معماری
قدم زنی در عصر اشکانی!
اگر اهل گشت و گذار در بناهای تاریخی و شهرهای باستانی هستید، تماشای دامغان را از دست ندهید. سرزمینی که به عقیده تاریخ نگاران، در سده چهارم پیش از میلاد با سکونت جمعی از مردم مغان در مسیر رودخانه چشمه علی به ده مغان معروف شد و بعد از مدتی به دامغان تغییر نام داد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید دامغان پیش از میلاد مسیح آنقدر عظمت داشته که اشک سوم و تیرداد اشکانی در سال ۲۴۹ قبل از میلاد آن را پایتخت خود قرار داده بودند. این شهر تا قرن اول میلادی اهمیت خود را حفظ کرد و همچنان مرکز ایالت بزرگ قومس بود و در طول دوران رفته رفته تبدیل به زنده ترین موزه تاریخ ایران شد که در هر گوشه آن، بخشی از تاریخ کهن کشور به چشم می خورد.
از ناری خانه؛ تا تاری خانه : اگر گذارتان به دامغان افتاد، مسجد تاریخانه این شهر را از دست ندهید. مسجدی که در جنوب شرقی دامغان قرار گرفته و نه تنها یکی از بهترین نمونههای مساجد نخستین ایرانی است، بلکه از قدیمیترین بناهای پس از اسلام هم به شمار می رود. مسجد تاریخانه، با تمام سادگی اش، یکی از گیرا ترین بناهای باستانی ایران است که احساس شکوه و زیبایی تمام تاریخ را با اولین نگاه در چشم شما می ریزد. بنایی که خیلی از معماران ایرانی معتقدند با شکوهترین بناهای اسلامی به شمار می رود. درباره وجه تسمیه این مسجد می گویند که تاری به معنای خداست و تاریخانه یعنی خدای خانه. هر چند در این باره نظرات مختلفی وجود دارد که به ورود اعراب به ایران بر می گردد. بر این اساس، گفته می شود که مسجد تاریخانه در گذشته آتشکده بوده و پس از تسلط اعراب، آن را ناریخانه خواندهاند و سپس به تاریخانه معروف شده است. زمان ساخت بنای اولیه تاریخانه هم روایت های مختلفی دارد. نویسنده مرآه البلدان، دستور ساخت تاریخانه را به امیرالمؤمنین علی(ع) نسبت داده و آندره گدار، تاریخ ساخت این بنا را اواسط قرن دوم هجری ذکر کرده است. آرتور پوپ، زمان ساخت این مسجد را بین سالهای ۱۳۰ تا ۱۷۰ هجری دانسته و محمد کریم پیرنیا – معمار و محقق ایرانی- تاریخ ساخت آن را حدود سال ۱۵۰ هجری میداند. در دوره سلجوقی، مناره دایرهشکل دیگری ساخته شده که کتیبهای به خط کوفی از آیات قرآنی روی آن دیده می شود و علاوه بر این، نام بانی آن، بختیار، فرزند محمد در تاریخ ۴۲۰ هجری هم دیده می شود .
مسجد تاریخانه دامغان، یکی از قدیمی ترین ساختمانهایی است که به سبک خراسانی ساخته شده است. این بنا به شدت تحت تأثیر معماری ساسانی و ساختمانها و کاخهای سروستان و فیروزآباد قرار دارد با این حال، بنای امروزی مسجد تاریخانه، دقیقا همان چیزی نیست که بنیانگذاران اولیه آن در نظر داشتند. ظاهرا در قرن سیزدهم هجری قمری، تنها چند ستون از این بنا باقی مانده بود که میرزا آقا عاملی، از وعاظ دامغانی، با کمک مالی مردم، تصمیم به بازسازی طاقهای مسجد می گیرد. اما در زمان بازسازی این مسجد به جای طاقهای بیضی شکل اصلی آن که اغلب فرو ریخته بودند، طاقهای نوکتیز جناغی بنا شدند و صورت کلی بنا را تغییر دادند. هر چند که در بخشهایی از بنا، نمونههایی از طاقهای بیضوی اولیه هنوز هم به چشم میخورد که نشان دهنده اصالت معماری بنا است. طرح اصلی این بنا به سبک صحن مرکزی است؛ یعنی یک صحن بزرگ تقریبا چهارگوش در میانه و در گرداگرد آن رواقهایی با طاق ضربی روی ستونهای مدور. به این