فارس
گور گمنام ایران
گور، همان فیروزآباد است که تا قبل از حمله اسکندر به ایران، شهر گور نامیده میشد. شهری که در ۱۰۰ کیلومتری جنوب شیراز قرار گرفته و یکی از پرجاذبهترین و گمنامترین شهرهای گردشگری ایران محسوب می شود. فیروز آباد یا همان گور، در روزگار کیانیان شهر بزرگی بود و حصاری عظیم داشت. اما اسکندر مقدونی با حمله غارتگرانه اش این شهر را کاملا ویران کرد. با این حال قرنها بعد از اسکندر، اردشیر موسس سلسله ساسانی دوباره گور را احیا کرد تا آنقدر آباد باشد که کفاف زندگی کردن را بدهد. با این حال این شهر که تاریخ پر حادثه ای را از سر گذرانده، در حمله تازیان به ایران دوباره ویران شد. پروفسور دیتریش هوف در حفاری شهرگور فیروزآباد فارس به سازهای دایرهایشکل رسید که پس از مطالعه، مشخص شد، قدیمیترین نمونه از رصدخانههای بهدست آمده در ایران و از آن دوران ساسانی است. اگر گذارتان به فیروز آباد امروز افتاد سری هم به قلعه دختر، کاخ ساسانی و برج آتشکده و بقایای شهر گور بزنید. کاوشهای باستان شناسی که برای اولین بار در یکی دو سال گذشته توسط دیتریش هوف، باستانشناسی آلمانی در این شهر ساسانی آغاز شده برگ های تازه ای از تاریخ را رو می کند. شهر ساسانی گور در حقیقت اولین شهر دایرهای شکل ایران محسوب میشود که به دستور اردشیر بابکان ساخته شده. این شهر چهار دروازه اصلی داشته که این دروازهها عبارتند از باب مهر که از طرف شرق، باب بهرام که از طرف غرب، باب هرمز که دروازه شمالی محسوب میشده و در آخر نیز باب اردشیر که از طرف جنوب باز میشده است. از یافتههای مهم باستان شناسی در شهر گور، کشف دروازه تخت نشین بوده است که شباهت زیادی به سر درهای تخت جمشید دارد. رنگهای به کار رفته در این دروازه همچنان سالم هستند و توجه ساسانیان را به استفاده از رنگ های متنوع در معماری نشان میدهد. در وسط شهر گور، مناری ۴ گوش با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ به ارتفاع ۳۰ متر احداث شده است. مناره ای که به عنوان سمبل قدرت پادشاه، یا جهت دایره درآوردن و ساختن شهر ساخته شده است. البته عده ای از باستان شناسان هم این محل را نیایشگاه می دانند و عده ای دیگر محل ارتباط با قلعه دختر جهت اطلاع از حملات دشمن. شهر ساسانی گور در حقیقت اولین شهر دایرهای شکل ایران محسوب میشود که به دستور اردشیر بابکان ساخته شده است.
اولین رصدخانه ایران : قدیمیترین رصدخانه ایران، در کنار نقوش رنگی شاهزادگان ساسانی در شهر گور فیروزآباد قرار دارد. این رصدخانه شاهکاری از دانش ایران در آن عصر محسوب میشود. پروفسور دیتریش هوف در حفاری شهرگور فیروزآباد فارس به سازهای دایرهایشکل رسید که پس از مطالعه، مشخص شد، قدیمیترین نمونه از رصدخانههای بهدست آمده در ایران و از آن دوران ساسانی است. نمونههای همانندی از این سازه در دهلی و جیپور هند هست؛ ولی باتوجه به اینکه رصدخانه مراغه مربوط به دوره ایلخانان مغول و نزدیک ۳۰۰ سال پساز رصدخانه شهرگور بنا شده است، این سازه، قدیمیترین رصدخانه ایران بهشمار میرود. برج ستارهشناسی پیدا شده در شهر گور، از خشت و گل و کاملاً تندرست است. قطری نزدیک ۶۵/۵ متر دارد که روی آن، ۱۲ نشانه از علامتهای بکار گرفته شده در اندازه گیریهای رصدی و سکوهایی نموداری، هست. شهر گور در دوران ساسانی و از زمان پادشاهی اردشیر بابکان بنا شده و تا دوران اسلامی در حکومت عضدالدوله دیلمی بر فارس که نام آن به فیروزآباد تغییر میکند، اهمیت فراوانی داشته است. فارس در سده چهارم هجری قمری یکی از پیشتازان دانش اخترشناسی در سراسر ایران بوده و شهرگور نیز در این سده، هنوز اهمیت داشته است. حتی ابوریحان بیرونی هم نوشته که رصد دایره البروج با وسیلهای به قطر ۱۲۳ سانتیمتر در شیراز انجام شده که آن وسیله را در سازه بهدست آمده در شهرگور، کار میگذاشتند.
