شنبه, تیر ۱۰ام, ۱۳۹۶

 

گزارش تصویری از بازدید اعضای موسسه جویندگان برنای اورمیه از آبشار سوله دوکل

دیروز صبح با گروه ده نفری از دوستان ساعت ۸ به مقصد منطقه گردشگری آبشار سوله دوکل حرکت کردیم تا از طبیعت زیبای این قطعه از بهشت آذربایجان دیدن کنیم. برای رفتن به آبشار باید طریق جاده گردشگری بند اورمیه حرکت کرده پس از رد کردن دریاچه سد شهرچای و عبور از روستاهای راژان – رزگه – قارانه – هاشم آباد به روستای زیوه رسیده و بعد از آن وارد روستای دیزج مرگور گردیده و از آنجا به سمت روستای سوله دوکل حرکت نمودیم . در حدود ۱/۵ ساعت از زمان حرکت از اورمیه طول کشید تا به محل آبشار رسیدیم . دیدن اون فضای دلنشین و شنیدن صدای جاری شدن آب خستگی رو از تن هر کسی خارج میکنه…واقعا خوش گذشت جای همه عزیزان خالی…

4653

DSCN9677

42یظ

DSCN9693

DSCN9701

3532

546

653

DSCN9705

DSCN9730

5425

محوطه باستانی قلعه خسرو

03

به فاصله ۲۸ کیلومتر شمال غربی شهر اردبیل و ۷۰۰ متری شمال روستای قوناق قیران و در مختصات طول جغرافیایی ۴۸ درجه و ۴ دقیقه و ۵۲ ثانیه و عرض جغرافیایی ۳۸ درجه ۲۶ دقیقه و ۵۷ ثانیه واقع شده است. از شهر اردبیل جاده ای آسفالته به روستای گندشمین وجود دارد این جاده آسفالت بر روی جاده قدیمی اردبیل به مشکین شهر و مغان ایجاد شده است. پس از طی ۲۶ کیلومتر از شهر اردبیل به طرف روستای گندیشمین، نرسیده به روستای قوناق قیران و در حدود ۱ کیلومتری آن در کنار رود کوچک شیخ احمد، جاده ای خاکی در سمت راست جاده اردبیل وجود دارد. این جاده خاکی توسط روستاییان اطراف به منظور رفت و آمد به مزارع استفاده می شود و به این دلیل بسیار ناهموار می باشد پس از طی مسیر در حدود یک کیلومتر از این جاده خاکی به دو راهی میرسیم و پس از طی مسیر در حدود یک کیلومتر از جاده سمت چپ می توان به قلعه خسرو رسید. این جاده خاکی از کنار قلعه خسرو گذشته و به دره رود قره سو پایان می یابد. راه دیگر دسترسی به این صورت است که از روستای قوناق قیران یک راه مالرو به سمت قلعه خسرو وجود دارد این راه مالرو از داخل دره رود قره سو بوده و راه سخت و دشواری است که پس از طی مسافتی در حدود نیم ساعت از روستا می توان به قلعه خسرو رسید. روستای قوناق قیران از دهستان های غربی، بخش مرکزی شهرستان اردبیل و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۳۲۰ متر و آب و هوای سرد و خشک و یک منطقه پایکوهی است که در ۲۷ کیلومتری شمال غرب شهر اردبیل واقع شده است رود شیخ احمد که از کوه سبلان سرچشمه گرفته از شمال و خاور آبادی گذشته و به رود قره سو می ریزد. کار و پیشینه مردمان روستا کشاورزی، باغدار و دامداری است. قلعه خسرو بر بالای یک کوه کم ارتفاع قرار گرفته است و رود قره سو از سه جهت یعنی شمال و شمال شرقی و غربی این کوه را در بر گرفته است. این کوه کم ارتفاع را مردمان روستا با نام شوش داغی می نامند و این به دلیل شیب تند دامنه های آن و نوک تیز قله آن و همچنین موقعیت خاص قرار گیری قله کوه که به هیچ کوه دیگری متصل نبوده است، می باشد شوش داغی همچون دیگر کوهها و ارتفاعات پیرامون دامنه سبلان در اثر فعالیت های آتشفشانی ایجاد شده است راس کوه متشکل از یک