ترتیب، ۲۲ دهانه طاق به صحن باز میشود. در سمت چپ بنا، نمای سه بعدی از کاخ سروستان به چشم میخورد و در سمت راست، نمایی از فضای شبستان جنوبی. برای نگهداری طاقها، ستونهای عظیمی از آجر بر پا شده که اگر دقت کنید می بینید که با قوسهایی به همدیگر و به دیوار وصل شدهاند. بر روی این قوسها هم دیواری به بلندی یک متر ساخته اند و بعد، طاقی گهوارهای را بر آن سوار کردهاند. برای حفظ تعادل و اتصال محکم قوسها به ستون، از قطعات چوب استفاده شده است. دهانه طاقی که در مرکز رواق به سمت قبله قرار میگرفته، از دهانههای دیگر عریضتر و بلندتر ساخته شده و بیانگر مراحل اولیه شکلگیری ایوان در مساجد شبستانی ایران است. به این ترتیب، علاوه بر تداوم سنت معماری دوره ساسانی، به مرکز جایی که محراب و منبر در آن قرار دارد، اهمیت خاصی شده است. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که مسجد تاریخانه دامغان، جزء اولین مساجد ایران است که در آن، مناره ساخته شده است. در بخش غربی مسجد، بناهای دیگری می بینید که اگرچه امروز به طور کامل از بین رفتهاند، اما بقایای آنها قابل تشخیص است. درست مثل مناره ای با مقطع چهارگوش… می گویند ساخت این مناره میتواند به تأثیر از مناره مساجد عراق باشد، هرچند ممکن است آنها خود از معماری دوره ساسانی تأثیر پذیرفته باشند. اما در کنار این مناره، در دوره سلجوقی، مناره دایرهشکل دیگری ساخته شده که کتیبهای به خط کوفی از آیات قرآنی روی آن دیده می شود و علاوه بر این، نام بانی آن، بختیار، فرزند محمد در تاریخ ۴۲۰ هجری هم دیده می شود. روی این مناره، تزیینات آجری بسیار زیبایی دیده می شود که سبک و سیاق سلجوقیان را به خوبی در آن می توان دید.
پل طبیعت دومین طرح برتر جهان
پل طبیعت، تندیس سیمین و دومین طرح برتر جهان در سال ۲۰۱۵ را از انجمن بین المللی مدیریت پروژه توسط گروه تخصصی شهید رجایی به نام خود ثبت کرد و با این کار توانست برگی دیگر به افتخارات قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان مجری پروژه اضافه کند. گروه تخصصی شهید رجایی که از زیرمجموعه های قرارگاه خاتم الانبیاء محسوب می شود به عنوان مجری ساخت پل طبیعت توانست تندیس سیمین و دومین پروژه برتر جهان در سال ۲۰۱۵ از انجمن بین المللی مدیریت پروژه با ساخت پل طبیعت به نام خود ثبت کند. معاون هماهنگ کننده گروه تخصصی شهید رجایی گفت: این پروژه ۳۶ ماه به طول انجامید و اگر فرآیند طراحی آن زودتر انجام می شد قطعاً می توانستیم این پروژه را در طول دو سال به سرانجام برسانیم. وی خاطر نشان کرد: اوایل تیر ماه سال جاری ۵ نفر از کارشناسان و ارزیابان انجمن بین المللی که ملیت های لهستانی، کانادایی، نپالی، ترکیه ای و فرانسوی داشتند برای بررسی پروژه پل طبیعت در گروه تخصصی شهید رجایی حضور پیدا نموده و از زوایای مختلف این پروژه را مورد ارزیابی و بررسی کامل و جامع قرار دادند. معاون هماهنگ کننده گروه تخصصی شهید رجایی خاطر نشان کرد: بر اساس مدل PEM پروژه پل طبیعت مورد ارزیابی قرار گرفت و معیارهای ۹گانه ای که ارزیابان برای این پروژه در نظر داشتند از جمله اهداف، رهبری، رضایت ذینعفان، رضایت کارکنان و نتایج حاصله و میزان رعایت استانداردهای خاص پروژه ها از جمله PMBOK و… مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن همراه با مشاهدات میدانی و مصاحبه ها به هیات داوران ارسال گردید.
