طبیعتگردی
جنگل جیغ
تجربه ترس، ترشح آدرنالین و گردشگری وحشت یکی از تفریحاتی است که این روزها طرفداران بسیاری دارد. جنگل جیغ، یکی از ترسناکترین جنگلهای ایران و یکی از جاهای دیدنی مشهد است که گردشگران را هر سال بهسمت روستای سربرج میکشاند. نام این جنگل هر کسی را کنجکاو میکند و همه میخواهند سر از راز این جنگل دربیاورند. جنگل جیغ مشهد بر اساس داستانهای محلی، جنگلی نفرین شده و محل زندگی اجنه و شیاطین است؛ اما آیا این داستان واقعی است؟ برای بازدید از جنگل جیغ مشهد باید دل شیر داشته باشید؛ زیرا این جیغها کاملا واقعی هستند و این داستان تنها برای جذب گردشگر روایت نشده است. چه بسیار افرادی که در ابتدا فکر میکردند با داستانی تخیلی روبهرو هستند؛ اما با شنیدن صدای جیغها در جنگل پا به فرار گذاشتهاند. جنگل جیغ یکی از جاهای دیدنی استان خراسان رضوی در روستای سربرج، در بخش طرقبه است. این روستا در جنوب مشهد قرار دارد و فاصله آن تا مرکز این شهر تنها ۳۲ کیلومتر است. بسته به ترافیک و ساعت حرکت، حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه برای رسیدن به سربرج از مشهد باید رانندگی کنید. فاصله جنگل جیغ تا تهران ۹۲۴ کیلومتر است و طی کردن این مسافت حدود ۱۱ ساعت به طول میانجامد. برای رسیدن به جنگل جیغ مشهد از تهران باید از طریق اتوبان آزادگان وارد اتوبان امام رضا شوید. سپس مسیر را برای حدود ۸۷۰ کیلومتر ادامه دهید تا پس از گذر شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و سبزوار به نیشابور برسید. پس از عبور از نیشابور، ملک آباد و باغچه، کمی بعد از پلیس راه باغچه از اتوبان نیشابور – مشهد وارد آزادراه مشهد – باغچه شوید. انتهای این آزادراه به بزرگراه سلسله الذهب و سپس بزرگراه کلانتری میرسد. مسیر را ادامه دهید و وارد این بزرگراهها شوید. پس از چند کیلومتر رانندگی در بزرگراه کلانتری، پس از عبور باغ گیاهشناسی مشهد از طریق خروجی وارد خیابان حافظ در سمت چپ جاده شوید. خیابان حافظ را تا انتها بروید و در انتها بهسمت راست وارده جاده خلج شوید. از ابتدای این جاده نسبتا پرپیچوخم تا روستای سربرج ۲۳ کیلومتر (حدود نیم ساعت) راه است. در دوراهی اول پس از دیدن تابلوی روستا بهسمت راست بپیچید. از اینجا حدود هفت کیلومتر تا روستای سربرج راه است و جنگلهای معروف جیغ در سمت چپ جاده قرار دارند. البته بعضی از این جنگلها باغ شخصی هستند و گردشگران نمیتوانند وارد آنها شوند. برای دسترسی به جنگل جیغ نیازی به پیادهروی طولانی نیست و افراد کمتوان و میانسال نیز میتوانند به بازدید از آن در روستا بروند.
دلیل نامگذاری جنگل جیغ : جنگل جیغ را به خاطر صداهای عجیبی (شبیه به سوت یا جیغ) که در طول شب تا سپیدهدم در آن طنین میاندازد به این نام نامگذاری کردهاند. تمام افرادی که تا به امروز از جنگل جیغ مشهد دیدن کردهاند، این صدای جیغ گوشخراش و عجیب را تایید میکنند. یک نکته ترسناک دیگر درباره این جنگل این است که صدای جیغ بهمحض تاریک شدن هوا به گوش میرسد و روزهای این جنگل با دیگر جنگلهای معمولی هیچ تفاوتی ندارد. صدای جیغی که در جنگل جیغ مشهد به گوش میرسد دقیقا به صدای جیغ زنی شباهت دارد که گویی در حال سوختن در آتش است و از ته دل فریاد میزند. بدون شک، شنیدن این صدا هر کسی را خواهد ترساند. در سالهای اخیر بسیاری از افراد که این داستان را باور نداشتند یا اهل ماجراجویی بودند به بازدید از جنگل جیغ رفتهاند؛ اما بسیاری از آنها در نیمه راه پشیمان میشوند و بازمیگردند. در جنگل جیغ که با نام جنگل سربرج و جنگل مج نیز شناخته میشود، گیاهانی چون درختان میوه گیلاس، گردو، سیب و چنارهای سر بهفلک کشیده در اطراف رودخانه و حیواناتی چون گرگ، روباه و پرندگانی چون عقاب و قرقی دیده میشوند.