مسجد جامع کبیر نیریز
مسجد جامع کبیر نیریز، یکی از کهنترین مسجدهای ایران و به باور برخی از آتشکدههای زرتشتیان بوده که در دورهٔ اسلامی به مسجد تبدیل شده است. ایوانهای به جا مانده از این مسجد به شیوهٔ معماری دورهٔ ساسانیان ساخته شده است.این بنا در نهم مرداد ۱۳۱۲ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و هماینک زیر پوشش و پشتیبانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران قرار دارد.
تاریخچه : برابر نوشتهٔ مقدسی، تاریخنگار سدهٔ چهارم هجری، ایوان اصلی این مسجد در سال ۳۴۰ هجری قمری ساخته شده است.در بازسازیهایی که در سالهای ۳۶۳، ۴۶۰ و ۵۶۰ هجری قمری انجام شد، ساختمان و محوطهٔ مسجد گسترش یافت و ایوان کوچکتری روبروی ایوان اصلی بنا گردید. این مسجد یکی از بناهای تاریخی و از قدیمیترین مساجدی است که در سده های نخستین اسلامی بنا شده است . برخی این مسجد را آتشکده دانسته و گفته اند که در دوره ساسانیان ، آتش مقدس را از آتشکده کاریان به آنجا می آوردند . در اینکه در نی ریز آتشکده بوده تردیدی نیست ، اما اینکه این مسجد در مکان آتشکده بنا گردیده جای تردید است . این مسجد زیبا برای اولین بار بوسیله ” آندره گدار ” مدیر کل سابق باستانشناسی ایران مورد بررسی قرار گرفت و کتیبه های محراب آن خوانده شده در کتاب آثار ایران از نشریات اداره کل عتیقات ترجمه آقای سید محمد مصطفوی در صفحه ۱۰۰ مطالب کوتاهی راجع به مسجد جامع نیریز درج گردیده و چنین توضیح داده شده که ایوان اصلی مسجد به شیوه بناهای ایوان دار بنا گشته و بقیه مضافات بنای فعلی مسجد جامع بتدریج در قرون متمادی احداث گردیده است و قدیمیترین قسمت مسجد ایوان است که در قسمت جنوبی به چشم می خورد . بناهای پیرامون آن الحاقی است . ایوان اصلی دارای طاقی ساده ، گاهواره ای شکل بوده و ضلع پیشین ایوان سر تا سر باز و ضلع عقب ایوان را دیوار ضخیمی مسدود نموده که محراب قدیمی در همین دیوار احداث گردیده است ، اضلاع شرقی و غربی ایوان هر یک دارای پنج طاق نمای عمیق است که فعلاً از صورت طاق نمایی خارج گردیده اند . تاریخهای تغییرات و تعمیرات مسجد بر سردر ورودی و قدیمیترین تاریخها در محراب ایوان به چشم می خورد و قدیمیترین تاریخ را که در مسجد جامع نیریزمی توان یافت سال ۳۶۳ سال بنای محراب ایوان جنوبی است ولی امکان دارد تاریخ قدیمیتر از آن نیز در مسجد وجود داشته باشد که از میان رفته است . محراب دارای تاریخهای متعددی است :
تاریخ اول : چنین خوانده می شود : فی سنه ثلث و ستین و ثلث مائه ۳۶۳
تاریخ دوم : فی سنه ستین و اربعماً ۴۶۰
تاریخ سوم : فی سنه ستین و خمساله السقف ۵۶۰