وی درباره ایمنی پل طبیعت نیز یادآور شد: جوشکاران ما جوشکاران صنایع نفت بودند که در بالاترین رتبه جوشکاری فعالیت می کردند و کل پروژه تست جوش شده است. این پروژه بر اساس محاسبات صورت گرفته در برابر زلزله ای به قدرت بالای ۷٫۵ ریشتر مقاومت دارد. وی خاطر نشان کرد: پروژه ها در سه سطح پروژه های خیلی بزرگ، پروژه های بزرگ و پروژه های متوسط تقسیم بندی شده بود که پل طبیعت در میان پروژه های بزرگ بود. معاون هماهنگ کننده گروه تخصصی شهید رجایی گفت: در مقیاس پروژه های خیلی بزرگ از کشورهای کره جنوبی، روسیه، مکزیک، مالزی و بلژیک و همینطور در مقیاس پروژه های بزرگ و متوسط نیز از ایران (پل طبیعت)، چین، آلمان، برزیل، رومانی و ایتالیا به مرحله فینال راه پیدا کردند که گروه تخصصی شهید رجایی از ایران در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۵ موفق به کسب مقام دوم برای پروژه پل طبیعت (دومین پروژه برتر جهان در سال ۲۰۱۵) شد. وی گفت: همزمان این گروه تخصصی در دریافت جایزه ملی نیز شرکت کرده است که ۲۶ مرداد سال جاری ارزیابی های ملی توسط انجمن مدیریت پروژه ایران انجام شد که اوایل آذر نیز نتایج آن مشخص و اعلام خواهد شد.
نحوه ساخت پل ۲ هزار تنی طبیعت : مدیر پروژه پل طبیعت درباره مراحل ساخت این پل اظهار داشت: از سال ۸۷-۸۶ اجرای پروژه پل طبیعت توسط اراضی عباس آباد مطرح شد با توجه به اینکه اراضی عباس آباد به عنوان یک منطقه گردشگری است این پروژه برای اتصال دو پارک طالقانی و آب و آتش آغاز شده بود و به همین دلیل نیز شرکت نوسازی عباس آباد از گروه شهید رجایی درخواست کرد که این پروژه را اجرایی کند. مدیر پروژه پل طبیعت افزود: پل طبیعت پروژه خاصی بود به همین دلیل برای ساخت آن با مشکلات عدیده ای مواجه بودیم که از جمله آن اتوبان شهید مدرس در زیر این پل وجود داشت که امکان بسته شدن آن حتی به مدت ۱۰ دقیقه نبود.وی خاطر نشان کرد: از آنجائیکه اراضی سرسبز عباس آباد را اتوبان شهید مدرس غرب به شرق و اتوبان همت جنوب به شمال تقسیم کرده بود، با اجرای این پل (طبیعت) غرب به شرق اراضی عباس آباد به یکدیگر متصل شد و راه اتصال دو پارک طالقانی و آب و آتش به یکدیگر هموار شد. وی درباره طراحی پل طبیعت نیز اظهار داشت: اراضی عباس آباد طراحی این پل را به مسابقه گذاشت که نهایتا سه شرکت رتبه اول تا سوم را آوردند و در مجموع یک شرکت برنده طراحی این پل شد و تفاهم نامه ای مابین گروه تخصصی شهید رجایی و اراضی عباس آباد برای ساخت این پل منعقد گردید. وی درباره مشخصات پل طبیعت یادآور شد: طول این پل ۲۸۰ متر و بین ۱۰ تا ۶۰ متر عرض در سه طبقه است که دو طبقه آن تقریبا کامل است و در طبقه سوم دو ایستگاه وجود دارد که ۷۰۰ متر مربع سطح آن است.
مدیر پروژه پل طبیعت یادآور شد: در مجموع ۷ هزار متر مربع سطح این پل است که از این مقدار ۶۰۰ مترمربع فضای سبز دارد. سازه پل، لوله ای است که تماماً جوشکاری شده است و ۱۴ هزار قطعه لوله توسط جوشکاران حرفه ای به یکدیگر متصل شده اند. وی افزود: تمامی قطعات پل با یکدیگر تفاوت دارد و ۲ هزار تن وزن پل است. ارتفاع پل از کف اتوبان نیز ۳۸ متر است و عرض پل نیز از ۱۰ متر تا ۶۰ متر متغیر است و تعداد رمپ نیز ایجاد شده که تردد برای افراد راحت تر باشد. مدیر پروژه پل طبیعت افزود: دو رستوران در طبقه اول این پل وجود دارد که هزار متر مربع سطح رستوران های آن است. وی خاطر نشان کرد: قرارداد پل طبیعت اواخر سال ۸۸ منعقد و از سال ۸۹ مراحل ساخت آن انجام شد و ۳۶ ماه به طول انجامید که اگر نقشه های طراحی آن به موقع ارسال می شد می توانستیم زودتر این پل را تکمیل و به بهره برداری برسانیم. وی به سختی ها و مشکلات ساخت پل طبیعت نیز اشاره کرد و گفت: ساخت این سازه فلزی به دلیل وجود اتوبان در زیر پل کار سختی بود و پلیس راه به هیچ وجه اجازه بسته شدن اتوبان را نمی داد و ما مجبور بودیم که جرثقیل فوق سنگینی را برای ساخت پل و اتصال قطعات بیاوریم که ۱۲۰۰ تن ظرفیت باربری این جرثقیل بود و تنها یک جرثقیل فوق سنگین در کشور وجود دارد که آن نیز در جنوب کشور است ولی با بررسی های صورت گرفته مشخص شد با توجه به قناتی که در زیر پل وجود دارد و خاک رُس امکان حضور جرثقیل در این محدوده را نداشتیم.