راز جنگل جیغ مشهد : باور به مسائل ماورایی در قرن بیستویکم شاید کمی مشکل به نظر بیاید؛ پس آیا توجیهی علمی برای صداهای جیغ در جنگل جیغ وجود دارد؟ راز جنگل جیغ مشهد چیست؟ قبل از توضیح علمی صداهای عجیب جنگل جیغ بهتر است بدانید که این جنگل در دره و در کنار رودخانه سربرج، یکی از سرچشمههای سد طرق قرار دارد. رودخانه سربرج در دوران گذشته رودی بسیار پرآب و خروشان بود؛ اما متاسفانه خشک شد و تنها در برخی فصول سال جریان داشت. این رودخانه پس از سالها دوباره در سال ۱۳۹۰ پرآب شد. در سال ۱۳۹۰، همزمان با پرآبشدن عجیب و رمزآلود این رودخانه، صداهای جیغ در این روستا و جنگل شنیده شدند. نکته جالب توجه در داستان این روستا این است که پس از به وجود آمدن صدای جیغ، آب رودخانه در تمام فصول سال جریان دارد و در هیچ فصلی بیآب نمیشود. همین مسئله باعث شد تا افسانهها و روایات بومی بسیاری درباره منشا صداهای این جنگل به وجود بیایند. برخی افراد اعتقاد دارند که جنگل جیغ، محل سکونت اجنه و شیاطین است و شب هنگام، شیاطین و روحهای نفرین شده در این روستا پرسه میزنند و این صداهای دلخراش را از خود درمیآورند. برخی نیز بر این باور هستند که زنی در این جنگل در بین شعلههای آتش سوزانده شده و به قتل رسیده است و به همین دلیل، هر شب با صدای جیغ بهدنبال قاتل خود میگردد. تحقیقات بسیاری درباره علل به وجود آمدن صدای جیغ در جنگل جیغ مشهد انجام شده است. یکی از نظریهها حمله تعداد زیادی ملخ در سال ۱۳۹۰ به این جنگل است. این ملخها بهدلیل وجود آب رودخانه به روستای سربرج حملهور شدند و در طول شب صداهایی از خود درمیآورند که باعث به وجود آمدن صدای عجیب و غریب جیغ شده است.
برخی نیز باور دارند که تغییرات آب و هوایی و صدای پیچیدن باد در بین شاخ و برگ درختان، صداهای جیغ مانند این جنگل را تولید میکند؛ البته باید بدانید که در بسیاری از شبها، حتی نسیمی ملایم نیز در جنگل نمیوزد و بازهم این صداها به گوش میرسند. با وجود این نظریهها باز هم پاسخ مشخصی برای چگونگی به وجود آمدن این صداها به دست نیامد؛ زیرا خود این پاسخها باعث به وجود آمدن سوالهای جدیدی شدند. بهطور مثال، چرا ملخها خسارتی به این منطقه وارد نمیکنند؟ یا اینکه آیا پیش از سال ۱۳۹۰، باد در این جنگل نمیوزید؟ اوایل اهالی روستا توجهی به جیغ ها نشان نمیدادند؛ اما به مرور و با ادامهدار شدن آن، دهیار روستای سربرج طرقبه تصمیم گرفت موضوع را پیگیری کند. ابراهيم عرب، دهيار این روستا درباره منبع صداهای جنگل جیغ اینطور میگوید: هنگامی که اين صدا باعث ترس برخی اهالی روستا و گردشگران شد، موضوع را به بخشداری منطقه اطلاع داديم و آنها نيز با اعزام كارشناس به اين منطقه و تحقيقات ويژه اعلام كردند اين صدا مربوط بهنوعی خاص از جيرجيرک است كه در زبان محلی به آن «كز» یا «چز» میگویند. در واقع سالهای پربارش كه آب فراوان است و رودخانه سربرج خشک یا کم آب نمیشود، اين جیرجیرکها به روستا حمله میکنند و در لابلای درختها و گياهان پنهان میشوند. ممکن است روی هر درخت نزدیک ۳۰۰۰ جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرکها در حاشیه دو كيلومتری رودخانه هستند و تعداد زياد آنها باعث شده است که آواز دسته جمعیشان مانند صدای جيغ و زوزه به نظر برسد. اين جيرجيرکها تا ۴۰ روز زنده هستند و بعد از بين میروند.