توده سنگی از سنگ های آذرین، به صورت یکپارچه می باشد و وسعت چندان ندارد ارتفاع نوک قله شوش داغی از سطح دریا آزاد ۱۳۹۵ متر و از بستر رود قره سو در پای کوه ۱۳۵ متر است. جبهه شمالی شوش داغی به یک برآمدگی کوچکی منتهی می شود و این برآمدگی که وسعت کمی نیز دارد با شیب بسیار تندی که دسترسی به آن را مشکل می سازد به رود قره سو منتهی می شود جبهه غربی کوه شوش داغی از نوک کوه تا دیوار دفاعی دارای شیب بسیار تندی بوده و از پایین دیوار به پرتگاه عمیقی که ارتفاع آن تا ۱۰ متر می رسد ختم می شود دامنه شرقی کوه نیز دارای شیب تندی است و این شیب تا حدود ۷۰ درجه می باشد و به گونه ای است که به صورت یک دیوار صاف دسترسی به قلعه را تقریباً غیر ممکن می سازد. تنها در جبهه جنوبی و به خصوص جبنه جنوب شرقی شیب ملایم وجود دارد و امکان دسترسی به قلعه را ممکن می کند.
محوطه باستانی قلع خسرو متشکل از دو قلعه و یک گورستان است یکی از این قلعه ها بر بالای کوه شوش داغی واقع شده و دیگری که بزرگتر بوده و قلعه اولی را نیز در بر می گیرد . تمامی کوه شوش داغی را در برگرفته است. محوطه گورستان در قسمت جنوبی کوه شوش داغی واقع شده و در محوطه نسبتاً وسیعی گورهای آن پراکنده شده است. این قلعه در ۳۰کیلومتری شمال غرب اردبیل قرار دارد که با شیوه خشکه چین سنگی با مصالح سنگی بدون استفاده از ملات ساخته شده و به دوره مفرغ جدید ۱۷۰۰تا ۱۴۵۰سال پیش از میلاد تعلق دارد. قلعه باستانی خسرو در عصر مفرغ جدید شکل گرفت و استقرار آن تا عصر آهن ۱ (۱۵۰۰تا ۱۲۰۰سال پیش از میلاد)، عصر آهن ۲ (۱۲۰۰تا ۸۰۰سال پیش از میلاد) و عصر آهن ۳ (۸۵۰تا ۵۵۰سال پیش از میلاد) تداوم داشت. در اواخر عصر آهن ۳این قلعه کاملا متروک شد و استقرار در آن به قلعه دیگری که متعلق به دوره هخامنشی است، منتقل شد. این قلعه هخامنشی نیز در حدود ۷۰۰متری قلعه خسرو قرار دارد که در حال حاضر باستان شناسان مشغول بررسی روی آن هستند. در فصول پیشین کاوش، سفال هایی از عصر مفرغ جدید و نشانه هایی از استقرار جوامع با ساختار پیچیده سیاسی و اجتماعی در این قلعه به دست آمده بود. بر اساس دلایل باستان شناسی جوامع پیچیده سیاسی و اجتماعی اولین بار در دوره مفرغ جدید شکل گرفته است. با توجه به اینکه این منطقه در دوره های مختلف بویژه در عصر مفرغ مورد تاخت و تاز اقوام مهاجر بود و با در نظر گرفتن اقتصاد کشاورزی و دامداری در عصر مفرغ به نظر می رسد، قلعه های هفت گانه نقش محافظت از قلعه مرکزی خسرو و زمینهای کشاورزی و مراتع دامداری آن را به عهده داشتند. گورستان کوچکی نیز شامل ۱۰تا ۲۰گور در کنار قلعه های هفت گانه وجود دارد که تعداد کم قبور آن نشانگر اقماری بودن این قلعه ها است. این گورها نشان دهنده مالکیت یا تسلط قلعه مرکزی بر نواحی اطراف و سند تملک خانواده یا قبایل ساکن در قلعه مرکزی یا قلعه های اقماری بر روی این مراتع هستند. کاوشگران در بررسیهای خود در این منطقه آثار بند و کانالهای آبرسانی مربوط به دوره مفرغ جدید را شناسایی کردند. فرضیه این است که ساکنان این منطقه پس از احداث بند روی رودخانه قره سو که در کنار قلعه خسرو قرار دارد، توسط این کانالهای سنگ چین آب رود را به طرف زمینهای اطراف هدایت می کردند.