مدیر پروژه پل طبیعت افزود: بنابر این گروه شهید رجایی با توجه به سابقه پل سازی که داشت تصمیم گرفت در ارتفاع ۲۵ متر از سطح اتوبان میز کاری به وسعت ۱۰ متر و به طول ۳۰۰ متر با تحمل باری به وزن ۱۰ تن ایجاد کند و ستون هایی برای عرشه پل زده شد که ۱۳۰۰ تن وزن آن بود. وی اظهار داشت: با توجه به روش ساخت پل طبیعت به صورت پلت فرم این پل به صورت بافتنی به یکدیگر بافته شد و این اقدامات ۲۵ متر بالاتر از سطح زمین انجام شد که ۳ تاورکرین برای این کار در نظر گرفته شده بود که با این روش توانستیم مشکلات را برطرف کنیم. مدیر پروژه پل طبیعت یادآور شد: ایجاد پلت فرم برای اولین بار بود که اجرایی شد و با توجه به اینکه امکان ریزش مصالح به سطح اتوبان نیز وجود داشت تصمیم گرفتیم تونل های حفاظتی نصب کنیم که در قبال افتادن قطعات خسارتی وارد نشود. البته ناگفته نماند که خوشبختانه این پروژه بدون هیچ حادثه ای به اتمام رسید. وی خاطر نشان کرد: سطح پل از چوب ساخته شده است که با زیرسازی خاصی این چوب ها در سطح پل جا گرفته اند. این چوب ها از کشور مالزی وارد شده و ۷۶۰۰ متر مربع زیرسازی این پل با چوب بوده است.
فعالیت ۱۵۰۰ نفر در ساخت پل طبیعت : مدیر پروژه پل طبیعت خاطر نشان کرد: در طول ساخت این پل حدود ۱۵۰۰ نفر فعالیت داشتند و تماماً به دست متخصصان ایرانی و پیمانکاران دست دوم گروه ساخته شده است. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با حضور ۵ نفر از کارشناسان از کشورهای مختلف به ایران و بازدید از این پل چه نظری داشتند، گفت: اجرای پروژه پل طبیعت در ایران برای انها جذاب بود چرا که این پروژه ایده و جذبه ای محیط زیستی دارد. مدیر پروژه پل طبیعت گفت: ما در ساخت این پل محیط زیست را حفظ کردیم و اجازه ندادیم که درختی قطع شود و البته از لحاظ مهندسی پروژه (پل طبیعت) به اعتبار رعایت الزامات محیط زیست بسیار سخت بود.
مقاومت پل طبیعت در برابر زلزله ۷٫۵ ریشتری : وی درباره ایمنی پل طبیعت نیز یادآور شد: جوشکاران ما جوشکاران صنایع نفت بودند که در بالاترین رتبه جوشکاری فعالیت می کردند و کل پروژه تست جوش شده است. این پروژه بر اساس محاسبات صورت گرفته در برابر زلزله ای به قدرت بالای ۷٫۵ ریشتر مقاومت دارد. پروژه پل طبیعت در حال حاضر تبدیل به یک نماد ملی در پایتخت شده است و روزانه تعداد کثیری از شهروندان و گردشگران از این پل که الگو گرفته از طبیعت است بازدید می کنند.