تاریخ چهارم : چنین خوانده می شود : امرالموبی عماد الملک و الدوله و عزه نصره فی جمادی الثانیه د راین تاریخ عدد خوانده نمی شود و چون نوشته آن مجاور زمین بوده هنگام تعمیر صدمه دیده و به جای آن نقوش هندی ترسیم گردیده اند . کتیبه های محراب مذکور از نمونه های جالب گچ بری و کتیبه ای به خط ثلث بر دور محراب نصب شده که اسامی دوازده امام را با زیبایی خاص بر دور آن گچ بری نموده اند . ( سنه ۹۴۶ ) دور محراب دارای گچ بری های بسیار زیبا است و آیات قرآنی در بین تزیینات گچ بری با خط کوفی دیده می شود . این کتیبه مربوط به تعمیراتی است که در دوره شاه طهماسب صفوی در مسجد صورت گرفته است .
تاریخ های محراب که در بالا از آن سخن داشتیم به ادوار زیر تعلق دارند : تاریخ ۳۶۳ مربوط به تعمیراتی است که در دوره عضدالدوله دیلمی در مسجد مذکور امجام شده و تاریخ ۴۶۰ مربوط می شود به تعمیرات در دوره سلجوقیان دوره سلطنت آلب ارسلان سلجوقی . سال ۵۶۰ مربوط می شود به تعمیرات مسجد در دوره خوارزمشاهیان و دوره سلطنت سلطان ایل ارسلان خوارزمشاهی . در سمت چپ دیوار محراب نیز کتیبه هایی گچ بری شده است . که متأسفانه تاریخ ندارد . به پیشانی سردر ورودی مسجد نیز سه کتیبه مربوط به تعمیرات مسجد باقی است که تاریخ یکی از آنها ۱۳۰۰ هجری و مربوط به تعمیرات دوره قاجاریه است . معلم دانشمند مرحوم حاج محمد طاهری در یادداشتهای خود چنین آورده است که نیریز دارای یک مسجد جامع کبیر ( غیر از مسجد جامع کبیر فعلی ) در جنوب بقعه خواجه احمد انصاری که فعلاً بصورت تل خاکی درآمده و آثار مسجد هنوز دیده می شود . در نزدیک یکصد سال پیش مسجد نامبرده و بقعه خواجه احمد انصاری در اثر سیلاب نابود و مرحوم حاجی زین العابدین خان حاکم این شهر تصمیم گرفت که هر دو را تعمیر کند . پس از آنکه بقعه را تعمیر کرد ، او را در حمام به قتل رساندند و موفق به تعمیر مسجد نشد . به روایت دیگر مسجد جامع کبیر کنونی در قرون گذشته بر اثر سیل آسیب فراوان دیده که بعداً از طرف شخصی به نام میرزا نظام که بزرگ عشایر بود تعمیر گردیده و سنگ تعمیر آن در بالای سر درب مسجد مزبور است که این اشعار روی آن نوشته شده است :
زبده اولاد حیدر وارث خیرالانام باعث تعمیر مسجد حضرت میرزا نظام
خواست چون تاریخ این تعمیر عقل پیر گفت مسجد الاقصی بود این باب یا بیت الحرام
آداب و رسوم ماه رمضان در شیراز
شیرازی ها هم مثل خیلی از مردم کشور، آخرین جمعه قبل از ماه مبارک رمضان را کلوک اندازون KLOUK-ANDAZUN می گویند و آن را جشن می گیرند. در این روز رسم است که اگر ماه رمضان مثل امسال در تابستان افتاده باشد، مردم دسته دسته به گردشگاه های اطراف شهر مثل باغ های سرسبز قصردشت و مکان های دیدنی شیراز بروند و آن روز را به خوبی و خوشی به پایان برسانند چون معتقدند که ماه مبارک رمضان ماه عبادت است و در این ماه تنها باید به عبادت پرداخت و بس . در این ماه مهمانی افطار میان شیرازی ها رونق دارد. آنقدر که گاهی مهمانی افطار به سحری وصل می شود و مهمانان تا صبح در خانه میزبان می مانند.
