدان ۲۸ هزار گزی جنوب باختری قصبه بهار هزار گزی جنوب شوسه همدان به کرمانشاه کوهستانی، سردسیر دارای ۱۳۰۰ تن سکنه هست. محل دقیق قرارگیری کاروانسرای تاج‌آباد در روستای تاج‌آباد سفلی است. این روستا در غرب استان همدان و شهرستان بهار قرار دارد و در واقع نزدیک به جاده همدان به کرمانشاه است. مردم این روستا به زبان کردی باهم صحبت می‌کنند. کاروانسرای تاج آباد در بخش مرکزی روستا قرار دارد.

کاروانسرای تاج‌آباد درواقع یک رباط است و برعکس اکثر کاروانسراهای ایران که دارای پلانی مستطیل شکل هستند، این کاروانسرا دارای پلان مدور است، این پلان در میان کاروانسراهای ایران بسیار کمیاب است و به‌ همین دلیل یکی از جالب‌توجه‌ترین بناهای تاریخی و جاهای دیدنی استان همدان محسوب می‌وشد و در منطقه غرب یکی از مهم‌ترین کاروانسراها به شمار می‌آید. درب ورودی بنا از شرق دارای دو طاق‌نما تزئینی و نمایی مدرن است که دو لنگه درب چوبی بر روی آن قرار دارد. این قسمت محل ورود به اصطبل‌ها و حجره‌های پایین است. در جلو کاروانسرا ۲۶ حجره وجود دارد، کف حیاط کاروانسرا سنگ‌فرش است و ۲ چاه آب داخل بنا است. مصالح اصلی که در ساخت کاروانسرای تاج‌آباد از آن استفاده شده، آجر قرمز و ساروج است. این کاروانسرا، جدا از بخش رباط که مخصوص نگه‌داری احشام بوده، کاروانسرایی زیارتی به‌حساب می‌آید که زائران کربلا از آن استفاده می‌کردند. کاروانسرا به دست بانو جهان قاجار، از نوادگان فتحعلی شاه و حاج میرزا علینقی کوثر همدانی ساخته شده است. جهان خانم از بانوان پرهیزگار و خیرخواه دوران بوده و اقدامات خیرخواهانه زیادی انجام داده است. از دیگر خدمات او می‌توان به ساخت پل روان و بقعه و صحن امامزاده یحیی اشاره کرد. در سال ۱۳۸۸ دستور ترمیم کاروانسرای تاج‌آباد همدان صادر شد. بر اساس بررسی‌های دوران این موضوع مطرح شد که کاروانسرا نسبت به بقعه‌های مشابه وسعت بیشتری دارد و درنتیجه ترمیم و بازسازی آن زمان بیشتری را صرف خواهد کرد. دولت بودجه ۷۰ میلیونی را به این کار اختصاص داد و ترمیم‌های عظیمی در بافت آجرهای بنا صورت گرفت. آجرهای کاروانسرا باید در دو دوره مرمت می‌شد و برای تطبیق آجر مرمت‌شده با آجر اصلی باید آجر را در کوره می‌پختند. در سال ۱۳۹۰ فصل ششم مرمت این بنای تاریخی آغاز شد. جالب است بدانید تنها سه نوع از این مدل کاروانسرا در ایران وجود دارد. نکته دیگری که در رابطه با این بنای زیبا وجود دارد، این است که محدوده تقریبی زمان ساخت بنا تخمین زده شده، ولی هیچ‌گاه زمان دقیقی از ساخت بنا ارائه نشده و دلیل آن‌هم نبودن کتیبه و آجرکاری یا کاشی‌کاری در بنا است.