قدیمی ترین نیایشگاه دنیا
قدیمی ترین نیایشگاه خشتی دنیا در میان مرزهای کشور ما جا خوش کرده است. جایی درست در ۶۰ کیلومترى جنوب شرق همدان و ۲۰ کیلومترى شمال غرب ملایر… روى تپه اى به ارتفاع ۳۷ متر که قدمتش به عصر آهن و اوایل استقرار مادها در ایران برمى گردد. اگر گذارتان به ملایر افتاد، می توانید نام و نشان ارگ نوشیجان را از بومیان منطقه بپرسید. ارگی که نه تنها قدیمی ترین نیایشگاه خشتی دنیا به شمار می رود، بلکه یکی از ناشناخته ترین بناهای کشور است که اگر چه از سال ۱۳۴۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، اما سال ها در معرض باد و باران، بخشی از تاریخ مجسم خود را از دست داده است. برای تماشای تپه نوشیجان حتما از یک راهنما کمک بگیرید. این راهنما حتما به شما خواهد گفت که بناهای موجود بر بخش های بالایی تپه مربوط به دوره پارت ها هستند، مناطق میانی مربوط به دوره هخامنشى و بناهای موجود در پایین آن از دوره مادها برجاى مانده اند . ارگ نوشیجان در سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۸ از سوی موسسه ایرانشناسی بریتانیا مورد کاوش های باستان شناسی قرار گرفت که دستاورد فعالیت های آن ها، شناسایی سه دوره معماری باستانی متعلق به ماد، هخامنشی و اشکانی بود. پس یادتان باشد برای تماشای تپه نوشیجان حتما از یک راهنما کمک بگیرید. راهنمای منطقه حتما به شما خواهد گفت که بناهای موجود بر بخش های بالایی تپه مربوط به دوره پارت ها هستند، مناطق میانی مربوط به دوره هخامنشى و بناهای موجود در پایین آن که روى سازه طبیعى تپه بنا شده اند، از دوره مادها برجاى مانده اند. بنابراین، شما با تپه ای کاملا استثنایی رو به رو هستید که در یک نگاه بخشی از هویت باستانی تان را مقابل چشمانتان می آورد!
در دوره مادها، ارگ نوشیجان مهمترین نیایشگاه مردم به شمار می رفته و به همین دلیل باستان شناسان معتقدند که عناصر موجود در این مجموعه اولین الگوهاى نیایشی مردم آن زمان را نشان می دهد. این در حالی است که به دلیل اهمیت خاص بنا، می توان اوج هنر معمارى ایرانى را در ارگ نوشیجان دید… ارگی که در فلات قاره ایران از منحصر به فردترین و ارزشمندترین آثار تاریخى کشور محسوب می شود. در ضلع غربی ارگ نوشیجان می توانید اولین نیایشگاه ارگ را ببینید و کمی آن سو تر، تالار ستون دار آپادانا را که در نزدیکی معبد مرکزى دومین نیایشگاه به چشم می خورد. بقیه این بنا را اتاق ها، انبار، تونل، و حصار و دژ تشکیل می دهند. تالار ستون دار، محوطه ای است با ۱۲ پایه سنگی و ستون هایی از چوب که در گذر زمان از بین رفته اند. در اطراف این سالن ساختمان های کوچکی به شکل اتاق وجود دارند که ظاهرا ساختمان های مسکونی محسوب می شدند. این تالار پنجره هایی شبیه به پنجره های بزرگ سنگی در تخت جمشید دارد که جلوه خاصی به آن می بخشند. در خارج از قلعه، حصاری مرتفع و خشتی را می بینید که با ارتفاع هشت متر و چینه های پهن و شگفت انگیزی که دارد، در طول زمان وظیفه سرکوبی دشمن را به عهده داشته است. معبد مرکزی یا دومین آتشگاه هم در مرکز مجموعه قرار دارد و بناهای دیگر در اطراف آن ساخته شده اند. ساختمان این آتشکده هشت ضلعی است و در کوچکی از اتاق کنار آتشکده، این فضا را به طبقه دوم می رساند. آتشدان این معبد در گوشه ساختمان آتشکده قرار گرفته که حدود یک متر از کف معبد ارتفاع دارد و در اطراف آن شیاری تعبیه شده است که از ریختن مواد باقی مانده ناشی از سوختن چوب به داخل معبد جلوگیری می کند. علاوه بر این، ارگ نوشیجان چهار اتاق دارد که متاسفانه سقف تمام این اتاق ها خراب شده اند. اما در گذشته این سقف ها به شکل تخم مرغی ساخته شده بودند و در آنها دو سوراخ برای تهویه هوا به چشم می خورد. باستان شناسان احتمال می دهند که این اتاقها محل نگهداری طولانی مدت غذا و آذوقه بوده اند. در خارج از قلعه، حصاری مرتفع و خشتی را می بینید که با ارتفاع هشت متر و چینه های پهن و شگفت انگیزی که دارد، در طول زمان وظیفه سرکوبی دشمن را به عهده داشته است.