روز والون : خانواده هایی که دختر شوهر داده اند، رسم است که در اولین ماه رمضان بعد از عروسی یک افطاری کامل تهیه کنند و همراه با گلی (یعنی همان کادوی عروسی که در شیراز به آن گل گفته می شود) مثل گوشواره، انگشتری، سینه ریز، النگو و غیره و به خانه داماد بفرستند. به این افطاری در شیراز روز والون (RUZ – VALUN ) می گویند. در شیراز رسم است کسی که از روزه در می آید ابتدا یک استکان عرق گل گاوزبان می خورد. چون معتقدند روزه سرد است و عرق گاوزبان گرم می تواند این سردی را از بین ببرد.
سحری و افطاری : وعده سحری که مردم شیراز می خورند، از انواع پلوها و خورشت ها تهیه شده. آنها بعد از خوردن سحری بیدار می مانند و ختم قرآن می گیرند. در شیراز مردم برای افطار از غذاهای خاصی که فقط مخصوص این ماه است استفاده می کنند. مثل ترحلوا و زولبیا و بامیه و رنگینک و بعد، به دیدن یکدیگر می روند و این دید و بازدیـد را «ماه رمضانی» می گویند. رنگینک، ترحلوا، کوفته هلو، کشمش پلو و قنبر پلو خوراکی های ویژه ماه رمضان در شیراز هستند و به طور کلی خوراک هایی در این ماه بیشتر مصرف دارند که چاشنی داشته باشند. نان شیرین فروش ها هم در این ماه بازار گرمی دارند. آنها نوعی نان شیرین تهیه می کنند که به نام نان چاهی شناخته می شود. این نان را شیرازی ها در هنگام افطار و قبل از این که خوراک را بخورند با چای میل می کنند. در شیراز رسم است کسی که از روزه در می آید ابتدا یک استکان عرق گل گاوزبان می خورد. چون معتقدند روزه سرد است و عرق گاوزبان گرم می تواند این سردی را از بین ببرد.
شب های احیا : شیرازی ها شب های قدر را بسیار محترم می شمارند و دراین شب ها به مساجد و حسینیه ها می روند تا صبح بیدار می مانند و دعا می خوانند. در این شبها بعد از خوردن افطاری مومنان به مساجد رفته و تا وقت سحر به دعا خواندن و راز و نیاز می پردازند. روز شهادت حضرت علی (ع) هم به قبرستان شهر که دار السلام و سفره تربت می گویند رفته و ضمن فاتحه خوانی برای مردگان شان، خیرات و نذری می دهند. مادرانی که می خواهند بچه از شیر بگیرند روز جمعه آخر ماه رمضان چند انار شیرین به مسجد می آورند و سوره مبارکه یاسین می خوانند و به انارها می دمند. انارها را تا زمانی که می خواهند بچه را از شیر بگیرند نگه می دارند و چند روز از آب انار شیرین به طفل می دهند. آنها معتقدند از برکت سوره یاسین و میوه بهشتی انار بچه صبور می شود و بهانه نمی گیرد
روز حاجت گرفتن : در شیراز به آخرین جمعه ماه مبارک رمضان جمعه الوداعی می گویند. سید احمد وکیلیان در کتاب رمضان در فرهنگ مردم می نویسد: شیرازی ها به آخرین جمعه ماه رمضان «جمعه الوداعی» می گویند. روز جمعه الوداعیALVEDOY مسجد جمعه شیراز بسیار شلوغ و پر جنجال می شود به طوری که داخل تمام شبستان ها، ایوان ها، صحن مسجد حتی دالان ها سجاده پهن است و زنان شهر هرکدام به نیت خاصی ازپیش از ظهر و اوایل روز برای گرفتن جای مناسب به مسجد هجوم می آورند. یک دسته برای درست کردن چل بسم الله، جماعتی برای گرفتن دعای کیسه از دست آقا «پیشنماز و امام جماعت مسجد» یک عده برای نوشتن دعای سیاه سرفه روی پوست کدو، یک گروه از دختر های دم بخت به نیت گشایش بخت، جمعی از زنهای نروک و بی فرزند به قصد بچه دار شدن، عده ای از زنان بچه دار به نیت گرفتن فرزندشان از شیر و خلاصه هرکسی به امید و نیتی به مسجد جامع می رود. در مسجد جامع شیراز منبری بلند و بسیار قدیمی با پله های متعدد وجود دارد که به منبر امام حسن ( ع) معروف است. روز جمعه الوداعی بعد از نماز جماعت و وعظ و سخرانی عده زیادی از زن ها اطراف منبر جمع می شوند. گروهی از دختران دم بخت به نیت باز شدن بخت سه مرتبه از منبر بالا و پایین می روند و معتقدند که با این کار تا سه روز یا سه هفته و یا سه ماه بعد به خانه بخت می روند.