روستای گلستان(کاسکان)

2016313234557987190a

کاسکان (با نام جدید گلستان) نام دهکده ای چند هزار ساله در سه کیلومتری شهر کازرون می باشد . که مهد عارفان وعالمان وسرداران برجسته ولی گمنامی است که تاریخ نام انها را به فراموشی سپرده است. در کتاب تاریخ نادری واثار عجم آمده است که زمانیکه نادر به منطقه کاسکان وارد شد در کنار قلعه مور در یک کیلومتری کاسکان اردو زدویک هیئت از افسران خود را برای اخذ مالیات به کاسکان روانه کرد خانه رییس کاسکان به صورت یک قلعه با برج وباروروی زیبا در وسط کاسکان قرار داشت و در کنار این محل نیز حمام عمومی پا برجا بود هنگامیکه افسران نادر برای گرفتن مالیات به خانه رییس آمده بودند چند زن از حمام بیرون آمدند وافسران نادر با بیشرمی تمام گفتند از شما می خواهیم که امشب این زنها را برای ما بیاورید مردم کاسکان که از قدیم مردمی با غیرت وناموس پرست بوده اندوبا اعتقا دات دینی ومذهبی که داشتند به هیچ وجه حاضر به انجام چنین کاری نبودند ولی بنا به مصلحت در ان موقع قبول کردند ولی شب هنگام به افسران حمله کرده وهفت نفر از آنان را کشته ودور تا دور قلعه آویزان نمودند ویکی از افسران با طوماری به مضمون شرح ماجرا به سمت نادر روانه ساختند ونادرهم بدون هیچ تحقیقی فرمان حمله به کاسکان را صادر کرد نادر بر روی همین قلعه مور کاسکان را به توپ بست وعده زیادی را به خاک وخون کشید مردم کاسکان نیز به مقابله با لشکریان نادربرخاستند وجان بر کف ودلیرانه جنگیدند ولی به علت فزونی نیروهای نادر و داشتن توپ وسلاح های مجهز از نادر شکست خوردند . در آن زمان کاسکان سی هزار نفر جمعیت داشت که نادر دستور قتل عام را داد وعده زیادی از زن ومرد وکودک را به صورت وحشیانه ای به خاک و خون کشید چندین نفر از علمای کاسکان را به چوبه دار آویخت مقبره های عالمان را خراب و سنگهای قبر آنان را شکست می نویسند نادر تا ۴۸ ساعت دستور قتل عام وغارت صادر کرد که کاسکان را به ویرانه ای تبدیل نمود که دیگر از ان شهر زیبا هیچ خانه ای باقی نماند. عدهای از مردم کاسکان به طرف منطقه دشتستان کریختند عده ای به فراشبند مهاجرت نموده وتعدادی از کاسکانیان را به کلات نادری واقع در خراسان تبعید شدند وباقیمانده های آنان به اطراف شیراز مهاجرت کردند با این حال کاسکان تا هفت سال کاملا ویران بود وهیچ کس در آنجا زندگی نمی کرد. تا اینکه پس از هفت سال عده ای از مردم کاسکان که به منطقه دشتستان رفته بودند درگیر دعوا ومرافعه شدند که چند تن از آنان تصمیم گرفتند به کاسکان برگشته ودر آنجا ساکن شوند که نام آنها که برادر هم بودند مضر محمد و مضر محمد حسین بود آنها کاسکان را احیا کرده وجد مردم فعلی کاسکان می باشند. چیزی که قابل تامل بوده آنست که کاسکان پس از حمله نادر تا این زمان چه از لحاظ جمعیتی وچه از لحاظ اقتصادی هرگز مانند سابق نشد و همانطور که در فصول گذشته بیان کردیم اکثر مردم به شهر های کازرون و شیراز مهاجرت می کنند ولی هر کجا باشند اصل و پیشینه اصیل خود را فراموش نخواهند کرد…