با وجود تحقیقات و معرفی جیرجیرکهای محلی (چز، زنجره یا جیرجیرک دشتی) بهعنوان منشا صدای جیغ، این سوال مطرح میشود که چرا از سال ۱۳۹۰ و زمانی که این رودخانه دوباره به جریان افتاد، دیگر حالت فصلی ندارد و همیشه پرآب است؟ یا اینکه چرا تاکنون هیچ یک از گردشگران این تعداد جیرجیرک را در نزدیکی رودخانه روستای سربرج ندیدهاند؟ تا به امروز پاسخ مشخصی به این سوالها داده نشده است و برخی باور دارند که نتیجه این تحقیقات، تنها تلاش مسئولان برای جلوگیری از رعب و وحشت بیشتر در روستا است. در سفر به روستای سربرج به خاطر داشته باشید که به فرهنگ اهالی احترام بگذارید و مراقب محیط زیست باشید. از ریختن زباله (ته سیگار، پوست میوه، پلاستیک و غیره) و همچنین آسیب رساندن به درختان و آتش روشن کردن در جنگل نیز بپرهیزید. در انتها باید بگوییم که وجود این شایعات باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای روستاییان شده است؛ مشکلاتی چون ارزان شدن زمینها و باغهای منطقه و عدم تمایل غیربومیان برای خرید ملک. یک جاذبه رعبآور مانند جنگل جیغ شاید برخی از گردشگران را به این سمت بکشاند؛ اما بیشتر افراد یا به بازدید از روستای کوهستانی و تاریخی سربرج نمیآیند یا شب را در این منطه سپری نمیکنند.
باغ فتح آباد تبریز
درباره چگونگی ساخت این باغ و بانیان آن، اطلاعات کمی وجود دارد. تنها سندی که در آن به این باغ اشاره شده، کتاب «باغهای ایران و کوشکهای آن» تالیف دونالد ویلبر است. ویلبر در این کتاب باغ فتحآباد را اینچنین وصف کرده است: «در نزدیکی شاه گل باغی به نام فتحآباد واقع شده است. مرکز باغ از درختان میوه پوشیده شده است. ولی محور طویل آب، تمام باغ را بهطرز متداول در ایران، به هم متصل میسازد و به آن یک نوع هماهنگی میدهد. فقط بنای جدیدی که بهجای کوشک قدیم ساخته شده، هماهنگی آن را بر هم میزند. هر گاه از قسمت مرتفع، یعنی سمت جنوبی باغ وارد شویم، میبینیم که این خیابان پست و بلند است و شکل حوضهائی که در مسیر آن قرار گرفتهاند نیز مختلف است. در یک قسمت حاشیههای سبزی در کنار نهرها به چشم میخورد که آنها نیز به نوبه خود با حاشیهای از گل شمعدانی زینت یافتهاند. سرانجام به برجستهترین نقطه باغ، یعنی استخر عمیقش میرسیم که اطراف آن را سنگ کار کردهاند. این استخر، بسیار عمیق است و اطراف آن را درختان کهن و تنومندی احاطه کرده است. قسمت شمال این استخر، قدری بلندتر از سطح زمین است. این همان چیزی است که در استخر شاه گل نیز دیده میشود. هیچیک از قسمتهای این باغ به تنهائی زیبایی فوقالعاده و چشمگیری ندارد، در حالی که بهطور کلی جذاب و آرام است.»