زنان بی فرزند که آرزوی داشتن فرزند دارند, ننی یا «ننو»ی کوچکی درست می کنند و یک عروسک قنداق کرده داخل آن می گذارند و با خود به مسجد می آورند. سپس ننی را درگوشه ای می بندند و چند مرتبه می جنبانند و نیت می کنند اگر تا سال بعد صاحب فرزندی شوند جمعه آخر ماه رمضان داخل صحن مسجد حلوا بپزند و خیرات کنند. بسیاری از زنان عقیده دارند اگر ننی را پشت منبر امام حسن(ع) ببندند اثرش بیشتر است. اما زنانی که باردار هستند مخصوصا آنهایی که شکم اولشان است مقداری پارچه و ریسمان و قیچی و سوزن و انگشتانه ای با خود به مسجد می آورند و بعد از نماز ظهر و عصر پارچه را می برند و رختکی می دوزند چنانچه فرصت نکردند رختک را در مسجد بدوزند چند بخیه به آن می زنند و رختک را در خانه می دوزند و این رختک را تا زمان تولد فرزندشان نگه می دارند و به عنوان اولین لباس به تن نوزاد می پوشانند و عقیده دارند با پوشیدن این رختک فرزندشان تا آخر عمر لباس عافیت می پوشد و ناخوش و بیمار نمی شود. مادرانی هم که می خواهند بچه از شیر بگیرند روز جمعه آخر ماه رمضان چند عدد انار شیرین به مسجد می آورند اگر خود سواد داشته باشند سوره مبارکه یاسین می خوانند و به انارها می دمند و اگر سواد نداشته باشند از شخصی با سواد خواهش می کنند تا سوره یاسین را خوانده و به انارها بدمد. انارها را تا زمانی که می خواهند بچه را از شیر بگیرند نگه می دارند و چند روز از آب انار شیرین به طفل می دهند معتقدند از برکت سوره یاسین و میوه بهشتی انار بچه صبور می شود و بهانه نمی گیرد. در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی می چیند و به امید برآورده شدن حاجتش در حوض آب می اندازد. هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز «تهیه» می خوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کرده اند می فرستند
جمعه آخر ماه مبارک رمضان : بسیاری از زنان شیرازی بعد از مراسم جمعه الوداعی از مسجد جامع به مسجد فتح که در محله یهودیان بنا شده است می روند. بیشتر این جمعیت را دختران دم بخت و زنان حاجتمند تشکیل می دهند. این مسجد در بعد ازظهر جمعه آخر ماه مبارک رمضان پر از جمعیت می شود و هرکس برای برآورده شدن حاجتش شمعی روشن می کند. به طوری که شبستان مسجد از دود شمع دیده نمی شود. عده ای از زنان هم درصحن مسجد مشغول حلوا پختن می شوند و بچه ها هم برای گرفتن حلوای نذری هجوم می آورند. در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی می چیند و به امید برآورده شدن حاجتش در حوض آب می اندازد. هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز «تهیه» می خوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کرده اند می فرستند. مردم با انجام این عمل اعتقاد دارند تا جمعه آخر ماه رمضان سال بعد حاجتشان برآورده می شود.
