تبریز
معبد مهر مراغه
معبد مهر مراغه، نیایشگاه زیرزمینی و محل پرستش خورشید و برگزاری آیین مهرپرستی بوده که در جنوب روستای ورجوی مراغه بهصورت زیرزمینی و صخرهای بنا شده است. این معبد که جزو جاهای دیدنی استان آذربایجان شرقی محسوب میشود، در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۶ هجری شمسی با شماره ثبت ۱۵۵۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و باید آن را در ردیف یکی از نخستین سکونتگاهها و معابد بشر پیش از تاریخ قرار داد. معبد مهر مراغه با قدمتی بيش از سه هزار سال، ميراثی ارزشمند از پيشينه تاريخ و تمدن كهن خطه آذربايجان است و جزو چهار معبد باقیمانده از دوره اشكانی به حساب میآید كه بهصورت بنايی صخرهای در دل زمين كنده شده است. این اثر باستانی در زمان اشکانیان محل عبادت مهرپرستان و پس از ظهور اسلام محل برگزاری آیینهای مذهبی بود. معبد مهر در ۶ کیلومتری جنوب شرقی مراغه در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این معبد که به معبد مهر ورجوی نیز شهرت دارد، در روستای ورجوی قرار دارد. گردشگران برای بازدید از این روستا و معبد آن باید مسیری نیم ساعته را در جادههای روستایی طی کنند. این بنای تاریخی مکانی برای برگزاری آیین پرستش مهر (میترا) و متعلق به آیین مهرپرستی بوده است. اهالی منطقه این محوطه را با نامهایی مانند «امامزاده معصوم مراغهای»، «اجاق» و «اولیا» میشناسند و قسمتهایی مانند «معبد»، «قبرستان»، «اصطبل» و «چله خانه» دارد که بهنظر میرسد قبرستانی مربوط به عصر آهن باشد. این معبد در زیر گورستانی تاریخی قرار دارد و با خاکبرداری، بخشهایی از آن خود را نمایان کرد و همچنان بخش عمدهای از معبد در زیر خاک مدفون است. در بخش فوقانی این بنا، گورستان قرار دارد که گفته میشود، مربوط به عصر آهن است. در یکی از سنگ قبرهای آن نمادی از گرز و کمان وجود دارد و تاریخ ۹۰۸ روی آن ثبت شده است. گرز و کمان نماد قومی بود که در قرن نهم و اوایل قرن دهم در سراسر حوزه شرقی دریاچه ارومیه زندگی میکرد. همچنین مجسمه قوچ سنگی که نمونههای زیادی از آن در گورستان خواجه حیران و قدمگاه آذرشهر دیده شده است، در گورستان معبد مهر نیز وجود دارد و مربوط به قوم «قره قویونلو» میشود. یکی دیگر از سنگ قبرهای این گورستان نیز کتیبهای دارد که به هیچ یک از اقلام و خطوط اسلامی شبیه نیست و خطی شکسته و منحصربهفرد دارد. این سنگ مربوط به سال ۱۰۶۹ هجری است و روی آن نقش سپر، شمشیر و تیر کمان به چشم میخورد. شکل کلی سنگ قبرهای این محل بهصورت مکعب مستطیل هستند. این بنا قدمت زیادی دارد؛ هرچند هیچگونه حمایتی از طرف مسئولان برای حفظ این اثر تاریخی صورت نگرفته و همچون خرابهای است. ضمن اینکه میراث فرهنگی در عملکردی ناشیانه در بخشی از این بنای سنگی، با سازه فلزی و آجر مرمتهایی انجام داده است که بههمراه انباشت زبالهها هر بازدیدکنندهای را متاثر میکند. غارتگران آثار فرهنگی نیز بیرحمانه، سنگهای تاریخی گورستان را کنده و بهجای دیگری منتقل میکنند. این معبد هماکنون بهدلیل ساخت و سازهای اطراف آن و نفوذ آبهای سطحی به داخل، در حال تخریب است.