طبق گفتههای ریشسفیدان منطقه، ساخت این باغ به ساعدالملک، یکی از معتمدان و بزرگان شهر تبریز نسبت داده شده است. خاندان عدل، این باغ را در حدود ۱۵۰ سال قبل خریداری میکنند. از مواردی که طبق سند همراه با باغ معامله شده است، قنات، استخر، بخشی از اراضی روستای فتحآباد و ساختمان موجود فعلی باغ را میتوان نام برد. این باغ در زمان وراث عدل، بهخصوص غلامرضا عدل توسعه پیدا میکند و وسعت آن به وسعت فعلی میرسد. مجموعه باغ و عمارت فتحآباد نیز در زمان این خاندان بازسازی میشود و ظاهراً این بازسازی را یکی از معماران محلی به نام حاج عباس علی ترفیعی، انجام داده است. از میان مواردی که در جریان این بازسازیها انجام شده است، رطوبتزدائی عمارت باغ و الحاق یک طبقه به آن، جلوگیری از نشتی استخر و آبنما و ساخت یکسری حوضچه در امداد محور اصلی باغ (شمالی ـ جنوبی) بین عمارت و آبگیر انتهای باغ را میتوان نام برد.
تغییر کاربری باغ فتح آباد : آموزشوپرورش استان آذربایجان شرقی، این باغ را در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی از خاندان عدل خریداری کرد و در راستای اهداف آموزشوپرورش با تغییر کاربری به شکل «اردوگاه فرهنگی الغدیر» درآورد. برای تبدیل باغ به اردوگاه، بخشی از زمینهای اطراف باغ جهت توسعه و ساخت ابنیه متناسب با اردوگاه در دستور کار آموزشوپرورش قرار گرفت. باغ و عمارت فتحآباد در آذرماه سال ۱۳۷۸ هجری شمسی به شمارە ۲۵۱۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و همسو با اهداف توسعه باغ، میراث فرهنگی تبریز، توسعه و تغییر کاربری باغ فتحآباد را جزو برنامههای مطالعاتی خود قرار داد تا توسعه باغ باعث از بین رفتن هویت واقعی آن نشود. در همین راستا آموزشوپرورش زیر نظر میراث فرهنگی تبریز در صدد احیاء باغ به شیوه پیشین (کاشت درختان از بین رفته، احیای دسترسیهای تاریخی و جدید، بناهای تاریخی موجود و دیوارکشی اطراف باغ) برآمد؛ به طوری که تاکنون یکی از محورهای اصلی مسیر آب زیر نظر میراث فرهنگی تبریز مرمت شده و بخش عظیمی از صفهسازی محورهای آب، حوضچهها و آبگیرها در برنامه زمانبندی مرمت باغ قرار گرفته است.
ساختار باغ فتح آباد : این باغ جزو نمونه باغهایی است که در زمینی تقریبا مسطح با شیب کم بنا شده است. محور اصلی باغ در امتداد شمالی ـ جنوبی متناسب با مسیر حرکت آب قنات و در حد فاصل محور اصلی پیادەرو طراحی شده است. برای کنترل شیب معبر پیادهرو، هشت سکو با ۱۸ پله با اختلاف سطح کل مسیر ۳۰۵ سانتیمتر در نظر گرفته شده است. در وسط محور اصلی باغ درست در امتداد جوی آب در وسط هر یک از سطوح (پلههای طراحی شده) حوضچههایی بهشکل مستطیل و دایره ساخته شده است (چهار حوضچه بهشکل دایره و یک حوضچه بهشکل مستطیل در ابعاد متفاوت) که در میان هر یک فوارهای موجود است. باغ مذکور در گذشته دارای درختان بیشتری نسبت به وضع کنونی بوده است و با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر و ریشسفیدان منطقه، محل باغ، معدن درختان پیوندی نارون (قره آغاج) محسوب میشد. از این درختان به تعداد هشت اصله در اطراف حوضچه دایرهای، چهار اصله در اطراف آبنمای مربع شکل و دوازده اصله در اطراف آبگیر اصلی روبهروی عمارت باغ وجود داشت. عمارت اصلی باغ در امتداد محور اصلی قرار دارد و بنا به نقل قول ویلبر، ساختمان جدید در محل کوشک قدیمی ساخته شده است. این عمارت بهشکل کوشکی ساده و کوچک بهصورت ساختمانی برونگرا به وسعت ۲۰۰ متر مربع در دو طبقه ساخته شده است. ساختمان طوری طراحی شده که امکانات کمابیش کافی برای زندگی دائم یک خانوار در دو طبقه وجود داشته است. با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر، در گذشته بناهایی چون سرویسهای بهداشتی و اصطبل در مجموعه وجود داشتهاند که بهعلت عدم مراقبت و نگهداری از بین رفتهاند.