ماه بینی : روز آخر ماه رمضان که رسید مردم به پشت بام خانه یا خارج از شهر می روند تا ماه شوال را رؤیت کنند و اگر رؤیت شود فردای آن روز عید فطر خواهد بود. صبح عید فطر همه مردم شیراز به مساجد می روند و نماز مخصوص این روز را می خوانند و افراد خیر صبحانه ای را که شامل نان، پنیر و سبزی است در بین مردم تقسیم می کنند.
نسخه چینی منشور کوروش
پژوهشهای زبانشناسی یک متخصص زبانهای خاور نزدیک روی دو قطعه استخوان فسیل شده اسب که در موزه شهر ممنوعه نگهداری میشوند، منجر به شناسایی نسخه چینی منشور کورش شد. گفته میشود که قدمت این استخوانها به دوره سلطنت هخامنشیان باز میگردد و مطالعه روی نوشتههای این کتیبه همچنان ادامه دارد.
منشور روی استخوان : دو قطعه استخوان فسیل شده اسب بهتازگی در چین شناسایی شده که تاریخ ساخت آن احتمالا به حدود سال های حکمرانی کوروش بازمی گردد. از قرار معلوم این آثار باستانی حاوی رونوشتی خلاصه شده از منشور کوروش هستند که در ازاء هر ۲۰ نگاره میخی استوانه کوروش یک نگاره دارد. در ابتدا تصور می شد که این استخوانها تقلبی باشند، اما “ایروینگ فینکل”، از متخصصان خطوط خاور نزدیک باستان در موزه بریتانیا، اعتقاد دارد که آنها اصل هستند. این کشف سابقه ارتباط ایران را با چین چند قرن عقبتر میبرد. باستانشناس ایرانی کامیار عبدی درباره اهمیت این کشف میگوید: «البته هنوز باید منتظر نظر دیگر زبانشناسان و بررسیهای آزمایشگاهی در مورد اصالت این اثر باشیم، اما اگر اصل باشد این کشف مهم تحولی عظیم را در دیدگاههای ما در زمینه ارتباط بین خاورنزدیک، بویژه سلسله هخامنشی و چین درهزاره اول قبل از میلاد، بویژه در زمان سلسله ژوی شرقی، به دنبال خواهد داشت.» تا پیش از این مدرک مستقیمی مبنی بر ارتباط هخامنشیان با چین در دست نبود. با این کشف تاریخ ارتباط بین ایران و چین از دوره سلسله اشکانی در ایران و سلسله هان در چین پیشتر و به زمان سلسله هخامنشی در ایران و سلسله ژوی شرقی در چین باز میگردد . در ابتدا تصور می شد که این استخوانها تقلبی باشند، اما “ایروینگ فینکل”، از متخصصان خطوط خاور نزدیک باستان در موزه بریتانیا، اعتقاد دارد که آنها اصل هستند. این کشف سابقه ارتباط ایران را با چین چند قرن عقب تر میبرد .