در حال حاضر در ماه محرم در این معبد عزاداری برای سیدالشهدا انجام میشود و بعد از سینهزنی و مراسم مشابه، پخش نذری در این مکان صورت میگیرد. در واقع، این مورد در حال حاضر تنها کاربردی است که معبد مهر در کنار جنبه گردشگری و تاریخی دارد. معبد مهر بهعنوان یکی از کاملترین پرستشگاههای تاریخی ایران به حساب میآید که قدمت آن احتمالا به دوره اشکانیان میرسد؛ گرچه در دوره اسلامی یعنی زمان ایلخانیان دستخوش تغییراتی شد و نشانههایی از اسلام بر تن این معبد به یادگار ماند. وجود کتيبه قرآنی در داخل معبد اشاره به فتح بزرگی دارد که يادآور تسلط حاکمان ايلخانی بر اين شهر است. اين آثار اکنون بهدلیل اهمال مسئولان امر با تیشه و چکش غارتگران میراث ایرانی بیشتر آشنا هستند تا ضربه مرمت استادکاران آثار تاریخی برای حفظ این یادگار کهن ایرانی! طبق تحقیقات و بررسیها، در این معبد آرامگاه یکی از علمای معروف و باتقوا مراغه یعنی آخوند ملا معصوم مراغهای قرار دارد که بعد از وفاتش در این محل دفن شده است. ملا معصوم مراغهای از علمای بزرگ قرن هجدهم هجری قمری محسوب میشد که نویسنده تفسیر صافی، وی را یکی از فقهای بزرگ منطقه معرفی کرده بود. تاچندی پیش در این مکان صندوقی چوبی با پارچه مشکی رنگ وجود داشت که افراد در کنار آن شمع روشن میکردند. همان طور که گفته شد، معبد مهر مراغه دارای ابعاد ناشناخته زیادی است؛ اما بر اساس مطالعاتی که مرحوم پرویز ورجاوند در این مکان داشته، این معبد مربوط به آیین مهرپرستی بوده و در طول تاریخ تغییراتی در ساختار و شیوه استفاده از آن صورت گرفته است. در دنیای باستان به محل نیایش مهرپرستان مهرابه گفته میشد. مهرابه در واقع لحظهای بود که نور خورشید روی سنگآبه مرکزی معابد مهر قرار میگرفت و بهمعنای ظهور آناهیتا محسوب میشد. افراد در این لحظه به نیایش میپرداختند که مصادف با ظهر و طلوع و غروب آفتاب بود. پس از اسلام نیز به محل نیایش و مکان برگزاری نماز، محراب گفته میشد که از کلمه مهرابه برداشته شده است. مهرپرستی، آیینی ایرانی بوده که نور نمادی از آن است و در دورهای به اروپای غربی نیز نفوذ کرد. آیین مهر كه اروپاييان آن را ميترائيسم مىخوانند، از دوران اشكانى تا قرن چهارم ميلادى و سلطه رومىها بر سرزمينهاى اروپايى رواج داشت. بهنظر میرسد، شهرستان مراغه دارای مهرابههای مختلفی است که معبد مهر و غارهای اطراف رصدخانه مراغه تنها آثار به جا مانده از این دوران هستند. بعدها معبد مهر مراغه برای اجتماع صوفیان به کار میرفت و پیروان شیخ صفیالدین اردبیلی در آن جمع میشدند. کتیبههای حجاری شده در معبد مهر از قرن هشتم هجری قمری نیز حکایت از زمانی دارد که این بنا توسط صوفیان مورد استفاده قرار گرفته بود.