دریاچه الیمالات مازندران
به هرکدام از دریاچههای ایرانی که سر میزنید، طبیعتی در مقابلتان قرار میگیرد که همتای آن را جایی نخواهید دید؛ پهنهای آبی که بر فرش زمین گسترده شده است و باشکوه و آرامشی خاص خودنمایی میکند. یکی از این دریاچههای دیدنی، دریاچه الیمالات است؛ دریاچهای تماشایی که هیچ چیز در برابر این زیبایی به چشمتان نخواهد آمد. خنکای آب، سرسبزی جنگل، شکوه آسمان، نور ملایم خورشید و سکوتی وصفناپذیر در الیمالات در انتظار شما است. دریاچه الیمالات از جاهای دیدنی نور به شمار میآید و در مسیر آن به چمستان قرار دارد. نور در سمت شمال با دریای خزر هممرز است و میتوان دریاچهها و رودخانههای زیادی را در آن مشاهده کرد. شهر چمستان نیز مرکز بخش چمستان، یکی از بهترین نقاطی است که میتوان برای سفر برگزید. دریاچه الیمالات بهدلیل قرارگیری در میان جنگل، مناطق استوایی را برایتان تداعی میکند. بخشی از مسیر دسترسی به دریاچه از میان درختان سر به فلک کشیده میگذرد و چشماندازهایی بینظیر را ارائه میدهد. دریاچه الیمالات تنها دیدنی چمستان نیست. روستای لاویج یکی دیگر از نقاط پرگردشگر این منطقه به حساب میآید که در میان کوهها واقع شده است و هر ساله گردشگران زیادی را بهسمت خود جذب میکند. بهتر است بازدید از این نقطه را نیز در برنامه سفر خود به چمستان بگنجانید. طبیعت زیبای اطراف دریاچه با درختانی که تا نزدیکی لبه ساحل رشد کردهاند و دریاچه را در آغوش کشیدهاند، خالق چشماندازی به واقع دیدنی خلق هستند که در کمتر دریاچهای میتوان مشابه آن را پیدا کرد.
دسترسی به دریاچه الیمالات : برای دسترسی به دریاچه، در مسیر نور به چمستان پیش برانید. پس از طی هشت کیلومتر، درون فرعی دریاچه بپیچید. اگر از مسیر نور راهی این مکان نیستید و مستقیما از تهران قصد بازدید از آن را دارید، از جاده هراز عازم آمل و از کمربندی آمل، وارد چمستان شوید. از چمستان بهسمت نور حرکت کنید. پس از حدودا ۴۰ دقیقه رانندگی، نرسیده به نور، وارد فرعی دریاچه الیمالات در سمت چپ جاده شوید. گردشگاه دریاچه الیمالات در دل جنگل واقع شده است. در آنجا همه چیز برای چند ساعت تفریح و البته آرامش مهیا است. بعد از پارک اتومبیل، باید مسیری پنج دقیقهای را پیادهروی کنید و بعد از طی این مسافت، از بلندی بهسمت پایین (محل دریاچه) هدایت میشوید. پلی زیبا شما را به آنجا وصل میکند. زیر پل سدی قرار دارد که گاهی اوقات پرآب است. پس از پشت سر گذاشتن چند پله به سنگهای زیبای کنار رودخانه نزدیک میشوید. خبر خوب برای علاقهمندان به ماهیگیری اینکه ماهیانی از جمله قزل آلا و آمور در این دریاچه زندگی میکنند. البته بهدلیل اینکه اغلب مردم این ناحیه ماهیهای قرمز شب عید خود را درون آب دریاچه رها میکنند، میتوان تعداد قابل توجهی از این نوع ماهی را نیز مشاهده کرد.