زمینهای روستا به دو صورت آبی ودیم کشت می شود متاسفانه به دلیل نوسان قیمت و پایین بودن نرخ خرید محصولات کشاورزی در سنوات اخیر اکثر مردم ازشغل کشاورزی خسته شده و به شهر مهاجرت نموده اندکه باعث افت پیشرفت روستا چه از جهت جمعیتی وچه از لحاظ کشاورزی وغیره شده است . آب و هوای کاسکان در تابستان گرم وخشک بوده ولی بهاری بسیار دل انگیز و سبز وخرم و زمستان و پاییزی بارانی و معتدل دارد که در بهار تفرجگاهی با سرسبزی خاص خود را در اختیار مردم منطقه جهت تفریح وگشت وگذار واستفاده از هوای مطبوع قرار می دهد که دیدن انرا به همه شما کاربران گرامی توصیه می کنیم . محصولات کشاورزی روستا عبارتند از حبوبات(کندم جو عدس لوبیا نخود و…)سبزیجات شامل ( اسفناج- گشنیز- شنبلیله- شوید – شلغم- تربچه- کلم- باقلا و…) محصولات تابستانی ان نیز شامل (گوجه – بادمجان – خیار – کدو – فلفل قرمز – بامیه – ذرت – هندوانه – طالبی ودانه روغنی آفتابگردان) می باشد که کشاورزان پس از طی مراحل کاشت داشت وبرداشت این محصولات را برای عرضه به بازار میوه وتربار شهرستان منتقل کرده و بفروش می رسانندو سهم قابل توجهی از بازار منطقه را به خود اختصاص داده است . زمینهای کاسکان در گذشته بوسیله چند رشته قنات به نامهای ( علی اباد – رضاآباد – آب تلخک – جمال آباد – محمودآباد – جعفرآباد و…) آبیاری می شده است که هم اکنون با گذشت سالهاوعدم رسیدگی به این کاریزها تمامی آنها تخریب وخشک گردیده است وهم اکنون مردم نیاز آب کشاورزی خود رااز طریق حفر چاهای عمیق و نیمه عمیق با موتورهای برقی ودیزلی برطرف می کنند . امید است در پرتو عنایات خداوند متعال و نزول برکتهای آسمانی شاهد پر آبی چاهای منطقه و که باعث کشت و کار و رونق زمینها از لحاظ کشاورزی میشود باشیم.

آتشکده مانداگارنا

2016313233544625540a

منطقۀ مرندباستانی حداقل دارای چهار واحد آتشکدۀ بزرگ بوده است بنام های آتشکده مانداگارنا در شمال شهر مرند و آتشکده ی گرگر (در وسط شهر گرگر) وآتشکده ی مزگید (تپه گوگرد) در ۴۴ کیلومتری مرند در نزدیکی جادۀ گلین قیه و آتشکده ی مرکید واقع در شمال روستای دیزج حسین بیک و شرق مرکید . این آتشکده های باستانی اغلب پس از فتح منطقه بدست سپاهیان اسلام تخریب و باقیماندۀ آن به عنوان کول تپه( تپۀ خاکستری ) مشهور گردیده است.( البته به نظر صاحبنظران کول تپه ها در اصل مکان های آتشکده نیستند بلکه بازماندۀ خاکستر سوزانیدن اجساد مردگان بومیان هستندکه با آمدن دین زرتشت سوزانیدن اجساد نهی و ملغی گردیده است.) بهرحال برخلاف نظر حاکم برذهن بیشتر علاقمندان مرندی، آتشکده مانداگارانای مرند دریالدیر قرارندارد بلکه در شمال وپشت گورستان باغ رضوان بطرف کوره های آجرپزی (سمت چپ جادۀ فرعی که در ابتدای جاده موتور آب قرار دارد) درمیان باغات ومزارع قرار دارد که از اطراف دیده نمی شود. با توجه به نوشته هرودوت وگرنفون و بطلیموس در ۲۲۰۰ سال قبل که مرند را با نام مانداگارانا آورده اند، بنظر می رسد نام آتشکده ماندگار و فعال مرندیعنی مانداگارنا یا مانداگارانا بوده است ومرند نام آن زمان خودرا از این آتشکده به عاریت گرفته است و همین تپه باستانی خاکستری است که مورد بازدید دانشمندان و جهانگردان قرار گرفته است و ویلیامزجکسن جهانگرد و باستان شناس آمریکائی نیز با از دست دادن امکان مشاهده این تپه آتشکده ای( درحدود۱۰۰سال پیش) اظهار تأسف می کنددرحالیکه مؤلفین کتابهای مربوط به مرند دقت نکرده وفکرکرده اند جکسن قلعۀ یالدیرراندیده است درحالیکه تپۀ یالدیر حالاهم از بیشتر جاهای مرند قابل رؤیت است چه برسد به ۱۰۰ سال ژیش و ازژس خانه های دوسه متری!