معماری معبد مهر مراغه : معبد مهر مراغه نیایشگاه زیرزمینی و محل پرستش خورشید و برگزاری آیین مهرپرستی بوده است که پیروان آیین مهر، آن را با تراشیدن قطعه سنگ عظیمی از جنس شیست با دهانهای به عرض ۵٫۴ متر به وجود آوردهاند. این بنا از نظر حجم کار و دقت هنرمندانی که در امر حجاری آن دخیل بودهاند، جزو نمونههای ارزنده ستایشگاههای کهن به حساب میآید. این مجموعه باستانی از قبرستان، معبد و یک محوطه تاریخی تشکیل شده است. معبد مهر در زیر زمین بنا شده و جز ورودی که ساختار سراشیبی دارد، هیچ راه دیگری ندارد. ورودی راهرو بهشکل پهن و شیبدار است که عرضی ۲٫۷ متری در جلو و ۲٫۶ متری در انتها دارد و ارتفاع (عمق) قسمت سرپوشیده آن ۷٫۴ متر است. در خاکبرداریهایی که سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ هجری شمسی صورت گرفت، معلوم شد که این مکان پلههایی داشته است که مربوط به دوره ایلخانی بودهاند؛ ولی بهمرور زمان و با ریختهشدن خاک تبدیل به سطحی شیبدار شده است. در حال حاضر برای ورود به معبد باید از پلههای آن پایین رفت. با عبور از پلهها به تالار مرکزی خواهید رسید. در سمت چپ ورودی نقشی شبیه به گل و برگ حجاری شده است؛ اما با توجه به نوک و انتهای آن، ساختاری شبیه به مار نیز دارد. طاقها و واحدهای مختلف در پیرامون تالار بزرگ این معبد نشان میدهد که معبد مهر یکی از بزرگترین معابد از نوع خود بوده است. از آنجایی که مشخصه معماری در دوران هخامنشی بهصورت سطوح مسطح و راست گوشه و بدون خطوط منحنی بوده، میتوان پی برد که این بنا مربوط به دوره اشکانیان است؛ چراکه فضاهای مختلف آن دارای عناصر خمیده هستند. در سمت چپ ورودی فضایی در دل صخره کنده شده است که طرح جالبی دارد. پلان آن بهصورت مربعی با ابعاد ۱۰ در ۱۰ متر است و در وسط آن ستونی به قطر ۵٫۵ متر بهشکل هشت ضلعی وجود دارد. این ستون اتاق بزرگ را به چهار قسمت تقسیم میکند. در بخش بالایی هرکدام از این چهار بخش، نورگیری به چشم میخورد که باعث ایجاد نور مناسب در محل میشود. البته با مرور زمان ابعاد این نورگیرها نیز افزایش یافته و همین امر باعث شده است که مشکلات مختلفی برای معبد به وجود آید و زبالههای گوناگون وارد آن شود. ستون بزرگ داخل معبد در سه ضلع دارای ۶ طاقچه است که بهصورت دوطبقه کنده شدهاند. بخش بالایی طاقچهها، قوسی دارد که کاملا تداعیگر دوران اسلامی است. بهطور کلی میتوان مدعی شد که این اتاق با طرح مربعی خود در دوره اسلامی شکل گرفته یا حداقل تغییرات بسیاری در این دوره در بخش مذکور رخ داده است. عنصر سازماندهنده فضا در اين مجموعه، تالار مستطيل شكل مركزى است كه با سه راه دسترسى، به بخشهاى گنبدى شكل سهگانه اطراف خود مرتبط میشود. اتاق مدور كه يكى از جالبترين قسمتهاى اين نيايشگاه است؛ علاوه بر نشانههاى سلسلهمراتب ميترايی، آثارى از الحاقات و تزيينات اسلامى دارد. قسمت شرقی صخره دارای اتاقکی است که سقف آن شباهتهایی با سقف معبد رصدخانه مراغه (غارهای رصدخانه مراغه) دارد. در این بخش آیات قرآنی به خط ثلث تراشیده شده که باگذشت زمان آسیبهای زیادی به آن وارد شده است. یکی از آیات این بخش آیه ۱۲۹ از سوره آلعمران با متن زیر است:
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ
به این معنا که «و آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست. هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، میبخشد و هر کس را بخواهد، مجازات میکند و خداوند آمرزنده مهربان است».
معبد مهر مراغه ساختار نسبتا پیچیدهای دارد که قدمزدن درون آن حس و حال جالبی را القا میکند و عبور از راهروهای کوچک آن میتواند تداعیگر چندین هزار سال گذشته باشد.