داستان کشف : این دو قطعه استخوان حکاکی شده در سالهای ۱۹۳۵ و ۱۹۴۰ توسط «خو شن وی» طبیب سنتی چین خریداری شدند. خو فکر میکرد این دو قطعه حاوی اسنادی به خط کهن چینی است. در سال ۱۹۶۶ طی انقلاب فرهنگی چین او این دو استخوان را برای جلوگیری از نابودیشان در خاک دفن کرد. در سال ۱۹۸۵ خو این دو استخوان را به شهر ممنوعه برد و به موزه کتیبههای چین اهدا کرد. اما به تازهگی «وو یوهنگ» متخصص زبانهای خاورنزدیک باستان در موزه شهر ممنوعه تشخیص داد که نوشته روی فسیل باستانی بخشی از اعلامیه حقوق بشر کوروش و متعلق به ایران است. تا پیش از تایید اصالت این دو قطعه تصور میشد لوح کوروش نمونهای منحصر به فرد و تک بوده است. اما طی سال جاری میلادی پیدا شدن دو قطعه گل نبشته در مجموعه موزه بریتانیا که بخشی از اعلامیه کوروش بود این باور را مخدوش کرد و این احتمال را پیش کشید که شاید چندین نسخه از اعلامیه کوروش وجود داشته است. در ژوئن امسال با همکاری موزه چین خطوط روی این دو قطعه کپی شده و برای مطالعه به موزه بریتانیا انتقال داده شد. به گفته فینکل نوشته روی این دو قطعه با متن اصلی روی استوانه کوروش کمی تفاوت دارد، اما از لحاظ دستور زبان و آوانگاری درست است. متنی که روی استخوانها به کار رفته همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخهای متفاوت و ایرانی از لوح بابلی است که می توانسته نسخهای از کتیبهای سنگی، نوشته شده با جوهر روی چرم یا گل نشته باشد که در مکانی نامعلوم و به منظوری نامشخص در ۲۵۰۰ سال پیش از روی نسخه اصلی استوانه کوروش کپی شده است . سرکشهای سه گوش علائم روی استخوانها با استوانه کوروش متفاوت و بخش بالایی آن شبیه به حرف v است. این نحوه نگارش در بابل رایج نبوده و احتمال تولید این استخوان ها در ایران را افزایش میدهد. فینکل همچنین معتقد است متنی که کپی کننده روی استخوانها به کار برده همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخهای متفاوت و ایرانی از لوح بابلی است که می توانسته نسخهای از کتیبهای سنگی، نوشته شده با جوهر روی چرم یا گل نشته باشد که در مکانی نامعلوم و به منظوری نامشخص در ۲۵۰۰ سال پیش از روی نسخه اصلی استوانه کوروش کپی شده است. کامیار عبدی در این زمینه افزود: «در اینکه منشور کورش متنی بسیار مهم بوده تردیدی نیست، اما اهمیت آن برای اتباع شاهنشاهی هخامنشی بوده. پس از اینکه اصالت این یافتهها تأیید شد از نخستین پرسشهایی که باید بدان پرداخت این است که متن منشور کورش چگونه به چین راه یافته و چرا این متن برای چینیها آنقدر اهمیت داشته که آن را کپی کنند.»