گذری در گران ترین شهر دنیا…
اینجا همه چیز منظم است و خبری از بی نظمی، ترافیک، بوق ماشین ها، تأخیر و دیر رسیدن نیست… اینجا زوریخ، گران ترین شهر دنیا است. زوریخ بزرگ ترین و پرجمعیتﺗﺮین شهرِ سوئیس و پایتخت فرهنگی این کشور است که در ابتدای ورود به آن، بیشترین چیزی که جلب توجه می کند، آرامش حاکم در میان مردم است؛ آرامشی که ناشی از دور بودن هیاهوهای رایج در یک کلان شهر است.حمل ونقل عمومی به ویژه خطوط تراموا مهمترین ویژگی شهر زوریخ است که بخش زیادی از آرامش حاکم در این شهر را سبب شده است. همه جای شهر تحت پوشش خطوط مختلف تراموا، مترو، اتوبوس و همچنین قایق های مخصوص حمل مسافر است و در هر ایستگاه تایم ورود هر خط اعلام می شود که علیرغم تداخل برخی از خطوط تراموا با مسیر عبور خودرو، اما کمترین تأخیری در ورود و خروج آنها از ایستگاه مشاهده نمی شود. حرکت وسایل حمل و نقل عمومی در این کشور معروف به ساعت به قدری دقیق است که می توانید ساعت تان را با ورود قطار یا تراموا به ایستگاه تنظیم کنید. خرید بلیت به صورت مکانیزه که دستگاه آن در همه ایستگاه ها نصب شده است، مشخص بودن مسیر حرکت از طریق نقشه هایی که در ایستگاه ها و داخل ترن ها قرار دارد و اعلام لحظه به لحظه ایستگاه ها و مشخص بودن ایستگاه های مشترک، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را برای هر شخصی مهیا می کند و حتی توریست ها هم با هر زبان و درک و فهمی در بدو ورود به راحتی می توانند با استفاده از این وسایل خودشان را به نقطه دلخواه شان برسانند.
حتی در داخل تراموا قبل از رسیدن به ایستگاه هایی که با دیگر خطوط مشترک هستند، ساعات ورود خط های دیگر درج می شود و نام ایستگاه های دیگر هم با تایم رسیدن مشخص شده است. سوئیسی ها در احداث خطوط تراموا آنقدر باتجربه هستند که به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله آمریکا تجربیات شان را منتقل کرده اند.تراموا و قطارهایی هم برای استفاده افراد ویلچرنشین وجود دارد که ساعات ورود آن ها نیز روی تابلوها با علامت ویلچر مشخص است. با وجود آنکه برای ورود به مترو و تراموا محلی برای ارائه بلیت تعبیه نشده و کسی بلیت چک نمی کند، اما همه خود را موظف می دانند از دستگاه های مکانیزه بلیت خریداری کنند. بلیت هایی که قیمت روزانه ی آن حدود ۸ فرانک (معادل ۳۲ هزار تومان) و تک سفر آن حدود ۲ تا ۴ فرانک است. ارقامی که براساس مسیر حرکت در منطقه ۱۱۰ زوریخ که مراکز اصلی در آن واقع شده، متغیر است. تعدد وسایل حمل ونقل عمومی در زوریخ و خلوت بودن آنها در کنار استفاده زیادی که از دوچرخه می شود باعث شده کمتر ماشین شخصی در سطح شهر دیده شود و برخلاف اکثر کلان شهرها، از ترافیک های آزاردهنده در سطح شهر خبری نیست. در آنجا بهانه رایجی برای دیر رسیدن با عنوان «در ترافیک گیر کردم» وجود ندارد.
زوریخ ضمن آنکه دو سال پیاپی است شهری با بهترین کیفیت زندگی در جهان شناخته می شود، در اواخر شهریور هم به عنوان گرانقیمت ترین شهر جهان شناخته شد و از جمله شهرهایی است که مردم در رفاه کامل به سر می برند. به طوریکه در سطح شهر هیچ نشانی از تکدی گری نیست و یا حتی دست فروشی هم دیده نمی شود. هزینه های بالای زندگی در این شهر باعث شده مهاجران کمتری هم به این شهر مهاجرت و در آنجا زندگی کنند. نماد شهر کلیسایی با برج هایی دو قلو به نام “گراس مونستر” در کنار رود لیمات است که در روبروی آن کلیسای دیگری به نام “فرامونستر” با برج تیز سبز رنگ بلندی که نقاشی شیشه های داخل آن مشهور است قرار دارد و شب ها جلوه زیبایی را به شهر می دهند. راس هر ساعت تا دقایق زیادی صدای ناقوس کلیساها در شهر طنین انداز می شود.