خانه استاد شهریار
خانه استاد شهریار سومین منزلگاه استاد شهریار، شاعر معاصر ایران بوده که در سال ۱۳۴۷توسط ایشان خریداری شده و در بیست سال پایانی عمر استاد میزبان و محل تراوشات ذهنی ایشان بوده است. در سال ۱۳۶۷، پس از درگذشت استاد منزل مسکونی وی از سوی شهرداری تبریز خریداری و با توافق خانواده استاد و همکاری آنها در اهدای وسایل وی به موزه ادبی استاد شهریار تبدیل شد. این موزه از آن دوران تا به امروز زیر نظر این نهاد اداره میشود. پس از افتتاح موزه در سال ۱۳۷۰، در فراخوانی از مردم دعوت شد تا اسنادی را که از این شاعر گرانقدر در اختیار دارند، در اختیار موزه قرار دهند و در نتیجه این اقدام، مردم کلیه اسناد و مدارک مربوط را به موزه سپردند و حتی بسیاری از شاعران آذربایجان وسایلی با ارزش مانند کمانچهای از کشور آذربایجان، بشقاب قدیمی شاعر زنجانی و … را به موزه اهدا کردند. قدمت این خانه به سالهای دهه ۱۳۳۰ باز میگردد و دارای زیربنایی در حدود ۲۵۰ مترمربع و مساحتی بالغ بر ۲۴۱ و شامل دو طبقه (فوقانی و زیرزمین) با مصالح جدید است. خانه استاد شهریار در سال ۱۳۸۶ توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره ۲۲۷۲۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
خانه موزه استاد شهریار در یکی از محلههای قدیمی شهر تبریز به نام محله مقصودیه و در خیابان ارتش جنوبی واقع است. برای دسترسی به این مجموعه میتوانید از از سمت خیابان طالقانی یا ارتش جنوبی به خیابان ارگ جدید وارد شوید و پس از کمی پیادهروی به محله مقصودیه برسید. خانه استاد شهریار با پلاک ۲۱، در کوچه مقصودیه قرار دارد. نزدیکترین ایستگاه مترو به این مکان نیز ایستگاه میدان ساعت است. درمجموع، بیش از ۵۰۰ قطعه از آثار لوازم شخصی استاد شهریار مانند کتابها، کیف، عصا، آثار چاپ شده، دفترها و اوراق دستنویس آثار وی، نسخه قرآنی که توسط ایشان با خط نسخ نوشته شده، لوازم تحریر، وسایل شخصی و لوازم زندگی، آلبومهای عکس و انواع یادبودها و هدایای داخلی و خارجی این شاعر اندیشمند و فرزانه در معرض نمایش عموم قرار داده شده است. در قسمت زیرزمین موزه نیز عکسهای استاد از دوران زندگی مختلف وی، واحد سمعی-بصری و قسمتی برای استراحت میهمانان و بازدیدکنندگان موزه قرار دارد. همچنین سه تار معروف استاد نیز برای نمایش عموم قرار داده شده است.