تنگه هلت لرستان
یکی از مقاصد طبیعتگردی و جاذبه های گردشگری استان لرستان در شهرستان پل دختر، تنگ هِلت (helt) است که به اشتباه تنگه هَلَت (halat) خوانده میشود. این تنگه شگفتآور یکی از مقاصد عالی برای گردش و صخرهنوردی به شمار میرود و بهترین مکانبرای داشتن یک روز مهیج و هیجانانگیز است. تنگه هلت حدود چهار کیلومتر طول دارد و در میان صخرههای بلند جای گرفته است. تنگه هلت یا تنگه هلد یکی از تنگههای افسانهای استان لرستان است که در در میان سنگهای سترگ و صخرههای بلند جای گرفته است. از داخل این تنگه رودخانهای جریان دارد که با عبور خود بر عظمت و بزرگی هلت افزوده و سیمایی جادویی به آن بخشیده است. تنگه هلت در طی زمان و در اثر فرسایشهای آبی به وجود آمده است. وجود چشمهها و آبهای جاری، موجب تغییر شکل لایههای رسوبی و آهکی شده و به مرور زمان و در اثر عبور آب، این دره شگفت انگیز به وجود آمده است. باید گفت که تا سالهای اخیر ورودی تنگه هلت در زیر آب قرار داشت و دسترسی به آن ممکن نبود. در اثر سیلابها مسیر این تنگه باز و این مکان شگفتانگیز هویدا شد. طول تنگه هلت حدود چهار کیلومتر است و چنانچه با سرعت متوسط حرکت کنید تقریبا ۱٫۵ تا دو ساعت زمان میبرد تا این دره را بپمایید و همین مدت نیز طول میکشد تا این مسیر را برگردید. عمق آب تنگه هلت گاهی تا ۱٫۵ متر نیز میرسد.
وجه تسمیه تنگه هلت : تنگه هلت به نامهای تنگ هلت، تنگه هلد و تنگ هلد نیز شناخته میشود. واژه هلت نام یکی از طایفههای لر به اسم نجفوندها است که در منطقه هلد لرستان زندگی میکنند. مردمان محلی این خطه این تنگه اعجابآور را هلد نامیدهاند. این تنگه افسانهای و زیبا در محور آزادراه پل زال–خرم آباد بین تونل خرگوشان یک و دو واقع شده است.
کویر حلوان طبس
استان خراسان جنوبی بهدلیل داشتن کویرهای بکر و دیدنی، از مقاصد کویرگردی و طبیعتگردی، بهویژه در فصلهای پاییز، زمستان و ابتدای بهار به شمار میرود. یکی از کویرهای زیبا و دیدنی این استان، کویر حلوان نام دارد که با وسعت ۷۵۰ کیلومتر مربع، در ۸۰ کیلومتری شهرستان طبس و در نزدیکی روستایی تاریخی به همین نام قرار دارد. این کویر در سال ۱۳۹۷ در فهرست آثار طبیعی – ملی کشور به ثبت رسید. کویر حلوان از جاهای دیدنی طبس است و در ۹۰ کیلومتری شمال غربی شهرستان طبس و در شمال شرقی استان خراسان جنوبی قرار دارد. این کویر در محور طبس – تهران واقع شده است و از شمال به کویر مرکزی ایران و ارتفاعات پیر حاجات طبس، از جنوب به محور ارتباطی شهرستان خور به طبس، از شرق به کوهها و ارتفاعات عاشقان و از غرب به دریاچه نمک خور و کویر مرکزی ایران محدود میشود. حلوان، کویری پوشیده از ریگزار و مثلثیشکل است که رأس آن در جهت شرق قرار دارد. این کویر در حاشیهی ریگزار باتلاقهای نمکی و رسی کویر مرکزی و دریاچهی نمک خور واقع شده است. فاصلهی شمال به جنوب ریگزار در بیشترین حالت ۴۰ کیلومتر و فاصله شرق به غرب آن در قسمتهای مرکزی حدود ۱۴ کیلومتر و در نواحی شمالی، پنج کیلومتر است. ریگزار حلوان، گسترهای شمالی جنوبی دارد و بیشترین ارتفاع تپههای حلوان را میتوان در نواحی شرقی آن جستجو کرد. ارتفاع این تپههای