بزرگترین غار دست کن جهان
سال ها قبل، وقتی سنگ شکنان جهرمی تصمیم گرفتند از سنگ های آهکی یک کوه بی نام و نشان استفاده کنند، هیچ وقت خیال نمی کردند سنگ تراشیدن از چنین کوهی بتواند یکی از زیباترین جاذبه های طبیعی شهرشان را رقم بزند. غار سنگ شکنانن جهرم اگرچه تاریخ روشن و دقیقی ندارد، اما به اعتقاد بیشتر باستان شناسان، یکی از غارهای طبیعی و دستکن این شهر است که در دوران صفویان تراشیده شده است. غاری که در جنوب غربی جهرم قرار گرفته و سال ها وسیله امرار معاش مردم این منطقه بوده است. سنگ های سفید آهکی و شکل پذیری که در آن زمان از غار سنگ شکنان جهرم به دست می آمد، معمولا صرف تزئین سردرها و بناهای باشکوه و مهمی می شد که یا به اشراف تعلق داشتند و یا به حکومت. مرغوبیت این سنگ ها به حدی زیاد بود که آوازه شان حتی در شهرهای مجاور هم پیچیده بود و معماران بناهای شیراز هم در ساخت و سازهایشان از این سنگ ها استفاده می کردند. مثل مسجد جامع عتیق شیراز که از این سنگ ها در نمای آن به کار رفته است. سنگ شکنان جهرمی در زمان برداشت سنگ سعی می کردند طوری پیشروی کنند که غار تخریب نشود و به این ترتیب در گذر زمان ستونهایی بهجا ماند که زیبایی غار را بیشتر می کرد. اگر سری به غار سنگ شکنان جهرم بزنید می بینید که دهانه این غار به حدی بزرگ است که می توان با خودرو در آن رفت و آمد کرد! غار سنگ شکنان ۲۰۰متر طول دارد و عرض آن از ۶۰ تا ۱۳۰ متر متغیر است. در حقیقت اگر مساحت این غار را بخواهید باید بگوییم که این غار سنگی، در حدود ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و ۱۲ ورودی مختلف در آن تعبیه شده است. در غار سنگ شکنان می توانید ۱۰۰ ستون سنگی را هم ببینید که غار را شبیه به تالاری مجلل کرده اند. سنگ های غار سنگ شکنان، از نظر مرغوبیت به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول ستون هایی هستند که درز و شکاف های زیادی دارند و عملا کیفیت چندانی ندارند. به همین دلیل هم سنگ تراشان از خیر استخراج آنها گذشته اند. اما دسته دوم که سنگ های مرغوب این غار را شامل می شوند، مربوط به ستون هایی است که روی آن ها درز و شکافی دیده نمی شود و برای جلوگیری از ریزش سقف برداشت نشدهاند.
پژوهشگران معتقدند که تعداد و قطر ستون های داخل غار در گذشته بیشتر از حال بوده است. اما سنگ شکنان نسل های بعدی به دلیل آن که در حمل سنگهای استخراج شده بزرگ دچار مشکل می شدند، ستون های نزدیک به دهانه غار را تراشیده اند و نتیجه ای تراش مداوم، لاغر شدن ستون ها و کم شدن توان بارپذیری آنها بوده است.مردم محلی جهرم معتقدند که روزی خواجه کاظم، فرزند خواجه اسماعیل با اسب در حال گردش کنار رودخانه قلات جهرم بود که صدای ضربات پی در پی پتکی او را به طرف خود کشاند. پیرمردی که سنگ های کوه را می تراشید با او هم صحبت و هم سفره شد و این آشنایی خواجه اسماعیل با خانواده پیرمرد، عاشقی را برایش به دنبال داشت. اما مخالف خانواده خواجه اسماعیل با ازدواج این خانزاده ودختر پیرمرد رعیت، باعث شد تا پیرمرد شرط بگذارد که خواجه اسماعیل پیش او بماند و با هم در کوه کار کنند. جهرمی ها می گویند که بعدها خواجه کاظم به استاد کاظم سنگ شکن معروف شد و ۳۰۰ سال قبل استاد کاظم وارث پیرمرد و غار سنگ شکنان جهرم شد. با این حال، محمد سپهر، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی جهرم در این باره می گوید: «داستان و روایت های مربوط به غار سنگ شکنان که در میان مردم رواج دارد تحریف شده است و عده ای از مردم با ادعای این که مالک غار هستند، می خواهند آن را تصرف کنند.» غار سنگ شکنان جهرم، با تمام جاذبه هایی که دارد، هنوز در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت نشده است اما این روزها سازمان میراث فرهنگی فارس با همکاری دانشگاه شیراز ستون های آن را مرمت کرده و در صدد ثبت آن در فهرست میراث ملی هستند.