ارگ تبریز
ارگ تبریز که با نام ارگ علیشاه نیز شناخته میشود، قدمتی ۷۰۰ ساله دارد. این سازه تاریخی یکی از بلندترین و قدیمیترین دیوارهای تاریخی کشور است و از مهمترین جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود. بنا به نقل قولها و یادداشتهای جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده میشده است. این مجموعه بینظیر، ابتدا بهصورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمینلرزههای متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمینلرزه) و نیز جنگها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقیمانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ تبریز یا ارگ علیشاه خوانده میشود. به عبارت دیگر، این دیوار تنها قسمت بهجایمانده از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد است و شاهدی بر شکوه و آبادانی این بنای بینظیر به شمار میرود. البته پیشتر در محوطه این ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی مانند «مدرسهی نجات» که یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و همچنین سالن تئاتر قرار داشت؛ اکنون از این بناهای تاریخی فقط چند تصویر به جای مانده است. این یادگار ارزشمند تاریخی در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر با شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاریخچه ارگ تبریز : کار احداث بنای اولیه ارگ باشکوه تبریز در فاصله سالهای ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری به همت تاجالدین علیشاه گیلانی – وزیر ایلخانان مغول- با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد آغاز شد. بنا به نوشته مورخان قسمت جنوبی این مسجد دارای طاق بزرگی بوده است و در تاریخ ذکر شده که علیشاه از معماران آن زمان اندازه طاق کسری را پرسیده و دستور داده که ۴ گز (هر گز معادل ۱۰۴ سانتیمتر ) از آن بزرگتر ساخته شود؛ البته پس از ساخت، بهدلیل نشست شالوده و تعجیل در اتمام ساخت آن، طاق مذكور شكسته و فروریخته است. از طرفی، فوت علیشاه نیز از دیگر عوامل توقف ادامه ساخت بنا در آن زمان ذکر شده است. با نگاهی گذرا بر سرگذشت این بنای ۷۰۰ ساله میتوان دریافت که ارگ تبریز یادگاری ارزشمند از آسیبهای طبیعی و حوادث تاریخی دوران گذشته است و با وجود این آسیبها همواره سنگری مستحكم و مسلط بر شهر تبریز بوده است. همچنین، این مجموعه به اقتضای ویژگیهای هر دوره، کاربریهای متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاینرو، حصاری دور آن کشیده شد؛ و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت. در واقع، با آغاز جنگهای ایران و روسیه در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۲۴ و جنگ ایران و انگلیس در ۱۸۵۷، مجموعه ارگ علیشاه به ارگی نظامی تبدیل شد و به فرمان عباس میرزا، ولیعهد قاجار، دو نهاد نظامی مهم از جمله سربازخانه «ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران» و کارخانه ریختهگری و توپریزی در محوطه ارگ تبریز ساخته شد. بهعلاوه، در دوره قاجار عمارت کلاه فرنگی نیز در همین محوطه احداث شد. در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز همسنگری برای مبارزان مشروطهخواه بود و باعث تقویت موضع نیروهای ستارخان و باقرخان در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار شد. جای گلولههای توپ که یادگار مبارزه آزادیخواهان با استبداد است، هنوز روی دیوارهای ارگ قابلمشاهده است. در دوران پس از مشروطه نیز مردم تبریز به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و مانند گذشته ارگ تبریز پایگاهی مستحکم برای مدافعان بود. آنها توپی را در بالای ارگ برای دفاع از مواضع خود قرار داده بودند. در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با سقوط تبریز و اشغال آن، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند. البته در دوره مشروطه و پس از آن در محوطه ارگ، بناهای دیگری مانند مدرسهی نجات – یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی- و سالن تئاتر ساخته شد که نمونه آن فقط در سنپترزبورگ وجود داشت.