(متأسفانه اکثر نویسندگان و مؤلفین کتابهای مربوط به مرند هم این تپه را که درمیان درختان باغات محصوراست را ندیده اند وروی عدم آگاهی دچار اشتباه مهمی شده و نام این آتشکده را که سالهاست بخاطر خاکبرداری و کودبرداری عوض تپه ، بصورت گودالی در سر راه جاده فرعی کوره های آجر پزی در شمال باغ رضوان دیده می شود به قلعه یالدیر داده اند ! مانند کتابهای تاریخ مرند صفحات ۳۵۶تا ۳۶۰ و صفحه ۷۲ کتاب میراث فرهنگی آذربایجان شرقی و صفحه ۴۷ کتابچه سیمای تاریخی فرهنگی مرند و جلفا وکتاب مرند شهر نوح نبی صفحه ۱۳ وکتاب فرهنگ جغرافیای آذربایجان صفحه ۴۷۲ و..و.. اغلب نشریات وسایت های اینترنتی هم که مطالب خود را از این کتابها برداشت کرده اند دچار همین اشتباه شده اند !).درحالیکه باید درنظرگرفت همانطوریکه در اسلام درهرشهری فقط میتواند یک مسجد جامع وجود داشته باشد در دین زرتشت هم درهرشهری فقط یک آتشکدۀ بزرگ برای روشن نگاه داشتن آتش مقدس ودادن آتش به آتشکده های محلات شهر وجود داشته است. کول تپه(تپهّ خاکستری ) یا آتشکده ی مانداگارانای مرند درشمال و پشت باغ رضوان نرسیده به کوره های آجرپزی واقع است.

باغ و عمارت اکبریه، میراث جهانی در بیرجند

IMG15493801

باغ‌­های تاریخی استان خراسان‌جنوبی، ویژگی­‌های منحصر به فردی دارند که همین ویژگی­‌ها موجب شده یکی از باغ‌ها به نام باغ اکبریه در میراث جهانی به ثبت برسد. باغ و عمارت اکبریه مجموعه تاریخی در انتهای خیابان معلم در مرکز استان یعنی بیرجند و در داخل محدوده‌ی روستای تاریخی اکبریه قرار گرفته است. تفاوت ویژگی‌های معماری در بخش‌های مختلف این بنا نشان‌دهنده‌ی ساخت بنا طی چند دوره است به نحوی که ساخت این مجموعه از اوایل دوره قاجار تا اواخر این دوره و در چند مرحله انجام شده است. این مجموعه شامل چند عمارت است که هرعمارت شامل طبقات متعددی است که به‌وسیله دالان‌های متعدد به یکدیگر راه دارد. در بخش‌هایی از این اتاق‌ها، تزئینات گچی دیده می‌شود و بخش‌هایی از آن نیز فاقد هرگونه تزئین است. هم‌چنین درهای موجود در این عمارت چوبی بوده که با شیشه‌های رنگی تزئین شده‌اند. وجود درختان بلندقامت کاج در دو طرف خیابان اصلی عمارت مرکزی این مجموعه، بر زیبایی و طراوت باغ و نمای آن افزوده است. در طبقه‌ی هم‌کف عمارت مرکزی، تالار زیبا با تزئینات گچی با طرح‌های اسلیمی و درب‌های چوبی وجود دارد هم‌چنین میانه‌ی خانه این عمارت در قسمت ساختمان مرکزی آن قرار دارد. بخش اداری این عمارت که جدیدترین قسمت آن است، در اوایل دوره‌ی پهلوی احداث شده، درختان و گیاهان استفاده شده در این باغ به دو نوع کلی تزئینی و میوه‌­دار تقسیم می ­شوند که شامل درختان کاج، بوته‌های شمشاد هم‌چنین درختان زردآلو، پسته، انار و توت است. از بخش مرکزی که در دوره قاجار احداث شده به‌عنوان موزه‌ی باستان‌شناسی و مردم‌شناسی استفاده می‌شود. بخش ساخته شده در دوره‌ی پهلوی کاربری اداری دارد و بالاخره دیگر بخش‌ها به‌عنوان سفره‌خانه و چایخانه سنتی اختصاص یافته است.