خانه تاریخی زند در قم
خانه تاریخی زند را شاید خیلی ها نشناسند؛ خانه ای تاریخی بازمانده اواخر عصر قاجار در دل قم که معماری اصیل ایرانی را به نمایش در آورده است. خانه زند که امروزه به موزه مردمشناسی شهرت دارد در مرکز بافت قدیمی شهر قم(محله گذرقلعه) در کوچه باریکی واقع شده است. در دو طرف این خانه دو تابلوی متفاوت به چشم میخورد؛ بر روی یکی سال ثبت ملی خانه یعنی ۱۳۷۷ درج شده و دیگری در نقطه مقابل، سال ثبت خانه را در فهرست آثار ملی، ۱۳۷۹ هجری شمسی نشان میدهد. وارد خانه که شوید دو حیاط می بینید که مربوط به خانه دو برادر از بازماندگان قاجار با نام های حاجی خان و حاج علی هستند که قدمت شان به ۱۳۰ سال قبل یعنی اواخر دوره قاجار باز می گردد.
مجموعه موزه مردم شناسی قم شامل این دو خانه می شود که دارای ۱۴ اتاق، ۳۶ درب و پنجره چوبی از جنس گردو و ون و ۱۴ ستون سنگی است. این بنا با توجه به مواد و مصالح موجود در منطقه که شامل سنگ، خشت، چوب، آجر و گچ بنا شده که شاخصه معماری عصر قاجار بوده و نشان از مصالحی است که در دل کویر ایران بیش از هرچیز در ساخت و ساز و معماری مورد استفاده قرار می گرفته که البته چند باری در طول تاریخ مرمت شده ولی بافت اصیل آن دست نخورده باقی مانده است.
در بدو ورود به خانه وارد حیاطی می شوی که بر آجر فرش های منظم و مربعی شکل گام های گذاشته می شود و اولین چیزی که به چشم می آید حوضی هشت ضلعی با قوسی هایی در چهار ضلع فرعی و کاشی های فیروزه ای رنگ در کف و فواره ای در مرکز حوض که درست در مرکز حیاط خودنمایی می کند. شاخصه معماری عصر قاجار استفاده فراوان از آجر است که در این بنا نیز به وفور به چشم می خورد و در زیر تاقی دور ساختمان یک ردیف خشت آبی رنگ به چشم می خورد که این رنگ آبی لعاب و یا رنگ نیست بلکه رنگ این نوع خاک است که با درجه معینی حرارت در کوره های آجرپزی به رنگ آبی در می آید. در این بنا ستون هایی می بینید که هیچکدام از نظر طرح با دیگری یکی نیست و هرکدام طرحی متفاوت با سایر ستون ها دارد. پایه ستون های ساختمان هم دستی را که دسته گلی را گرفته نمایش می دهد و بیانگر خوش آمدگویی بخش شاه نشین در لحظه ورود شاه به ساختمان بوده است.
در بدو ورود به خانه وارد حیاطی می شوی که بر آجر فرش های منظم و مربعی شکل گام های گذاشته می شود و اولین چیزی که به چشم می آید حوضی هشت ضلعی با قوسی هایی در چهار ضلع فرعی و کاشی های فیروزه ای رنگ در کف و فواره ای در مرکز حوض که درست در مرکز حیاط خودنمایی می کند، که با چهار باغچه یک متری در چهار سوی حوض محصور شده و گل های سرخ آن نشان از روح لطیف و دوستدار طبیعت ساکنان این خانه است. این خانه دو سال پس از خرید خانه حاجی خان خریداری و در سال ۱۳۷۹ شمسی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. روبری ورودی خانه یک ردیف پله پنج تایی دیده می شود که به دو اتاق تو در تو منتهی شده که امروزه قسمتی از بخش اداری موزه مردم شناسی می باشد؛ در ضلع میانی حیاط ردیفی دیگر از پله وجود دارد که با طی شش پله عریض به ایوانی یک متری می رود که ۱۶ درب چوبی مستطیلی در دو جانب ایوان به چشم می خورد که به چهار اتاق راه می یابد.