معماری ارگ تبریز : بنای ارگ تبریز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران به شمار میرود که عظمت آن در هنر معماری ایران و بهعنوان نمونهای از بنای اسلامی، کمنظیر است. ساخت این بنا در سال ۷۱۶ هجری قمری به دستور تاجالدین علیشاه گیلانی آغاز و در سال ۷۲۴ به اتمام رسید. سبک معماری این بنا با توجه به نظرات استاد پیرنیا (به شیوه آذری بوده) و معمار آن استاد فلکی تبریزی یاد شده است. شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانی پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است.این شیوه، سبک مغول یا ایرانی – مغول نیز نامیده میشود که در دورهی حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت. در ساخت این بنا، ساروج و مصالح ساختمانی بادوام استفاده شده است. این بنا نیز مانند سایر آثار تاریخی از زلزله ویرانگر قرن دهم شهر تبریز در امان نمانده و بخش اعظم مجموعه ارگ در این پدیده طبیعی فروریخته است. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد، گرچه شکستگی بزرگی در بدنه ارگ از این زلزله پدیدار شد. بقایای موجود بنا بهصورت سه دیوار بلند است که به شكل ایوان دیده میشود. قسمت مسقف مسجد بوده و در حقیقت تشکیلدهندهی ایوان طاقپوش و طاق استوانهای عظیمی است. این بخش، شبستان و عنصر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفته است. عرض این بنای به جا مانده ۳۰ متر و ارتفاع آن ۲۶ متر است. عرض هر یک از این دیوارها نیز ۱۰ متر و داخل آنها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاقهایی به هم اتصال یافتهاند. البته در حفاریهای انجام گرفته این نکته مشخص شده است که ۷ متر از دیوارها زیر خاک قرار دارد. بهدلیل تخریبها و آسیبهای متعدد، تصویر مشخصی در مورد شکل اولیه و کامل مجموعه وجود ندارد؛ ولی این بنای عظیم در بیشتر سفرنامهها و نیز توسط مورخان معتبری مانند ابنبطوطه، بدرالدین محمودالعینی، مرتضی میزرا پسر عم نادر میرزا مولف تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز، حمد الله مستوفی و …. توصیف شده است. از اطلاعات و توصیفهای ذکر شده در این کتابها و اسناد میتوان دریافت که این بنا در زمان تاجالدین علیشاه، مسجد جامع شهر محسوب میشده و مزین به كاشی و ازاره سنگی و ستونهای مرمری و كتیبهها و گچبریهای زیبایی بوده که بعدها رو به ویرانی نهاده و متروک شده است. ارگ تبریز و محوطه باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و نقشهی حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن، در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تایید اعضا قرار گرفته است.
ارگ تبریز کجاست؟ ارگ تبریز در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت قرار دارد. برای دسترسی به ارگ تبریز میتوانید از وسایل نقلیه عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. ایستگاه میدان ساعت خط اتوبوس تندروی شریعتی-آبرسان در فاصله کمی از این مکان قرار دارد و با پیادهروی میتوانید خود را به مقصد برسانید. نزدیکترین ایستگاه مترو به ارگ تبریز نیز ایستگاه شهید محققی است. اگر قصد استفاده از خودروی شخصی را دارید، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را مدنظر داشته باشید. شاید بتوانید در کوچههای اطراف مکانی برای پارک خودرو پیدا کنید.
ربع رشیدی تبریز
رَبع رشیدی یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند شهر تبریز واقع در خیابان عباسی به سبک معماری آذری است. حدود ۷۰۰ سال پیش در تبریز، دانشگاهی بهنام رشیدالدین فضلالله همدانی ایجاد شد. رشیدالدین وزیر غازان خان از حکمرانان وقت آن دیار بود. در آن زمان این دانشگاه شامل چهار دانشکده بود که در چهارطرف آن قرار داشت و اربع یا چهار عربی را به خود اختصاص داد و این مکان بنام ربع رشیدی شهرت یافت. این مجموعه که در دامنهٔ کوه سرخاب در محلی باصفا و بلند جای گرفتهاست، در اوایل قرن هشتم یا اواخر قرن هفتم هجری بنا شد. برابر با نوشتهٔ تاریخنگاران و جهانگردان بزرگ دارای پهناوری بسیار و ساختمانهای گوناگون همچون مسجد و مدرسه و بیمارستان (دارالشفا) و کتابخانه و گنبدی برای آرامگاه خواجه رشیدالدین بودهاست. این بنا مانند بیشتر شهرهای کهن دارای حصار و بارویی بزرگ بودهاست. از مضمون نامهای که خود خواجه رشیدالدین فضلالله به دو پسرش دربارهٔ ساختمان این بنا نوشته چنین برداشت میشود که در آن زمان ربع رشیدی در جایگاه دانشگاهی بوده که از هر دانشی در آنجا شعبهای راهاندازی شده بود و شش هزار تن دانشجو در آن تحصیل میکردهاند و خواجه اوقافی برای تکمیل کتابخانه و مدرسه و نشر کتب و تأمین هزینهٔ زندگی و تحصیل طلاب علوم مختلف اختصاص داده بود و دانشمندان بزرگ از هر گوشه گرد آورده و بکار تألیف و تدریس گماشته و مقرری آبرومندی برای آنان تعیین کرده بودهاست و از آن میان پنجاه پزشک و چندین جراح از هند و مصر و چین و شام در آنجا مشغول به کار بودهاند.