ماسهای از کف دشت حدود ۸۰ متر است و بهسمت غرب کاهش پیدا میکند. از زیباییهای کویر حلوان میتوان به تلاقی تپههای ماسهای و ارتفاعات عاشقان اشاره کرد که در نواحی جنوب شرقی شکل گرفته و صحنهی دیدنیای از پیوند ماسه و کوه ایجاد کرده است. همچنین در این نواحی در محل تلاقی کوه و ریگ درهها، گذرگاههای زیبایی پدید آمدهاند که در نوع خود در ایران کمنظیر هستند. در کویرها و بیابانها مانند سایر مناطق طبیعی، حیات و زندگی در جریان است. در کویر حلوان، انواع مار و عقرب، شاهین، هوبره، کبک، چکاوک بیابانی و کاکلی، مگس گیر، زنبور خور، سارگپه بیابانی، عقاب طلایی، کرکس، گرگ، شغال، روباه شنی، گربه شنی، سمور سنگی، جرد، پا مسواکی، موش صحرایی، انواع آگاما و جکو زندگی میکنند. پوشش گیاهی بسیار غنی منطقه شامل گیاهان نواحی استپی و ماسهای همچون قیچ، درمنه، تاغ، دم گاوی، بادام کوهی و اسکنبیل میشود و در نواحی غربی حاشیه کویر مرکزی، گیاهان نمکپسند نظیر شور بیابانی،گز و اشنان قابلمشاهده هستند.
امروزه تورهای کویرگردی با کمک افراد حرفهای و متخصصان این زمینه، برنامههای متنوعی را در کویرها و بیابانهای ایران برپا میکنند که با شرکت در آنها، تجربهی متفاوتی از تفریحهای مهیج خواهید داشت. در کویر حلوان نیز که یکی از مقاصد کویری و جاهای دیدنی استان خراسان جنوبی است، میتوانید تفریحهای متنوعی از شترسواری تا پیادهروی و سافاری را تجربه کنید.
- شترسواری: شترسواری در دل کویر حلوان، خاطرهی کاروانها و مسافران گذشته را برای شما زنده خواهد کرد. لذت سوارشدن بر این حیوان بومی کویر شاید قابل مقایسه با سایر تفریحهای جدید نباشد.
- رصد ستارگان: آسمان شب کویر در هیچکجا پیدا نمیشود؛ آسمانی پرستاره، پرفروغ و بدون آلودگی نوری که گویی به زمین نزدیک است.
- حمام شن: حمام گرفتن در شنهای نرم و داغ حلوان، تجربهای متفاوت را برایتان رقم خواهد زد و حسی پر از آرامش به شما خواهد داد.
- پیادهروی روی رملهای شنی: در کویر حلوان، ساعتی را به پیادهروی روی تپههای شنی و ماسهای اختصاص دهید؛ با خود خلوت کنید و از تماشای چشمانداز زیبای کویر لذت ببرید.
- آفرودسواری، راندن موتورهای چهارچرخ، کمپینگ و…
- همایش کویرنوردی: حاشیه شرقی حلوان، مکان مناسبی برای برگزاری همایشهای کویرنوردی است.
شب کجا اقامت کنیم؟ اگر دوست دارید که شب را در کویر حلوان بمانید و تجربهی ماندن در دل کویر و تماشای آسمان پرستاره را تجربه کنید، میتوانید بهصورت کمپ اقامت داشته باشید. همچنین در نزدیکی این مکان، روستای حلوان قرار دارد که دارای اقامتگاه سنتی است. حلوان، از روستاهای تاریخی و جاهای دیدنی طبس به شمار میرود که در گذشته در مسیر کاروانها قرار داشته است. یکی از دلایل شهرت این مکان، به نخلستانهای و خرماهای مرغوب آن، بهویژه واریته خرما مربوط میشود. از دیدنیهای این روستا، قلعه و پنج برج نگهبانی هستند که در گذشته ۱۳ برج بودهاند. بافت قدیمی روستا و قدم زدن در میان نخلها، شما را وسوسه میکند که بعد از کویرگردی، در این مکان اقامت کنید. علاوه بر این، غار حلوان با قدمت ۱۶۰ میلیون سال، در ۱۵ کیلومتری روستا قرار دارد که پیشنهاد میکنیم از آن نیز دیدن کنید.