اتاق های ضلع میانی با چهار ویترین که نمایشگر ابزار و سلاح های مفرغی، ظروف مسی و مفرغی و… هستند، در دو جانب این راهرو قرار دارند. اتاق انتهایی که کوچک و کمی نامتقارن است با پلانی ذوزنقه ای که بر دورتا دور دیوارهای اتاق قاب عکس های قم کهن را نمایش می دهد. در اتاق دیگر رفته زنی با لباس های عصر قاجار با دستانی پینه بسته در حال آسیاب کردن گندم با سنگ ساب و هاون دستی است، در مجاورت او مردی گیوه دوز نشسته که نگاه خسته اش از مشقت سوزن زنی برای دوخت گیوه ها حکایت می کند که سوی چشمانش را به زوال می برد، مرد دیگری با لباس محلی و قدی خمیده با گاوآهن چوبی در حال شخم زدن زمین کشاورزی خود است همه این ها حکایت از مشاغلی دارد که ساکنین قم قدیم به آنها مشغول بوده اند. ضلع دیگر بنا که به ورودی خانه متصل است با هشت درب چوبی کوچک به دو اتاق متصل بهم ختم می شود که در اتاق اول دو لنگه درب امامزاده باوره کهک قرار دارد که برای نگهداری آنها را به این موزه منتقل کردند که قدمتی ۴۰۰ ساله دارد و دیگر اثری که در این اتاق دیده می شود منبر مسجد روستای وشنوه، که متعلق به ۶۰۰ سال قبل است و در گوشه اتاق نیز ماکت بنا به چشم می آید. در اتاق میانی مردی سفالگر را نشان داده که با ظرف و اشیا ساخته شده اش شغل خود را با توجه به مصالح موجود در منطقه معرفی می کند که پشت چرخ سفالگری در حال ساخت اشیا و ظروف سفالی برای فروش است. از اتاق که بیرون میایی پس از عبور از سومین ردیف پله های خشتی به حیاط می رسی که با کمی چرخش به سمت راست و عبور از چند پله به درب چوبی مشبکی می رسی که به زیر زمین راه می یابد؛ سه تخت برای نشستن و گلیم هایی آویز شده بر دیوارها چیزهایی است که در نگاه اول در زیرزمین خانه به چشم می خورد؛ فضای میانی زیرزمین صحنه ای از قهوه خانه های قدیم را نشان می دهد که جایی برای رفع خستگی، تبادل اخبار و اطلاعات شهر و روستا میان ساکنین و عرصه ای برای نمایش پهلوانی و جوانمردی بوده که امروزه این نکته در قهوه خانه ها به فراموشی سپرده شده است.
سمت چپ دالان ورودی خانه چهار اتاق تودرتو دیده می شود که در راهروهای میانی چهارخمره سفالی که بیش از ۸۰۰ سال قدمت دارد با طرح های ساده پشت شیشه درها به نمایش گذاشته شده است. با عبور از دو پله کوچک به دالانی با طاق قوسی قدم می گذارد که در بخشی با یک رشته پله کم عرض که پیخ خورده به پشت بام راه می یابد و قسمت دیگر به اتاق های تودر تو ختم می شود.بر دیوار اولین اتاق این ضلع ساختمان قاب هایی از نسخ خطی دیده می شود پس از آن با عبور از راهرویی کوتاه که در آن زنی ایرانی با طرحی از لباس های اصیل زنان قدیم با پارچه های رنگارنگ به نمایش گذارده شده و روبروی آنهم خمره ای بزرگ سفالین دیده می شود. اتاق بعدی با قاب هایی از لباس، کف پوش و گیوه، و پارچه های قدیمی که نشانگر پوشش و جنس پارچه منطقه در دوران تاریخی است، به نمایش درآمده است و اما اتاق آخر این ردیف محفلی است قرآنی که زنان با لباس هایی پوشیده چارقدهای بلند در حال قرائت قرآن و سواد آموزی به سبک قرآنی هستند. با عبور از در چوبی مشبک و هلالی به حیاط می رسی و با گذر از شش ردیف پله به ایوان مجاور راه می یابد که دو ستون و پنج درب مستطیل چوبی دیده می شود که این درها به دو اتاق منتهی می شود. اتاقی که نمایشگر سبک و سیاق زندگی مردم ایران قدیم است؛ لحاف کرسی نقطه گرما بخش زندگی ساکنین شهر و روستا؛ محفل عشق و یادآور خوشی و مرارت های زندگی ایران قدیم؛ مکانی برای گردهمایی و بحث و هم صحبتی اهالی خانه با یکدیگر و… اتاق پشتی این بخش بازنمایی از مکتب خانه های قدیم است که مکانی آموزشی برای فرزندان بوده و معلم مکتب با کمک قرآن و دیوان حافظ و مولوی به بچه ها سواد می آموزد و در صورت نیاز برای تنبه آنها از چوب و فلک استفاده می کرده که در اینجا این وسیله تنبیه و اصلاح بچه نیز به چشم می خورد و با دیدنش درد را ناخودآگاه در کف پاهای خود حس می کنی؛ گویی تو به جای آن طفل خبط کرده ای و در حال مجازات و تنبیهی! آخرین ضلع خانه نیز با با سه در دیده می شود که با دو پله و عبور از دالانی کوتاه به اتاق مشرف بر حیاط منتهی می شود که درب این اتاق به راهرو ورودی ساختمان راه می یابد.