پیشینه ربع رشیدی : ربع رشیدی شهری کوچک بود شامل کتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالایتام، حمام، مهمانسرا، بیمارستان، مدارس عالی، و کارگاههای صنعتی. فضلالله همدانی برای تأمین هزینههای این مرکز املاک فراوانی را در نقاط مختلف اعم از ایران قدیم، بخشهایی از عراق، افغانستان، گرجستان، ولایت روم، آذربایجان و سوریه وقف این مرکز کرد. خواجه فضلالله همدانی که پیش از حملهٔ مغول در قلعههای اسماعلیه زندگی میکرد و پس از آن مدتی به وزارت غازان خان رسیده و منشأ خدمات فراوانی در غرب ایران و آذربایجان شد در سال ۷۱۸ هـ. ق، با دسیسههای سیاسی کشته شد و رَبع رشیدی هم پس از مرگ وی غارت و ویران شد. هماکنون آثار ناچیزی از آن در تبریز باقیماندهاست. شاردن جهانگرد نامی فرانسوی که در سال ۱۰۸۴ ه.ق به ایران سفر کرده بود آوردهاست: صد سال پیش شاه عباس کبیر دستور به تعمیر آن داد ولی شاهان دیگر صفوی توجهی بدان نکردند و دوباره ویران شد.
کلیسای میناس مقدس اصفهان
این کلیسا درخیابان تبریزیها ازمحله تبریزیها یا محلات جلفای اصفهان قراردارد که در سال ۱۶۵۹ میلادی توسط گروهی ازارامنه ای که در سال ۱۶۵۵ میلادی از محله شمس آباد اصفهان به این محله در جلفا کوچانده شدند ساخته شد. در ابتدا این کلیسا به یادبود کلیسایی که این جماعت در محله شمس آباد داشتند مریم مقدس نام گذاری شد ولی بعدا به میناس مقدس تغییر نام یافت. در سر در دربهای ورودی کلیسا لوحه هایی نصب شده که تاریخهایی همچون ۱۶۵۹ و ۱۶۸۷ و ۱۶۸۹ بر آنها خوانده میشود. همچنین در بالای درب حیاط کلیسا نوشته ای به تاریخ ۱۶۹۱ میلادی نصب شده است. در قسمت داخلی طوقه گنبد نوشته هایی در خصوص تاریخچه کلیسا وجود داشته که در زمان مرمت کلیسا در سال ۱۹۰۹ میلادی از میان رفته ولی قبل از آن تمامی نوشته ها بر روی دو سنگ مرمری حکاکی شده و بر روی ستونهای داخل صحن کلیسا نصب شده است.
پلان کلیسا بازیلیک ستوندار و بصورت شرقی غربی بوده و گنبد آن بر روی قوسهایی قرار گرفته است که بر چهار ستون تکیه دارد. پلان کلیسا به سبک معماری ارمنی طراحی شده است ولی بنا از خارج دارای معماری ایرانی است که معمار سازنده آن با مهارت خاصی این دو سبک معماری را با هم تلفیق نموده است. در سمت غربی بنا برج ناقوسخانه ای با یک گنبد قرار دارد. مصالح بکار رفته آجر و خشت میباشد. سطح دیوارهای خارجی دارای حجاریهای زیبایی با آجر بوده ولی دیوارهای داخلی با گچ پوشانده شده است که بر روی آن نقاشیهای دیواری زیبایی تصویر شده است. این نقاشیها بخصوص در قسمت زیر گنبد و داخل محراب کلیسا بسیار زیبا است. کلیسا دارای سه ورودی یکی در قسمت غربی و دو ورودی دیگر در قسمت جنوبی بنا میباشد. ورودی غربی به تالار مستطیلی شکل باریکی باز میشود و در مقابل یکی از ورودیهای جنوبی نیز یک اطاقک چهار ستونی ساخته شده است. به فاصله کمی از کلیسای میناس مقدس نمازخانه کوچکی است که در سال ۱۷۱۳ بنا شده است. همچنین در محوطه کلیسا سنگ قبرهایی وجود دارد که قدمت آنها به قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی میرسد.